بریدههایی از کتاب چهارهزار هفته
۳٫۱
(۸۴)
جنی اودل، نویسنده و هنرمند، مینویسد: «هیچ کاری سختتر از هیچ کاری نکردن نیست.»
بهرام
آیا درست است که تمام عزتنفسم از کارم نشئت بگیرد یا نه
کاربر ۱۷۹۸۵۴۰
وقتی با تقاضاهای زیادی روبهرو باشید، راحتترین کار این است که فرض کنید تنها راهکار استفادهٔ بهتر از زمان است؛ بهجای اینکه از خودتان بپرسید آیا این تقاضاها منطقی است یا ن
بهرام
به این حس نگرانکننده فکر کنید که دامنهٔ توجه ما آنقدر محدود شده که افرادی که در کودکی و نوجوانی عاشق کتابخوانی بودند الآن بهسختی میتوانند بدون نگاهکردن به گوشی همراهشان یک پاراگراف بخوانند
بهرام
طبق گفتهٔ دنیل مارکوویتس، استاد حقوق، حتی برندهها در فرهنگ دستاوردمحور ما (آنهایی که در دانشگاههای برتر قبول میشوند و بعد بیشترین حقوقها را دریافت میکنند) درمییابند که پاداش آنها فشار بیپایان کار با «شدت بیحد» است تا درآمد و موقعیتی را که فکر میکنند پیشنیازهای زندگی ایدئالشان است حفظ کنند. (۳۴)
me
برای نهایت لذتبردن از تنها فرصت زندگی که نصیبمان شده، نباید از تکتک ساعات آزاد خود برای رشد شخصی استفاده کنیم.
saghar
تنها راهی که میتوانید قطعاً مطمئن باشید آن کار انجام میشود این است که بخشی از آن را ــ هرچقدر هم کم ــ امروز انجام دهید بدون توجه به اینکه چند سنگ بزرگ دیگر دارند التماس میکنند به آنها توجه کنید.
parham
آینده جذابتر از حال است، چون میتوانید در تمام رؤیاهایتان دربارهٔ آن زیادهروی کنید، حتی اگر رؤیاها همدیگر را نقض کنند ــ دربارهٔ شریکهای عشقی خیالی هم درست است که میتوانند بهراحتی ویژگیهای شخصیتیای داشته باشند که در دنیای واقعی امکان ندارد در یک آدم همزمان بروز کند. مثلاً، معمولاً آدمها ناخودآگاه رابطهای را به امید اینکه شریکشان هم بینهایت ثبات هم بینهایت هیجان داشته باشد شروع میکنند. و بعد وقتی این اتفاق نمیافتد، فرض میکنند مشکل از شریکشان است و این مشخصهها حتماً در یک شخص دیگری همزمان وجود دارد؛ شخصی که باید بروند و دنبالش بگردند. حقیقت این است که این خواستهها ضدونقیض است. مشخصههایی که فرد را کاملاً هیجانانگیز میکند معمولاً متضاد مشخصههایی است که فرد را کاملاً باثبات میکند. گشتن به دنبال هر دوی ویژگیها در یک آدم همانقدر مضحک است که دنبال رؤیای کسی باشیم که قدش هم ۱۸۰ باشد هم ۱۵۲.
Alipourrahim
هرآنچه در زندگی برایتان باارزش است حاصل اتفاقات و شرایط پیشبینینشدهای است که هیچوقت انتخابشان نکرده بودید
nazanin
شاید مهمتر از آن این است که دیدن و پذیرفتن قدرتهای محدود ما بر زمان میتواند ما را ترغیب کند که در اصلِ این ایده شک کنیم: زمان چیزی مصرفکردنی است. گزینهٔ دیگری هم وجود دارد: این مفهوم نامتداول اما قدرتمند که اجازه دهیم زمان ما را مصرف کند و زندگی را فرصتی برای عملیکردن برنامههای ازپیشتعیینشده برای موفقیت ندانیم، بلکه آن را پاسخ به نیازهای مکانی و زمانی خود در تاریخ ببینیم.
me
انتخابهای سخت اجتنابناپذیر است، مهم این است که یاد بگیریم آگاهانه تصمیم بگیریم که روی چه تمرکز کنیم و از چه چشمپوشی کنیم بهجای اینکه بگذاریم تصمیمات خودبهخود گرفته شود یا اینکه خودمان را گول بزنیم که با تلاش بسیار و ترفندهای درست مدیریت زمان ممکن است اصلاً مجبور نشویم این تصمیمهای سخت را بگیریم. محدودیتپذیربودن یعنی در برابر وسوسهٔ اغواگرانهٔ «بازبودن انتخابهای پیشِ رو» ــ که درواقع فقط راه دیگری است برای سعی در داشتن حس کنترل ــ مقاومت کنید و بهجایش تعهدات بزرگ، ترسناک و برگشتناپذیر ببندید؛ تعهداتی که نتیجهبخش بودنش پیشبینیپذیر نیست، اما مطمئناً درنهایت رضایتبخش خواهد بود. و این
me
وقتی برای بار اول چهارهزار هفته را محاسبه کردم، حالتتهوع گرفتم. اما بعد از اینکه کمی حالم بهتر شد، شروع کردم به ذلهکردن دوستانم: از آنها میخواستم که بدون انجامدادن هیچ محاسبهٔ ذهنی و کاملاً فیالبداهه حدس بزنند یک آدم معمولی چند هفته عمر میکند. یکی از دوستانم عددی ششرقمی گفت. اما، همانطور که به این دوستم توضیح دادم، یک عدد ششرقمیِ نسبتاً کوچک، مثلاً ۳۱۰ هزار هفته، تقریباً معادل طول عمر کل تمدن بشری از زمان سومریهای بینالنهرین است
Niloufar Moradpour
در دنیایی که عجله و سرعت حرف آخر را میزند، داشتن توان مقاومت در برابر عجله ــ اجازه و فرصت و زمان به اتفاقات پیرامون خود دادن ــ راهی است برای سوارشدن بر دنیا، انجامدادن کارهایی که ارزشش را دارد و لذتبردن از خود انجامدادن کارها بهجای تعویق رضایتتان به آینده
saghar
واقعیت انگار با ما میجنگد، مانند خدایی عصبانی که مصمم است به ما یادآوری کند که قدرت دست کیست و اصلاً مهم نیست ما چقدر با اختصاصدادن زمان اضافی در برنامهٔ زمانی سعی کنیم پیش این خدا زاری کنیم.
saghar
اگر حاضر باشید حس ناخوشایند ندانستن را تحمل کنید، معمولاً یک راهحل خود را به شما نشان خواهد داد
hsn
کارآمدترشدن فقط باعث عجولترشدن میشود و هرچه بیشتر کار کنید، کارهای بیشتری روی سرتان خراب میشود. هیچ آدمی در کل تاریخ بشر به «تعادل بین کار و زندگی»، با هر تعریفی که دارد، دست نیافته و شما نیز قطعاً با خواندن «شش کاری که افراد موفق قبل از هفت صبح انجام میدهند» به این تعادل نمیرسید.
Ali Esmaeili
همهٔ ما در موقعیت بنّاهای قرون وسطایی هستیم که تمام عمر آجربهآجر کلیسای جامعی را میسازیم و درعینحال میدانیم هرگز تکمیل آن را به عمر خود نخواهیم دید. اما این به این معنی نیست که کلیسای جامع ارزش ساختن نداشت.
سیستماتیک
استراحتکردن صرفاً برای استراحتکردن ــ لذتبردن از اوقات فراغت فقط برای لذت ــ مستلزم این است که ابتدا بپذیریم زندگی همینی است که هست: اینکه روزهای شما به سمت آیندهای ایدئال و خوش پیش نمیرود و نگاهکردن به آنها با چنین گمانی عملاً به معنای بیارزشکردن همان چهارهزار هفته است.
bfs
مشکل حساسیت بیشازحد به برنامهریزی دقیق برای آینده این است که اگرچه ممکن است گهگاهی جلوی یک مصیبت را بگیرد، باقی اوقات دقیقاً به تشدید اضطرابی منجر میشود که قرار بود مانع آن شود. برنامهریزِ وسواسی اساساً انتظارات خاصی از آینده دارد، اما آینده چیزی نیست که انتظارات شخصی را برآورده کند، به این دلیلِ بدیهی که هنوز در آینده است.
bfs
شاید نقش شما در جهانی که با بحرانهای متعدد مواجه است اصولاً صرف وقت در فعالیتهای اجتماعی یا کاندیدا شدن نباشد، بلکه نقش شما مراقبت از یکی از خویشاوندان مسن یا آهنگساختن یا کارکردن در کسوت یک قناد است
سارا
حجم
۲۶۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۲۶۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۴,۷۰۰۷۰%
تومان