بریدههایی از کتاب پسامدرنیسم در بوتهی نقد
۳٫۷
(۳)
امروز شاهد ایدهالیسم جدیدی هستیم که بخشهای وسیعی از روشنفکرانِ چپ را مبتلا کرده است. این ایدهالیسم نه تنها زبان را در قلمروِ مستقلی جای داده، بلکه آن را به نیرویی چنان همهگیر، همه جا حاضر و چیره تبدیل کرده که عاملیتِ انسان تقریباً بهکلی محو شده است. درمییابید که هر چیز گفتمان و گفتمانْ همه چیز است. چون موجوداتِانسانی آفریدههای زبانی هستند، از آنجا که جهانی که در آن عمل میکنیم جهانی است که میشناسیم و آن را به وسیلهی زبان توصیف میکنیم، ادعا میشود که چیزی ورای زبان وجود ندارد. زبان، یا «گفتمان» ، یا «متن» (زبان خاص تغییر میکند اما پیام نه) آن چه را میدانیم، آن چه را میتوانیم بپنداریم و آن چه را که میتوانیم انجام دهیم تعریف و محدود میکند. در اینجا نظریهای سیاسی نیز وجود دارد. گفته میشود که ستم نهایتاً ریشه در روشی دارد که بر آن اساس ما و دیگران از لحاظ زبانشناختی تعریف میشویم؛ روشی که در آن جایگاه ما را واژهها در رابطه با واژههای دیگر تعیین میکنند. هستی ما، هویت ما و «ذهنیتهای» ما از طریق گفتمان پدید میآید
محمد طاهر پسران افشاریان
سوسیالیست طرفدار حفظ محیط زیست و از منتقدان مارکس دراین حوزه «نگرش پرومتهای و تولید گرایانه به تاریخ» نامیده است. راینر گروندمان نیز بر همین نظر است و در کتاب خود مارکسیسم و محیطزیست مینویسد: «فرض اساسی مارکس الگوی پرومتهای تسلط بر طبیعت» بود، دیدگاهی که خود گروندمان میکوشد از آن دفاع کند. ویکتور فرکیس لیبرال نیز، که به نظر او دفاع از دیدگاه فوق به هیچ روممکن نیست، مینویسد: «نگرش مارکس به جهان همواره جوهر پرومتهای خود را حفظ کرد و غلبهی انسان بر طبیعت را ستود.» جان کلارک آنارشیست طرفدار حفظ محیط زیست حتی پا را از این فراترمیگذارد:
«انسان» پرومتهای مارکس موجودی است که طبیعت خانهی او نیست و زمین را به چشم «زیستگاه» خود نمینگرد، روحی تسخیر ناپذیر است که در تلاش برای تحقق خویشتن طبیعت را به زیر سلطه درمیآورد... در نزد چنین موجودی، نیروهای طبیعت، خواه نیروهای سرکشِ طبیعتِ درون، خواه نیروهای تهدید کنندهی طبیعت بیرون، باید مهار شوند.[ ۲ ]
محمد طاهر پسران افشاریان
عرصهی هنر و قلمروِ امور اجتماعی در عین وابستگی متفاوتاند. «قواعدِ» حرکت آنها متفاوت است. یکی عمدتاً در بیکرانیِ پندار میتازد که حدّ و مرزی بر آن نیست، و دیگری را «واقعیات» و امکانات لاجرم محدود میکند. ندیده انگاشتنِ این تفاوت تجمل است. پسامدرنیسم در عرصهی هنر چیزهای زیادی برای گفتن دارد، ولی در عرصهی امور اجتماعی، با ندیده انگاشتن شرایطِ مادی، پندار را حاکم کرده است.
محمد طاهر پسران افشاریان
شاید جدیترین ایراد دربارهی آنچه کلاً پسامدرنیسم خوانده میشود، برهم انباشتن دیدگاههایی است که نه تنها منسجم و یا در یک جهت نیستند، بلکه در مواردی یکدیگر را نفی میکنند. اِشکال تعریف پسامدرنیسم نه تنها اِشکال کلی مقولات و اساساً مقولهبندی و استخراج تعاریف جامع و مانع است (که این ویژهی پسامدرنیسم نیست ولی شامل آن هم میشود) ، بلکه در تناقض و تضاد درونی آن است. زوایای مختلفِ دیدگاههایِ متفاوتِ آن یکدیگر را نفی میکنند. اظهارات و احکام افراطی برخی، روی احکام هشیاری دهندهی دیگر را میپوشاند و مجموعهای شیزوفرنیک، و یا بهتر بگوییم مولتی فرنیک، به دست میدهد که هر یک از وجوه شخصیتیاش قابل تعمق است، ولی مجموعهی آن نه قابل دفاع است و نه قابل نقد.
محمد طاهر پسران افشاریان
شاید جدیترین ایراد دربارهی آنچه کلاً پسامدرنیسم خوانده میشود، برهم انباشتن دیدگاههایی است که نه تنها منسجم و یا در یک جهت نیستند، بلکه در مواردی یکدیگر را نفی میکنند. اِشکال تعریف پسامدرنیسم نه تنها اِشکال کلی مقولات و اساساً مقولهبندی و استخراج تعاریف جامع و مانع است (که این ویژهی پسامدرنیسم نیست ولی شامل آن هم میشود) ، بلکه در تناقض و تضاد درونی آن است. زوایای مختلفِ دیدگاههایِ متفاوتِ آن یکدیگر را نفی میکنند. اظهارات و احکام افراطی برخی، روی احکام هشیاری دهندهی دیگر را میپوشاند و مجموعهای شیزوفرنیک، و یا بهتر بگوییم مولتی فرنیک، به دست میدهد که هر یک از وجوه شخصیتیاش قابل تعمق است، ولی مجموعهی آن نه قابل دفاع است و نه قابل نقد.
محمد طاهر پسران افشاریان
حجم
۱۷۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۵
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۱۷۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۵
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
قیمت:
۴,۸۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد