بریدههایی از کتاب تاریخ معاصر از نگاه مقام معظم رهبری
۵٫۰
(۱۸)
سلاطین قاجار، سلاطین پهلوى - از قبلیها ما درست خبر نداریم و کارى هم با آنها نداریم - آن کسانى که در رأس حکومت بودند و آن کسى که به عنوان پادشاه در این کشور زندگى مىکرد و رئیس کشور بود، از همهى افراد ملت ثروتمندتر بودند. این، از کجاست؟ مگر جز با ظلم، چنین چیزى ممکن است؟ اموال مردم را مىگرفتند. رضاخان هر جا ملک خوبى بود، هر جا چیز چشمگیرى بود، هر جا عمارت زیبایى بود، دست مىگذاشت و ثروت انبوه عظیمى براى خودش درست مىکرد و چقدر از مناطق کشور را که یکجا دست گذاشت و آن را متعلّق به خودش کرد! بازماندگان او هم همینطور بودند.
shariaty
سیاستمداران ما- بىعرضههاى عقبافتاده- میگفتند ایرانى یک لولهنگ هم نمیتواند بسازد! لولهنگ این آفتابههاى گِلى بود. خاک بر سر آن سیاستمدارى که از ملتش اینجورى حرف بزند. یا آن یکى میگفت که ما از فرق سر تا نوک پا بایستى فرنگى بشویم تا بتوانیم پیش برویم! خب، اینها بىعرضگى است؛ اینها عقبافتادگى است که یک عدهاى به خاطر ضعفهاى خودشان، این ضعفها را بر ملت تحمیل میکنند؛ ملت تحقیر میشود. انقلاب اینها را از بین برد؛ ما به خود آمدیم.
shariaty
انقلاب اسلامى از بزرگترین کارهایى که کرد این بود که دست امریکا را کوتاه کرد. انقلاب اسلامى جزو افتخاراتش این بود که نفوذ امریکا، دست امریکا و ریشههاى امریکا و بند و بستهاى امریکایى را در این کشور از بین برد. البته عدّهاى که در اوّلِ کار بر مسند حکومت در این کشور نشسته بودند و دل در گرو امریکا و امریکایى داشتند، مىخواستند نگذارند. من در شوراى عالى دفاعِ سال ۵۸ از نزدیک خودم شاهد بودم. داشتند مصوّبهاى مىگذراندند که بر اساس آن مصوّبه، هیأتهاى مستشارىِ نظامىِ امریکایى – همانهایى که آن همه جنایت و خیانت کرده بودند - با نام دیگرى در ارتش جمهورى اسلامى باقى بمانند! بنده مانع شدم، گفتم این چه کارى است که شما مىکنید؟!
shariaty
من در استان سیستان و بلوچستان تبعید بودم - آن روز دقیقاً آمارش را مىدانستم، اما الان درست یادم نیست - گمانم در همهى استان که آن روزها حدود ششصد، هفتصد هزار نفر جمعیت داشت، سه نفر لیسانسیه بودند! تعداد دیپلمههاى آن استان بسیار کم بود؛ مثلاً بیست نفر بودند!
shariaty
امروز چراغ معنویت در بین مردم روشن و پُرفروغ است. آن روزها جوانها عمداً به فساد کشانده مىشدند. شاید شما شنیدهاید که رؤساى کشور و خانوادههایشان، مهمترین شرکاى باندهاى مواد مخدّر در این کشور بودند! اوّل بار آنها هروئین را به این کشور آوردند و پخش کردند. فساد و اعتیاد و بدبختى را به دست خودشان ترویج مىکردند.
shariaty
یک کادر برجسته و لایق، کسانى نیستند که لزوماً درس مدیریّت یا دورهى علوم سیاسى را گذرانده باشند؛ کسانى هستند که هدفها را خوب بفهمند، راهها را خوب تشخیص دهند، بتوانند خوب تصمیم بگیرند و خوب اقدام کنند. این با تربیتهاى مداوم انجام مىگیرد. این کارى بود که به طور طبیعى در مجموعهى امام و بهوسیلهى آن بزرگوار انجام مىشد؛ نه در کلاس درس بخصوصى، بلکه با برخوردها، با رفتارها، با پیامها و با اصلاحها. ولى از این مهمتر، امام یک کادرسازى در سطح ملت کردند.
shariaty
متأسفانه این مطالب را نسل جوان نمىداند. تأسیس موسّسهى «وعظ و خطابه» به سالهاى ۱۳۱۶ و ۱۳۱۷ - یعنى دو یا سه سال بعد از شروع قلع و قمع روحانیت - برمىگردد. تأسیس این مؤسّسه براى آن بود که هر کس مىخواست روحانى بماند، مىتوانست تحت نظر این موسّسه که وابسته به رضاخان بود، روحانى باقى بماند! به عبارتى آخوند باشد؛ اما آخوند رضاخانى، دربارى و در خدمت سیاستهاى استکبار باشد.
shariaty
همه مىدانند که در ژاپن، حدود صد سال پیش از این گفتند که مردم حق ندارند از مصنوعات خارجى استفاده کنند، تا در داخل آن کشور چرخ اقتصاد به کار بیفتد؛ اما نمىدانند که در همان زمان، بلکه زودتر از آن، عین همین پیشنهاد و همین فتوا، از طرف مراجع و علماى شیعه صادر شد؛ منتها متأسفانه در داخل کشور، هیچ کس از سرجنبانها و اهل قلم و اهل سیاست و روشنفکران کمکشان نکرد!
shariaty
البته ما هنوز از دنیا خیلى عقبیم؛ چون مدتهاى مدیدى ما را عقب نگهداشته بودند - این را خودمان بهروشنى مىدانیم - ولى ما داریم با سرعت این فاصله را طى مىکنیم تا به جلو برسیم. این، مظهر کاملش در جنگ است؛
Mr N1919
امام راهشان روشن بود، شیوهشان معلوم بود و مىدانستند که چه مىخواهند. شیوهى امام عبارت بود از شیوهاى که پیامبران آن را مىپیمودند؛ یعنى تزریق ایمان و باور عمیق، همراه با بصیرت و آگاهى و تأمّل و فکر در مخاطبان خود.
shariaty
اما نکتهى دیگرى که در قضیهى پانزده خرداد وجود داشت - که جوانهاى ما، مردم عزیز ما باید به این نکات توجه کنند؛ اینها مهم است - این بود که در مقابل این کشتار بیرحمانهاى که در تهران و برخى نقاط دیگر به وجود آمد، هیچ نهادى از نهادهاى دنیا، از این سازمانهاى بهاصطلاح حقوق بشر، زبان به اعتراض نگشودند؛ هیچ کس اعتراض نکرد.
shariaty
این اسناد متعلّق به امریکاییهاست. البته عملیات، بین امریکاییها و انگلیسیها مشترک بوده که در این گزارش کاملاً منعکس شده است. آن بخش مورد توجّه من این است: «کیم روزولت» مىگوید وقتى ما به تهران آمدیم، یک چمدان بزرگ پُر از مقالههایى که نوشته شده بود و باید ترجمه مىشد و در روزنامهها به چاپ مىرسید، و نیز کاریکاتورهایى را با خودمان آوردیم!
shariaty
نخستوزیر بعد از کودتا - حسن مشیرالدولهى پیرنیا - وقتى کابینهى خودش را در مجلس شوراى ملى ارائه کرد و مجلس یکى دو نفر از وزرایش را رد نمود، به مجلس گفت: «همسایهى جنوبى ما [یعنى انگلیس!] مایلند این دو نفر در کابینه باشند» و مجلس رأى داد! به صرفِ تمایل همسایهى جنوبىِ دروغى، دو وزیرِ ابتدا رد شده، رأى مجلس را به دست آوردند. و اما، از آنجا که انگلیس، غاصبِ هند و بحرین بود و در خلیج فارس حضور داشت، آن را «همسایهى جنوبى» مىنامیدند و حتّى تا زمان پهلویها هم، انگلیس همسایهى جنوبى نامیده مىشد! آن کشور که در اروپا واقع بود و هزاران کیلومتر با ایران فاصله داشت، اسمش «همسایه» بود!
shariaty
یکوقت دیکتاتورى هست، پیشرفت هم هست؛ مثلًا در رأس، یکى مثل ناپلئون است، که در دورهى خودش دیکتاتور است، اما فرهنگستان درست مىکند. پیشرفتهاى بزرگ علمىاى در همان چهارده پانزده سال حکومت ناپلئون در فرانسه به وجود آمد که شاید تا هفتاد هشتاد سال بعد از ناپلئون هم این مقدار پیشرفت براى آنها پیش نیامد. این پیشرفتها هنوز هم مایهى افتخار فرانسوىهاست. ناپلئون بالاخره یک آدم هوشمندى بود، علاقهمند بود، پرکار بود، فهمیده بود و آدمهاى فهمیدهاى هم همراهش بودند.
smoothybook
رفتند سراغ راهآهنى که انگلیس و روس لازم داشتند. رضاخان راهآهن سراسرى را براى خاطر اتّصال منطقهى نفوذ انگلیسیها - عراق و جنوب کشور - به منطقه نفوذ روسها در شمال کشور، درست کرد. چنان راهآهنى براى کشور لازم نبود. راهآهن لازم براى این کشور، همین راهآهنى است که جمهورى اسلامى آن را ساخت و بندرعبّاس - اولین بندر مهمّ ایران در خلیج فارس - را به مرکز و تمام کشور متّصل مىکند. این کار در طول صد سال گذشته، انجام نشده بود.
saqqa
وظیفهى بزرگ امثال رضاخان در ایران، و ابنالسعود در عربستان، و فاروق در مصر، و دیگران در جاهاى دیگر، این بود که نگذارند مسلمانان با هم متحد بشوند و به صورت یک نیروى فعال در بیایند و روحیه پیدا کنند و به وسط میدان سیاست عالم بیایند. نقشهى استعمار بر این اساس بود.
ریحانه
دور افتادهها
آنچه ملت ما در طول دهها سال قبل از انقلاب، بلکه پیش از آن به آن دچار بود، نبودن این دو عامل بود: یکى نبودن احساس مسئولیت در میان دولتمردان، که دولتمردان در قبال آحاد مردم، هیچ احساس مسئولیتى نداشتند؛ رؤساى کشور، کشور را ملک خودشان میدانستند و براى استفادهى از این ملک به دنبال این بودند که ببینند کجا چه کارى برا
Reyhane
عزیزان من! من این را همینجا بگویم که دستهایى - تبلیغات دروغین و گاهى احمقانه و گاهى خبیثانه - مىخواهند اینطور وانمود کنند که مردم در سابق، از حالا دیندارتر و با اخلاقتر بودند! این، دروغ است.
shariaty
معنى استقلال چیست؟ براى یک ملت، استقلال چه مفهوم و چه ارزشى دارد؟ استقلال، یعنى اینکه یک ملت بتواند بر سرنوشت خود مسلّط باشد؛ بیگانگان دست دراز نکنند و سرنوشت او را خائنانه و مغرضانه رقم نزنند. این معناى استقلال است. اگر از ملتى استقلال او گرفته شد؛ یعنى اگر بیگانگان - که یقیناً دلسوز او نیستند - بر سرنوشت او مسلّط شدند، دو چیز را از دست مىدهد: اوّل، عزّت نفس خود را، افتخارات خود را، احساس هویّت خود را؛ دوم، منافع خود را.
shariaty
قبل از انقلاب وقتى در ایرانشهر تبعید بودم، مردم آن شهر مىگفتند: تابهحال حتّى یک معاون استاندار هم به این شهر سفر نکرده است! ایرانشهر روستا نیست، یک شهر است و در آن زمان تا به این حد مورد غفلت بود. آنها به مناطقى سفر مىکردند که بتوانند جیبهاى خود را پُر و لذّت و آسایش خود را فراهم کنند و با ایرانشهر و خاش و چابهار کارى نداشتند.
shariaty
حجم
۳۵۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۷۶ صفحه
حجم
۳۵۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۷۶ صفحه
قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۵۰,۰۰۰۵۰%
تومان