بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب برف های کلیمانجارو | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب برف های کلیمانجارو اثر ارنست همینگوی

بریده‌هایی از کتاب برف های کلیمانجارو

۲٫۶
(۱۲)
مرد گفت: «این تخم سگ هر شب از اینجا رد می‌شود. دو هفته است هر شب.»
محمدرضا
وقتی برف نمی‌بارید بساط قمار به راه بود.
محمدرضا
مردم توی برف راه افتادند تا سرانجام در آن سیاه زمستان یخ زدند و مردند.
محمدرضا
کلیمانجارو کوه برف‌پوشی است به ارتفاع ۶۵۷۰ متر که بلندترین قلهٔ آفریقاست. قلهٔ غربی آن نگایه نگای ماسایی نام دارد. نزدیک قلهٔ غربی لاشهٔ خشکیده و یخ‌زدهٔ پلنگی افتاده است. معلوم نیست پلنگ در آن ارتفاع چه می‌کرده و دنبال چه بوده.
محمدرضا
هری یک تیر بزن خلاصم کن. محض رضای خدا مرا بکش. قبلاً با هم بحث کرده بودند که خداوند هیچ دردی را که آدم طاقت نیاورد نصیب او نمی‌کند و یکی هم می‌گفت درد یک جایی متوقف می‌شود و آدم را خود به خود از حال می‌برد.
nmroshan
مری فم دو مناژ به روزی هشت ساعت کار اعتراض می‌کرد و می‌گفت: «شوهر اگر تا ساعت شش کار کند سر راه فقط یک‌کمی مست می‌شود، زیاد ولخرجی نمی‌کند. اگر فقط تا ساعت پنج کار کند هر شب مست می‌کند، خب به این ترتیب پولی نمی‌ماند. کسی که از کاهش ساعت کار ضرر می‌کند زن یک مرد کارگر است.»
nmroshan
هری گفت: «عشق یک تپهٔ تاپاله است، من هم خروسی هستم که روی آن می‌خواند.» زن گفت: «اگر قرار است بروی، آیا لازم است هر چیزی را پشت سر می‌گذاری از بین ببری؟ یعنی آیا همهٔ چیزهایی را که داری باید با خودت ببری؟ آیا باید هم اسبت را بکشی و هم زنت را و هم زین و زرهت را از بین ببری؟»
nmroshan
با این زن زیاد دعوا نمی‌کرد، ولی با زن‌هایی که دوستشان داشت از بس دعوا می‌کرد که همیشه آخرش همه چیز را خراب می‌کرد. زیادی دوستشان داشت و زیادی متوقع بود و همه چیز را از میان می‌برد
عباص
به نظر او پولدارها نژاد خاص و خیلی قشنگی بودند و وقتی فهمید که نیستند فرو ریخت
MahShid Pourhosein
به نظر او پولدارها نژاد خاص و خیلی قشنگی بودند و وقتی فهمید که نیستند فرو ریخت، درست مثل چیزهای دیگری که او را به هم ریخت.
Mahdi Khodaei

حجم

۲۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۲۹٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان