بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پادشکننده | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پادشکننده

بریده‌هایی از کتاب پادشکننده

ویراستار:بهنام فلاح
انتشارات:نشر نوین
امتیاز:
۳.۵از ۴۴ رأی
۳٫۵
(۴۴)
بگذارید کمی بی‌پرواتر باشم: به لطفِ پادشکنندگی، کار کردنِ ما خیلی بهتر از فکر کردنمان شده است. من ترجیح می‌دهم همیشه بی‌کله و پادشکننده باشم تا بی‌اندازه باهوش و شکننده.
Sav
چطور نوآوری می‌کنید؟ اول سعی کنید به دردسر بیفتید. جدی می‌گویم، نه این‌که به آخر خط برسید فقط دچار مشکل شوید. به عقیدهٔ من، این فراتر از حدس و گمان و تقریباً یک اعتقاد راسخ است که جرقهٔ نوآوری که در موقعیت‌های اضطراریِ احتیاج زده می‌شود به نحوی فقط به ارضای آن نیاز منحصر نمی‌شود (و از اثرات جانبی ناخواسته، مثلاً یک اختراع اولیه یا تلاش در اختراع فراتر می‌رود). طبیعتاً اندیشه‌های پذیرفته‌شده و رایجی دربارهٔ این موضوع هست، حتی یک ضرب‌المثل لاتین هست که می‌گوید مهارت از دل گرسنگی زاده می‌شود (artificia docuit fames). این ایده در آثار کلاسیک فراوان است: در آثار اووید، دشواری آن چیزی است که نبوغ را بیدار می‌کند (ingenium mala saepe movent) که به زبان بروکلینی‌ها می‌شود «وقتی زندگی به تو یک لیمو می‌دهد...»
alirezahamdi
«ماکیاولی نوشت که به نظر می‌آید در بحبوحهٔ کشتارها و جنگ‌های داخلی، جمهوری ما قوی‌تر شده (و) فضیلت‌ها در روح شهروندانش دمیده شده است ... کمی آشوب‌انگیزی، به روح مایه می‌دهد و آنچه باعث شکوفایی گونه‌ها می‌شود، صلح نیست بلکه آزادی است».
کاربر ۳۵۰۰۷۱۰
دولت‌ها، همان‌طور که خواهیم دید به واسطهٔ کمک‌های مالی که معمولاً به نفع دستهٔ خاصی از بنگاه‌های اقتصادی است این مدل را برهم می‌زنند و این بنگاه‌های اقتصادی آن‌قدر بزرگ هستند که برای جلوگیری از سرایت مصیبتشان به سایر کسب‌وکارها محتاج کمک باشند. چنین کاری برخلاف ریسک‌پذیری سالم است و انتقال شکنندگی از بی‌صلاحیت‌ها به جمع است. افراد نمی‌توانند به خوبی تشخیص دهند که راه‌حل این مشکل، ایجاد سیستمی است که در آن، شکست هیچ کس نتواند بقیه را با خود به پایین بکشد - و شکست‌های مداوم بتواند به حفظ سیستم کمک کند. عجیب این است که بسیاری از مداخلات دولت و سیاست‌های اجتماعی در نهایت باعث آسیب‌زدن به ضیف‌ترها و تضعیف ریشه‌دارها می‌شود.
radmehr
مردم به شکلی تهوع‌آور، منزجرکننده و نادرستی حریص مدرک هستند.
م. فیروزی
پرندگان هیچ مقاله یا کتابی نمی‌نویسند به احتمال زیاد برای اینکه آن‌ها فقط پرنده‌اند، بنابراین ما هیچ وقت داستان را از زبان آن‌ها نمی‌شنویم.
soha
طبیعت تا یک سطحی پادشکننده است، اما آن سطح، خیلی بالاست یعنی جایی است که می‌تواند شوک‌های بسیار بسیار زیادی را تحمل کند. یک رویداد هسته‌ای می‌تواند بخش عمدهٔ حیات روی زمین را نابود کند اما تمام زندگی را از بین نخواهد برد، بعضی موش‌ها یا باکتری‌ها دوباره از ناکجاآباد سر درخواهند آورد، شاید از ته اقیانوس‌ها و داستان، البته بدون ما و بدون اعضای ادارهٔ مدیریت و بودجه، از سر گرفته خواهد شد.
Mina
پادشکننده عاشق تصادفی‌بودن و عدم قطعیت است که از همه مهم‌تر، به‌معنیِ عشق به خطاست یعنی دستهٔ خاصی از خطاها. پادشکنندگی خصلت بی‌نظیری دارد که به ما اجازه می‌دهد با ناشناخته‌ها دست‌وپنجه نرم کنیم و بدون داشتن درکی از جریان امور، کار کنیم و کارمان را هم خوب انجام دهیم. بگذارید کمی بی‌پرواتر باشم: به لطفِ پادشکنندگی، کار کردنِ ما خیلی بهتر از فکر کردنمان شده است. من ترجیح می‌دهم همیشه بی‌کله و پادشکننده باشم تا بی‌اندازه باهوش و شکننده.
Mina
اگر فریب را دیدی و نگفتی فریب است خودت یک فریب‌کاری.
Ali Abbasi
هم‌ساز شدن با هرکسی که مرتکب اقدام شنیعی می‌شود مانند اغماض و بخشیدن اوست.
Shakiba
سیستم‌های پیچیده، پر از وابستگی‌های متقابل و پاسخ‌های غیرخطی هستند که تشخیصشان سخت است. «غیرخطی» یعنی وقتی مثلاً دوزِ دارویی را زیاد می‌کنید یا تعداد کارکنان کارخانه‌ای را دو برابر می‌کنید چیزی که گیرتان می‌آید دو برابر اثرِ اولیه نیست بلکه خیلی بیشتر یا خیلی کمتر از آن است.
hasan behjoo
نسیم نیکلاس طالب، آدم عجیبی است با ایده‌های عجیب و خط‌شکن. برخورد مخاطب با اینجور آدم‌ها (و اینجور ایده‌ها) مشخص است: یا عاشقش می‌شویم یا متنفر! کم پیش می‌آید حد وسطی وجود داشته باشد. اما هر دوی این برخوردها نامناسب‌اند. باعث می‌شوند چشم‌بسته آن ایده‌ها را بپذیریم یا چشم‌بسته ردشان کنیم.
احسان رضاپور
در سیاست اجتماعی، هالتر عبارت است از محافظتِ ضعیف‌ترین‌ها و آزادگذاشتن قوی‌ترین‌ها برای اینکه کارشان را بکنند، به جای اینکه به متوسط‌ها کمک شود تا مصونیت و برخورداری‌شان را تحکیم کنند و به این ترتیب مانع تحول شوند و همه جور مشکلات اقتصادی به بار بیاورند که معمولاً از همه بیشتر به فقرا آسیب می‌رساند.
طلیعه
به‌راحتی می‌توانیم چیزهایی را پیرامون خودمان ببینیم که حدی از استرس‌زاها و نوسان را دوست دارند: نظام‌های اقتصادی، بدن‌مان، تغذیهٔ ما (ظاهراً انواع دیابت و بسیاری از ناخوشی‌های شبیه به آن در عصر حاضر با فقدان تصادفی‌بودن در خورد و خوراک و عدم وجود استرس‌زای محرومیت غذایی گاه‌وبی‌گاه مرتبط است) و روان‌مان. حتی قراردادهای مالی هم پادشکننده هستند: آن‌ها به‌وضوح برای سود بردن از نوسان و بی‌ثباتی بازار طراحی شده‌اند. پادشکنندگی باعث می‌شود که شکنندگی را بهتر درک کنیم. درست همان‌طور که بدون کاهش امراض نمی‌توانیم سلامت را ارتقاء دهیم یا بدون کاهش زیان، ثروت را افزایش دهیم، پادشکنندگی و شکنندگی هم درجه‌هایی روی یک طیف هستند.
العبد
در هیچ برهه‌ای از تاریخ تعداد آدم‌های ریسک‌نپذیر این‌قدر زیاد نبوده است؛ یعنی آن‌هایی که هیچ مواجههٔ شخصی با ریسک ندارند اما کنترل بسیار شدیدی را اعمال می‌کنند.
طلیعه
من ترجیح می‌دهم همیشه بی‌کله و پادشکننده باشم تا بی‌اندازه باهوش و شکننده.
شایا
باد شعلهٔ شمع را خاموش، اما آتش را شعله‌ورتر می‌کند.
شایا
ما برای نصف زندگی -نیمهٔ جالب آن- هیچ اسمی نداریم.
م. فیروزی
اگر فریب را دیدی و نگفتی فریب است خودت یک فریب‌کاری.
م. فیروزی
پیاده‌سازی و اجرای سادگی در زندگیِ مدرن سخت شده است چون برخلاف روحیهٔ جنس خاصی از افرادی است که دنبال پیچیدگی هستند، چون این‌گونه می‌توانند حرفۀ‌شان را توجیه کنند.
م. فیروزی

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
۲۶,۷۰۰
۷۰%
تومان