لئوناردو داوینچی از پیشگامان بزرگ بداههنوازی با ویولا دابراچو بود و با دوستانش اُپراهایی ترتیب داد که در کلّ زمان اجرا هم شعر و هم موسیقی در لحظه پدید میآمد
yalda
اثر هنری که ما کاملشدهاش را میبینیم و شاید عمیقاً هم عاشقش باشیم به یک معنا اثر و ردّ پای فرایندی است که در درون پدیدآور رخ داده است. بداههنوازی در واقع احساس ناشی از پیمودن این فرایند درونی است.
yalda
«آهنگسازی بداههپردازی است با سرعت کمتر، چون سرعت نوشتنِ آدم اغلب به سرعت جریان افکارش نمیرسد.
yalda
به یک معنا، هنر تماماً بداههپردازی است. برخی انواع بداههپردازی همانطور که هست، کامل و به یکباره، نمود مییابد اما «بداههپردازیِ دستخورده» هم داریم، یعنی پیش از آنکه هنرمند اثر را به مردم عرضه کند تا از آن لذت ببرند زمانی را صرف بازبینی و بازسازی آن میکند.
yalda
بداههپردازان بزرگ به کشیشها میمانند: فکر و ذکرشان خدایشان است.
استفان گراپلی [۱]
yalda
فرد خلاق مهارناشدنی است. اگر زندگیاش پر از شادی باشد، شادی موتور محرکش در طیّ فرایند خلاقه میشود. اگر غمبار باشد، غم موتور محرکش میشود.
azaad
برای آفرینش آزادانه باید از میان برخیزیم. برای آفرینش آزادانه باید از لحاظ فنی ماهر باشیم.
azaad
آسانترین راه خلق اثر هنری آن است که در قید و بند شکست و موفقیت نباشیم و فقط چشم به مسیر بدوزیم.
azaad
گاهی با خود میگوییم اگر ساز بهتری داشتم، مثلاً ویولن استرادیواریوس، یا ابررایانهای با گرافیک بالا یا یک کارگاه مجسمهسازی خوب و کاملاً مجهز، چه کارها که نمیتوانستم بکنم. اما هنرمند کسی است که با ارزانترین سازها بتواند هر کاری بکند
azaad
شاید وقتی دیگر نمیدانیم چه بکنیم، تازه رسیده باشیم به اصل کار، و وقتی دیگر نمیدانیم چه راهی را برویم، تازه سفرمان شروع شده باشد.
azaad