بریدههایی از کتاب جام جهانی در جوادیه
۴٫۴
(۴۸)
سیاوش تصویر خودش را دید که گل زده و بچهها بغلش کرده و گریه میکنند. سیاوش مبهوت و غرق در شوری وصفناپذیر به صفحهی تلویزیون خیره مانده بود. صدای گزارشگر روی تصاویر فوتبال شنیده میشد: «نوجوانان ایرانی بسیار خوب بازی کردند. یکی از آنها سیاوش یحیوی است. نوجوانی که در هر بازی گلهای سرنوشتسازی زده. اما در آخرین بازی ناگهان حالش خراب شد.»
بعد تصاویری پخش شد که سیاوش ناگهان دست بر قلب گذاشته و روی زمین میافتد.
یا فاطمه زهرا (س)
اصلاً شاید آنها متوجه...
ـ معلومه چی میگویی. وقتی ما دوزاریمان افتاده، آنها اینقدر بَبو گلابی هستند که نفهمیده باشند؟
یا فاطمه زهرا (س)
شروع مسابقه بود. بچهها یک "یا علی" بلند گفتند. بابک از جا بلند شد و رو به تماشاچیها فریاد کشید: «بچهها یا علی!»
در یکآن فریاد: "یا علی" سالن را لرزاند.
یا فاطمه زهرا (س)
یوسف با ناراحتی غرید: «پسر معلومه چی داری میگی؟ میدانی غیر از حق عضویت تیمشان، پول کتانی و لباس ورزشیشان چقدر میشود؟»
ـ خُب بچهها، چاره چیه؟ بندههای خدا ندارند.
بابک، که تا آن لحظه رنگ چهرهاش سرخ میشد و ساکت مانده بود، دندانقروچه کرد: «چیچی را ندارند، مگر تو حاتمطایی هستی، اصلاً این همه پول را از کجا میخواهی بیاوری؟»
ـ عصبانی نشوید. پولش با من!
یوسف متحیر پرسید: «از کجا؟»
ـ از پساندازم میدهم.
چشمان یوسف و بابک از تعجب گرد شد. سیبک گلوی بابک بالا و پایین شد: «آخه... آخه برای چه؟»
ـ خدا میرساند.
یا فاطمه زهرا (س)
سیاوش با حرص و غضب گفت: «خُب خاکتوسر، تو که آن بابا را کشتی، خانم مارپل را هم میکشتی ما از شرش راحت میشدیم.»
یا فاطمه زهرا (س)
اکرمخانم حیرتزده گفت: «ببینم، مثلاینکه راستراستکی دارد شماها را نشان میدهد. اِ این تو نیستی که داری گل میزنی؟»
سیاوش تصویر خودش را دید که گل زده و بچهها بغلش کرده و گریه میکنند. سیاوش مبهوت و غرق در شوری وصفناپذیر به صفحهی تلویزیون خیره مانده بود.
یا فاطمه زهرا (س)
«میخواهند.. میخواهند... میخواهند بیدل و دوستانش را... ببرند. نگذارید؛ نگذارید آنها را ببرند.»
سیاهی چشمان سیاوش گم شد. غلتید و روی زمین افتاد. یوسف و محمدعلی و بابک وحشتزده از نرده پریدند و سیاوش را بغل کردند.
یا فاطمه زهرا (س)
ـ بنا به آخرین خبری که چند لحظهی پیش به دست ما رسیده، نیروهای مجاهد افغان توانستند کابل را از چنگ نیروهای اشغالگر طالبان درآورند و به عمر حکومت پنجسالهی پر از وحشت و جنایت طالبان پایان دهند.
یا فاطمه زهرا (س)
حالا به افتخار خودتان و خانمهایی که برای اولینبار به دیدن یک مسابقهی فوتبال آمدهاند یک کف مرتب بزنید.
دخترها یکپارچه شعار دادند: «پسرها تشکر، پسرها تشکر!»
پسرها هم جواب دادند: «قابل نداره آبجی، قابل نداره آبجی!»
یا فاطمه زهرا (س)
سیاوش دو خبرنگار خارجی را هم دید. یکی از آن دو ژاپنی یا چینی بود. احسان خندهکنان گفت: «معلوم نیست با این چشمهای بادامی او مال کجا هستند. تو میدانی کجاییاند سیاوش؟»
یا فاطمه زهرا (س)
حجم
۱۹۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۱۹۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان