بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ترجمه الغارات | طاقچه
تصویر جلد کتاب ترجمه الغارات

بریده‌هایی از کتاب ترجمه الغارات

انتشارات:بیان معنوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۶۸۹ رأی
۴٫۵
(۶۸۹)
امیرالمؤمنین (ع) همواره می‌فرمود: «ای مردم کوفه! در آن روزی که از نزد شما می‌روم، اگر جز اثاث خانه‌ام و چهارپایان باربرم و غلامم چیز دیگری با خود داشتم بدانید که خائنم.» هزینهٔ زندگی امیرالمؤمنین (ع) از درآمد مزرعه‌ای که در یَنبُع داشت تأمین می‌شد. آن حضرت مردم را با نان و گوشت اطعام می‌کرد، اما خودش نان را در روغن زیتون می‌زد و با خرمای عَجوه می‌خورد. حضرت دست بر شکم خود می‌گذاشت و می‌فرمود: «قسم به آنکه دانه را شکافت و جانداران را آفرید، هرچند هیچ چیزی برای خوردن نداشته باشم، هرگز شکم خود را با خیانت پر نمی‌کنم و گرسنه می‌مانم.»
sabr_sbz
عجیب است، شما فقط در هنگام صلح، شیران بیشه‌اید و زمانی که به جنگ فراخوانده شوید، روباهان مکارید!
sabr_sbz
«اگر آنها می‌توانستند مرا دوست بدارند، دوست می‌داشتند. من و شیعیانم در عهد و پیمان خداییم تا روز قیامت، نه یک نفر بر تعداد ما افزوده می‌شود و نه یک نفر کم می‌شود.»
ر.میرمحمدی
به خدا قسم اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم تا کینهٔ مرا به دل بگیرد، از من متنفر نخواهد شد؛ و اگر همهٔ دنیا را با جوانبش به پای کافر بریزم، مرا دوست نخواهد داشت. زیرا آنچه بر زبان پیامبر اکرم (ص) جاری شد محقق شده است که فرمود: "هیچ مؤمنی با تو دشمنی نمی‌کند و هیچ کافری تو را دوست نخواهد داشت." و قطعاً کسی که ظلم کند و نسبت دروغ بدهد بی‌بهره خواهد ماند.»
محمدرضا
سردار با عظمت اسلام، شهید سلیمانی عزیز، کتاب غارات را یک مقتل کامل می‌دانست. او و همرزمانش در جریان مقابله با تروریست‌های غارتگر، دقیقاً در همان مناطق غارات در زمان حکومت امیرالمومنین (ع)، به ندای امامشان لبیک گفتند و از غربت تاریخی امیرالمؤمنین علی (ع) غبار غم زدودند. با خواندن کتاب غارات می‌توانیم ارزش والای مدافعان حرم را بهتر درک کنیم.
javad
امام صادق (ع) فرمود: «علی (ع) بین دو کار که هر دو مورد رضایت خدا بود، همیشه کار سخت‌تر را انتخاب می‌کرد.
🌱ehsan
قسم به آن‌که دانه را شکافت و جانداران را آفرید، معاویه همهٔ گناه سربازانش را تا روز قیامت به دوش می‌کشد، بدون آنکه از بار گناه آنها چیزی کم شود.
sabr_sbz
کار شما و شامیان شگفت‌آور است! امیر آنها از خدا سرپیچی می‌کند اما آنها از او اطاعت می‌کنند و امیر شما از خدا اطاعت می‌کند و شما از او نافرمانی می‌کنید! وقتی به شما می‌گویم برای جنگ با دشمنتان حرکت کنید می‌گویید سرما نمی‌گذارد. آیا تصور می‌کنید دشمنان مثل شما سرما را احساس نمی‌کند؟ شما شبیه کسانی هستید که رسول خدا (ص) به آنها فرمود: «برای نبرد در راه خدا حرکت کنید» و بزرگانشان گفتند: «در این گرما حرکت نکنید» پس خدا به پیامبرش فرمود به آنها بگو: «آتش جهنم از این هم گرم‌تر است اگر می‌فهمیدند!»
molkeiran
جان من با ناله‌های خود حبس شده، ای کاش جان من با ناله‌هایم خارج می‌شد بعد از تو خیری در زندگی نیست، گریه می‌کنم از اینکه مبادا بعد از تو زیاد زنده بمانم
sabr_sbz
به همین دلیل است که می‌بینیم بسیاری از کسانی که در نبردهای قبلی پای رکاب امیرالمؤمنین (ع) جنگیده بودند، در امتحان غارات مردود شدند. آری؛ این احساس مسئولیت است که نقطهٔ نهایی است که انسان مؤمن باید به آن برسد.
molkeiran
به خدا قسم هیچ ملّتی در میان شهر خودش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد.
علیرضا
خدایا! من از آنها بدم می‌آید، آنها هم از من بدشان می‌آید، من از آنها خسته شده‌ام و آنها هم از من خسته شده‌اند. آنها من را به کارهایی وامی‌دارند که خلاف خُلق و طبیعت من است؛ اخلاقی که برای من ناشناخته بود. خدایا! بهتر از آنها را به من بده و بدتر از من را به آنها بده. خدایا! دلشان را (از ترس) آب کن، آن‌چنان که نمک در آب حل می‌شود. خدایا! من آنها را نمی‌خواهم، آنها هم من را نمی‌خواهند. خدایا! مرا از دست آنها راحت کن و آنها را از من.»
یاسر
«اگر بنا باشد که هرکس که مورد اتهام است به زندان بیندازیم باید همهٔ زندان‌ها را از مردم پر کنیم. من نمی‌توانم مردم را پیش از آنکه مخالفت آشکار کرده باشند بگیرم و به زندان بیندازم و مجازات کنم.
سید مرتضی عمرانی
«علی (ع) بین دو کار که هر دو مورد رضایت خدا بود، همیشه کار سخت‌تر را انتخاب می‌کرد.
محمدرضا میرباقری
بعضی از اصحاب به امیرالمؤمنین (ع) گفتند: «چقدر صدقه می‌دهی! بس نیست؟» حضرت فرمود: «به خدا قسم اگر می‌دانستم که خدا تنها یکی از اعمالم را پذیرفته است، بس می‌کردم. ولی نمی‌دانم چیزی از من پذیرفته شده است یا نه.»
alireza brujerdi
آنچه بر زبان پیامبر اکرم (ص) جاری شد محقق شده است که فرمود: "هیچ مؤمنی با تو دشمنی نمی‌کند و هیچ کافری تو را دوست نخواهد داشت."
molkeiran
برای علی (ع) حلوایی آوردند که از خرما و مویز و روغن درست شده بود. حضرت از آن نخورد. گفتند: «آن را حرام می‌دانید که از آن نخوردید؟» فرمود: «نه، اما می‌ترسم که نفْسم به آن مشتاق شود.»
🌱ehsan
دو زن هنگام تقسیم اموال خدمت امیرالمؤمنین (ع) رسیدند که یکی عرب بود و دیگری غیرعرب. حضرت سهم آن دو را از بیت‌المال به طور مساوی داد؛ هرکدام بیست و پنج درهم و مقداری خوراک. آن زن که عرب بود به اعتراض گفت: «یا امیرالمؤمنین! من عرب هستم و این زن عجم است!» حضرت فرمود: «من در این غنیمتی که رسیده، برای فرزندان اسماعیل برتری‌ای نسبت به فرزندان اسحاق نمی‌بینم.»
خامنه ای رهبرم💗
زمانی که خبر شهادت مالک أشتر به امیرالمؤمنین (ع) رسیده بود بر آن حضرت وارد شدند. حضرت بسیار بر شهادت او افسوس و حسرت می‌خورد و می‌فرمود: «خداوند چه خوبی‌هایی به مالک داده بود! مالک، چه مالکی! اگر کوه بود، کوهی عظیم بود، اگر سنگ بود، سنگی سخت بود. به خدا قسم، مرگ او بسیاری را فرو ریخت و بسیاری را بالا برد. برای کسی مثل مالک باید گریست، آیا کسی مثل مالک پیدا می‌شود؟»
جوان انقلابی
اصحاب به امیرالمؤمنین (ع) گفتند: «چقدر صدقه می‌دهی! بس نیست؟» حضرت فرمود: «به خدا قسم اگر می‌دانستم که خدا تنها یکی از اعمالم را پذیرفته است، بس می‌کردم. ولی نمی‌دانم چیزی از من پذیرفته شده است یا نه.»
کاربر ۱۵۴۷۳۷۸

حجم

۳۷۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۳۷۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴۰صفحه بعد