بریده‌هایی از کتاب قوانین ناپلئون

«مردم به‌ندرت از خواسته‌های دلشان آگاه هستند.» و راه‌حل؟ «مردم عامه همیشه طرف فرد قوی‌تر را می‌گیرند.»

در فرانسه، ناپلئون نماد افتخار ملی است. او وجهه‌اش را با دقت فراوان، بین مردم پرورش داد، به‌حدی ازخودراضی بود که قطارقطار پند و نصیحت می‌کرد و سخنان زیادی برای نسل‌های آینده از خود به‌جا گذاشت. جایگاه بناپارت در تاریخ به دغدغه‌اش تبدیل شده بود و جملات قصارش به‌اندازهٔ گفته‌های بنجامین فرانکلین مثمرثمر هستند. گفته‌های ناپلئون در مقایسه با گفته‌های بنجامین فرانکلین قابل‌بحث‌تر هستند، چراکه او علاوه‌بر موفقیت، دربارهٔ شکست هم پند می‌دهد. به‌همین دلیل، گفته‌های ناپلئون اصولاً آموزنده‌تر هستند.

آیا می‌خواهید دنیا را تسخیر کنید؟ یا فقط به درک بهتری از خودتان برسید؟ ناپلئون بناپارت می‌تواند به شما کمک کند. او نه‌تنها یکی از بزرگ‌ترین داستان‌های موفقیت، بلکه یکی از چشم‌گیرترین شکست‌ها را در تاریخ دنیا رقم زد. او در حبس و تبعید، در یک جزیرهٔ متروک، میان اقیانوس اطلس جنوبی و در سن ۵۱ سالگی درگذشت؛

با این‌حال، درسی که ناپلئون به ما می‌دهد، این است که اجازه دهیم نسل‌های بعدی ما، ارزشمان را تعیین کنند

«از سوال کردن خجالت نکش. گوش دادن را یاد بگیر و این را بدان که سکوت معمولاً به اندازهٔ معلومات تأثیرگذار است.»

«فجایع بزرگ، آموزگاران مردان بزرگ هستند.»

«تاریخ را فاتحان می‌نویسند.»

«آنکه ترس از شکست دارد، بی‌شک شکست خواهد خورد.» ناپلئون بناپارت

استدلال ناپلئون این بود: ‌«باید قدرت برتری در این دنیا وجود داشته باشد، قدرتی که بر تمام قدرت‌های دیگر سلطه داشته باشد و از چنان اقتدار و اختیاراتی برخوردار باشد که تمام قدرت‌های دیگر را به زندگیِ با توازن در کنار یکدیگر وادار کند ـ و فرانسه بهترین مکان برای ایجاد چنین قدرتی است.»

من شیفتهٔ قدرت هستم. اما قدرت را در جایگاه یک هنرمند دوست دارم. قدرت را همان‌قدر دوست دارم که یک نوازنده عاشق ویولونش و عاشق درآوردن صدایش و ساختن آهنگ است

«دموکراسی اگر هم معقول باشد، خودش را در این حد محدود می‌کند که برای همه فرصت برابر برای رقابت و کسب ایجاد کند.» از دیدگاه ناپلئون، انسان‌ها دو خواستهٔ متناقض داشتند: برابری و تمایز. ما همه خواهان برابری هستیم، اما بسیاری از ما در خفا دلمان می‌خواهد «برابرتر» از سایرین، بالاتر از حد متوسط و برنده باشیم. ناپلئون در این‌باره گفت: «عوام خواهان برابری هستند، اما اگر همه امید رسیدن به درجات بالاتر را داشته باشند، با کمال مسرت حاضرند برابری را انکار کنند. بنابراین، کاری که باید انجام شود، این است که امید به رسیدن به مدارج بالا را برای همه فراهم کنیم.»

«دموکراسی اگر هم معقول باشد، خودش را در این حد محدود می‌کند که برای همه فرصت برابر برای رقابت و کسب ایجاد کند.» از دیدگاه ناپلئون، انسان‌ها دو خواستهٔ متناقض داشتند: برابری و تمایز. ما همه خواهان برابری هستیم، اما بسیاری از ما در خفا دلمان می‌خواهد «برابرتر» از سایرین، بالاتر از حد متوسط و برنده باشیم.

«تنها پیروزی‌ای که هیچ پشیمانی‌ای از خود باقی نمی‌گذارد، پیروزی بر جهل است.»

«حقیقت همیشه در درازمدت برتری خواهد یافت، اما پیشرفتش بسیار کند است!»

وقتی روشی جواب می‌دهد، غریزهٔ انسانی ایجاب می‌کند که آن را بیشتر و بیشتر به‌کار ببندیم، اما افراط در چیزهایی که از نظرمان خوب هستند هم مضرات خودش را دارد

«بین تعالی و مسخرگی فقط یک قدم فاصله است.»

«بلندپروازی بزرگ، اشتیاقی مختص شخصیت‌های بزرگ است. کسی که چنین بلندپروازی‌هایی دارد، یا مرتکب اعمال بزرگ خواهد شد یا مرتکب اعمال وحشتناک؛ نتیجه به اصولی بستگی دارد که به مسیر فرد جهت می‌دهند.»

«پادشاه گاهی ناچار است مرتکب جنایت شود اما آن‌ها، جنایات مختص جایگاهش هستند.»

«شهامت به‌معنای داشتن توان برای ادامه دادن نیست، بلکه به‌معنای ادامه دادن در شرایطی است که هیچ توانی برایتان باقی نمانده.»