دلت میخواد بدونی ضعیف بودن چیه؟ ضعیف بودن اینه که با دیگران طوری رفتار کنی انگار مال تواَن. قوی بودن اینه که بدونی هرکسی مال خودشه.
یك رهگذر
خانواده به جنگل میماند: بیرونش که باشی، پرپشت و متراکم است؛ درونش که باشی، میبینی هر درختی جای خود را دارد.
ضربالمثل آکانی
n re
دروغی را به اندازهٔ کافی تکرار کن و تبدیل به حقیقت میشود.
منصوره یوردکان
انگلیسیها دیگر به آمریکا برده نمیفروختند، ولی بردهداری پایان نپذیرفته بود و به نظر نمیرسید پدرش فکر کند که پایانی در کار است. آنها فقط یک جور غلوزنجیر را جایگزین جور دیگری میکردند، غلوزنجیرهای فیزیکی دور مچ دستها و پاها را با غلوزنجیرهای نامرئی دور ذهنها جایگزین میکردند.
منصوره یوردکان
جهنم جایی بود برای به یاد آوردن، جایی که تکتک لحظاتِ زیبا از پیش چشمان ذهن میگذشت تا وقتی مانند انبهای گندیده بر زمین میافتاد، به طرز بیعیب و نقصی بیفایده و به طرز بیفایدهای بیعیب و نقص.
یك رهگذر
خانواده به جنگل میماند: بیرونش که باشی، پرپشت و متراکم است؛ درونش که باشی، میبینی هر درختی جای خود را دارد.
ضربالمثل آکانی
یك رهگذر
نمیخواست باور کند که وقتی پدر و مادرش از دنیا رفتهاند، هیچچیز خوب دیگری میتواند هنوز وجود داشته باشد.
یك رهگذر
«همهمون بیشتر وقتا ضعیفیم. به یه بچه نگاه کن. از شکم مادرش که به دنیا میاد، یاد میگیره چطوری از اون بخوره، چطوری راه بره، حرف بزنه، شکار کنه، بدوه. راههای جدید اختراع نمیکنه. فقط همون کارهای قدیم رو ادامه میده. جیمز، همهٔ ما همینطوری میایم به دنیا. ضعیف و نیازمند و درمونده که یاد بگیریم چطور یه آدم باشیم.»
یك رهگذر