بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بهارمست | طاقچه
تصویر جلد کتاب بهارمست

بریده‌هایی از کتاب بهارمست

نویسنده:بیتا فرخی
انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۳.۸از ۱۸۳ رأی
۳٫۸
(۱۸۳)
مثلاً اگر مثل الان حواست نبود، می‌تونم مراقب باشم که سرما نخوری... یا نذارم موهات بریزه دور و برت... می‌تونم هر وقت بخوای برات درستشون کنم... پیشونیت به باد سرد حساسه، من همیشه مواظب می‌شم پیشونیت گرم بمونه... حتی اگر کلاه نداشته باشی!
شیما
ده سالی می‌شد این مبل‌های کرم قهوه‌ای شیک را خریده بودیم و مامان مثل چشمانش مراقبشان بود. مبل‌هایی که فقط وقتی میهمان داشتیم می‌شد رویش بنشینیم. مطمئن بودم وقتی مستقل شوم خودم ارجح‌تر از میهمان خواهم بود و کِیف مبل‌هایم را خواهم برد.
n re
تو چه می‌دونی تو زندگی مردم چه خبره... هر کی واسه خودش کلی درد و بدبختی داره.
n re
خیلی از آدما زیر نقاب قشنگی که به چهره دارن، پلیدی و رذالتشونو پنهون می‌کنن
روژینا
خیلی‌ها اوایل آشنایی چنان شخصیتی از خودشون می‌سازن که فکر می‌کنی با یه فرشته طرفی ولی بعد از یه مدت می‌فهمی انگار طرف یه آدمک بادی بوده که با یه سوزن تمام بادش خالی می‌شه و شخصیتش از بین می‌ره.
روژینا
خوب است گاهی حقایق را به آدم‌هایی که ممکن است فراموش‌کار باشند گوشزد کنیم.
روژینا
گاهی مثل کبکی که سرش را در برف فرو می‌کند، فکر می‌کنیم اگر خودمان را به آن راه بزنیم دیگران متوجه حال و احوالمان نمی‌شوند، اما از همان بیرون هم پیداست این کبک بی‌چاره چه‌طور از درون می‌لرزد!
AvaZoghi
مثلاً اگر مثل الان حواست نبود، می‌تونم مراقب باشم که سرما نخوری... یا نذارم موهات بریزه دور و برت... می‌تونم هر وقت بخوای برات درستشون کنم... پیشونیت به باد سرد حساسه، من همیشه مواظب می‌شم پیشونیت گرم بمونه... حتی اگر کلاه نداشته باشی!
fatemeh
من دلم می‌خواست فقط خوب زندگی کنم و از لحظه لحظهٔ زندگی‌ام لذت ببرم.
n re
هر چی سن آدم بالاتر بره گذشته‌ها براش معنای عمیق‌تری پیدا می‌کنن تا جایی که ممکنه یه روزی به خودش بیاد و ببینه از یه جایی به بعد فقط زندگیش رو تکرار کرده!
روژینا
اولین بار که پام بدجور پیچ خورد فکر کنم ده یازده سالم بود، مربیم وقتی پام رو معاینه می‌کرد گفت زندگی هم همینه... یه وقت‌هایی زمین می‌خوریم، لنگ می‌زنیم یا نفس کم می‌آریم، ولی باید بتونیم که این مرحله رو با حوصله رد کنیم... باید از دیگران کمک بگیریم و لجباز و یه دنده نباشیم... حتی یادمون بمونه که چه‌طور و چرا این اتفاق برامون افتاده تا دیگه شیطنت نکنیم.
n re
بعدش هم مواظب باش گول نخوری. از من می‌شنوی با مردی که تو این سن و سال پول و شغل و عرضه و رفیق درست‌وحسابی نداره ازدواج نکن، اونی که تو چند جهت زندگیش گند بزنه حتماً ازدواجش بزرگ‌ترین گند زندگیش می‌شه.
زهره کتابچی
همراه باد بهاری در تمام فضای خانه پیچید و روی
س.ت
تازه می‌توانستم معنای جمله‌ای را که بارها در فیلم‌ها دیده یا در کتاب‌ها خوانده بودم درک کنم. اینکه دوست داری زمان کش بیاید یا متوقف شود و تو بمانی و حس خوب آن لحظه.
AvaZoghi
نمی‌توانستم منکر کششم به او شوم. انگار درونش یک آهنربای قوی داشت یا یک‌جور جاذبه‌ای که مثل نیوتن کشفش کرده بودم، با این تفاوت که به جای سیب، قلبم سُر خورده بود طرفش!
yas
با لبخندی بزرگ گفتم: ــ پس بهشته! ــ با تو همه‌جا بهشته!
روژینا
گاهی مثل کبکی که سرش را در برف فرو می‌کند، فکر می‌کنیم اگر خودمان را به آن راه بزنیم دیگران متوجه حال و احوالمان نمی‌شوند، اما از همان بیرون هم پیداست این کبک بی‌چاره چه‌طور از درون می‌لرزد!
روژینا
دنیا پر از اتفاقات پیش‌بینی نشده‌ست!
n re
هیچ‌وقت برای شروع دیر نیست.
n re
گاهی ما آدم‌ها نمی‌فهمیم چرا این همه بی‌منطق رفتار می‌کنیم!
n re

حجم

۴۱۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

حجم

۴۱۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
۲۵,۵۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد