بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق و دیگر هیچ | طاقچه
کتاب عشق و دیگر هیچ اثر نرجس شکوریان‌فرد

بریده‌هایی از کتاب عشق و دیگر هیچ

انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۲۳ رأی
۴٫۳
(۲۳)
مادر داشتن یک حس خوب است. منظورم مادران دنیایی نیست. منظورم فاطمه‌زهراست. مادری او فراتر از حس‌های عام است. یک حجم عظیم توان روحی را در انسان با مادری فاطمه می‌توانی در خودت پیدا کنی. منظورم این است که وقتی خدا او را کارگزار خودش برای بشریت گذاشته است، پس صاحب همهٔ دارایی‌های خداست. حالا کنار تمام این دارایی‌ها حکم خاصی که خدا به او داده را هم اضافه کن؛ مادری. خود مادر بودن یک دارایی است که تنها از میان چهارده معصوم، او دارد و همه را مدیون جان پرمحبتش می‌کند. خدا فاطمه را گذاشته برای دل نازک انسان که هر وقت از بودن در دنیا، از سختی‌های دنیا دل‌تنگ شد، نام فاطمه را بیاورد و آرام شود. این را پیامبر یادمان داده که هر وقت دل‌تنگ بهشت می‌شد عطر فاطمه آرامش می‌کرد. همین است که من نمی‌توانم در روضه‌های فاطمیه دوام بیاورم؛ مادرم که اصل حیات من است و رگ غیرت و بهانهٔ زندگیم را حرمت شکسته‌اند!
dbhabri
زرتشت ابتدای راه بود، یهودیت و مسیحیت میانه راه و اسلام قله مسیر انسان است. راه و روش کامل ارتباط خدا و انسان، نتیجه خلقت و زندگی انسان را در اسلام پیدا کرده بود و عطش روحش به آب چشمه سیراب می‌شد!
کاربر ۵۸۵۷۳۵۵
بسیج سفارت‌خانهٔ امام زمان است و باید همیشه پاک و مطهر نگهش دارید. سنگر بسیج را حفظ کنید.
ملجأ
حقیقت همیشه برای علنی شدن مظلوم است و غول‌های رسانه‌ای تصمیم می‌گیرند که چه زشتی را زیبا و چه خوبی را بد نشان دهند؛ و البته عوام مردم هم وابستهٔ رسانهٔ خائن هستند و گوش به فرمان او.
ملجأ
امام صادق (ع) فرمودند: اگر کسی وقت طلوع و غروب آفتاب تسبیحات مادرم فاطمهٔ زهرا (سها) را بخواند، به این آیه قرآن عمل کرده: یااَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیراً * وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلاً.
M.gh
یکی از عرفا، عمرش را به عبادت گذرانده بود تا درهای رحمت خاص خدا به رویش باز شود. رحمت بود اما او تلألوهایی می‌خواست که... تا این‌که آن‌روز داشت از جایی می‌گذشت دید جمعیت زیادی ایستاده‌اند. جلو رفت. صفحه‌ای از قرآن را دید افتاده در چاه پر از نجاست. کسی کاری نمی‌کرد. عارف لباس از تن درآورد، عبا و عمامه را کنار گذاشت، وارد چاه شد. صفحهٔ قرآن را بیرون آورد، شست. بر دیدگان گذاشت و بوسید... از آن روز ابواب رحمت الهی به روی او باز شد...
ملجأ
ایران کانون اسلام است، اگر ما شکست بخوریم، مسلمانان جهان شکست خورده‌اند. باید اسلام و انقلاب را با چنگ و دندان حفظ کنیم. «انقلاب زمینه‌ساز ظهور است...» روزهای وصل به ظهور چه سخت می‌گذرد.
ملجأ
غذاها روح دارند. روح کثیف‌شان، روحمان را کثیف می‌کند. همین است که این‌قدر بد می‌بینیم، بد می‌شنویم، بد می‌گوییم. شب‌ها هم با یک روح به توان رفتهٔ بدی‌ها در رخت‌خواب، مثل مرده می‌افتیم.
ملجأ
زن کدبانوی خانه‌داری که کار و بار بیرون را هم می‌داند و می‌تواند مثل یک شیرزن کار فرهنگی هم بکند... این درست است!
M.gh
من باور دارم خدا هست. احمقا فقط می‌گن خدا نیست.
ملجأ

حجم

۱۷۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۷۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۵۲,۲۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد