بریدههایی از کتاب اولین پادشاه روشنایی؛ جلد هشتم
۴٫۶
(۲۷)
«هرگز دست از زندگی خود مکش مگر آنکه آن را فدای هدفی ارزشمندتر کرده باشی!»
یك رهگذر
«عادت، وابستگی، و دلتنگی! سه ضلعی عجیبی از دردند. وقتی چنان وابستهای که عادت کمرنگ میگردد، دوری دلتنگی میآورد!»
یك رهگذر
«وقتی جسدی در میان کشتگان دشمن باشه، یعنی ناشناسه. جسدی که هیچ کدوم از طرفین جنگ به خاک نمیسپاره. طرفی اون رو خائن میدونه و طرفی به خاطر شکست ازش متنفره. در حالی که جسد تنها روی زمین افتاده. بدون هیچ مرثیهگری. هیچ کس به دنبالش نمیاد. هیچ کس اسمی ازش نمیبره. کسی که فراموش میشه. افتخاراتش به نام دیگری ثبت شده و تنها نامی که بهش تعلق میگیره خائنه... آلن خائن!»
یك رهگذر
«شاید قلبت، تو را بفریبد و تصمیم اشتباهت را درست جلوه دهد امّا روح هرگز چنین نمیکند.»
یك رهگذر
«اگر خودخواه باشم ارباب ماوه... شادتر نخواهم بود؟»
ماوه سرش را کج کرد: «تو انسانی نیستی که با خودخواهی به خوشحالی برسی. خودخواهی برای انسانهای تنگ قلبه. تو قلبی رو داری که هیچ انسانی نداره انسان.»
یك رهگذر
«از دست دادن سخته کارتفیگل... امّا عادت میشه. این رو از انسانها یاد گرفتم... اونها به هر چیزی عادت میکنن. حتّی به از دست دادن!»
یك رهگذر
«تو تنها نیستی کارتفیگل... ما در کنارت هستیم. میتونی به ما تکیه کنی. ما میتونیم بفهمیم که دلتنگی دردناکه. اونقدر که ممکنه استخوانهات رو از درون خرد کنه. انقدر که هرچی داری بدی تا برطرفش کنی. ما میفهمیم عزیزکم... ما میفهمیم... میتونی با ما دربارهٔ احساست بگی. ما شنوندههای خوبی هستیم.»
یك رهگذر
«هیچگاه آسانی در پس تنپروری، و هیچگاه آزادی با سکوت به دست نخواهد آمد. جنگ راه عدالتطلبان نیست امّا راه تلخی برای ضعیفان و بازپسگیری حق ضایع شدهاشان است. ضعیف بودیم و دست یاری به سمت دوستانمان دراز کردیم. چه جای شرم وقتی این دست دوستی، سرزمینمان را به ما بازخواهد گرداند؟»
یك رهگذر
من نیز دچار ترس میشوم امّا از آن شرم نمیکنم. من با ترس خود نمیجنگم چرا که آن را دشمن خود نمیدانم. اگر نیرویی همیشه مرا از خطر باز دارد همین ترس است. چرا باید با احساسی مبارزه نمایم که در همهٔ ما وجود دارد؟ من تنها از این احساس به نفع خود بهره میبرم.
یك رهگذر
بدترین نوع شکست، شکست از تازهکارهاست. کسانی که با حرکات بیفکرانه خودشون باعث میشن اونها رو قهار متصوّر بشید و در نهایت بعد از شکست بفهمید اونها تنها از حماقت خودشون پیروی میکردن نه شجاعت عقلانی!
یك رهگذر
حجم
۲۵۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۵ صفحه
حجم
۲۵۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۵ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان