بریدههایی از کتاب این منم!
۳٫۵
(۳۹)
عشق این نیست که با پلیوری قشنگ از کنار زمین فوتبال شاهد بهبارنشستن تلاشهایم باشند؛ عشق این است که شلخته و با صورتی رنگورورفته کنار تخت بیمارستانم بنشینند و شاهد ذرهذره آبشدنم باشند. میفهمم که عشق یعنی برای کسی آشفتهحال شوی. عشق یعنی سخت تلاش کنیم زرهی پولادین را برای محافظت تنمان کنیم و بعد، همان زره را برای محافظت از عزیزمان روی تنش بنشانیم. یعنی برهنهایستادن و لرزیدن در برابر چیزی که از آن واهمه داریم تا به آنچه بیش از هرچیزی در دنیا دوستش داریم ادای احترام کنیم. این عشقی است که دگرگونم میکند
نــےآیش🐋
زیر آن پوست نهچندان بد و موی زیبایم درد در حال خروش است. کاش میشد بعضی روزها این درد زشت و پرقدرت را مثل تیشرت به تن کنم تا خودش را نشان میداد و آنوقت دیگران متوجه میشدند که نباید از من توقع زیادی داشته باشند.
نــےآیش🐋
سالها که مشغول رسیدگی به درد من بود، خودش داشت آسیب میدید و کسی نبود که مرهم دردهایش باشد و حالا این زخمِ بزرگ دهن باز کرده بود.
نــےآیش🐋
و هر دو از این بابت خوشحالیم که اقیانوسها به معنای واقعی کلمه بینمان فاصله انداختهاند؛ چون حالا دیگر میتوانیم تقصیرها را گردن فاصلهٔ بینمان بیندازیم
نــےآیش🐋
آدمها بهجای اینکه مثل «بشر» زندگی کنند، خودشان را درگیر «کارهای بشری» میکنند.
ثنا🌱
عشق میتواند قوی و درعینحال آرام باشد.
re8za8
فراموشکردن و حرکت به جلو آرامشبخش و درعینحال ناراحتکننده است.
Khorshid
تظاهر اطرافیانم را خوشحال و راضی نگه میدارد؛ پس همرنگ جماعت میشوم و مثل دوستانم رژ لب میزنم. راستش رژ صورتی به من میآید.
Safa
یاد میگیرم که تقریباً همه میخواهند احساس کنند به شخصی تعلق دارند، من هم اجازه میدهم بدانند که برایم مهم هستند.
Safa
شفا فرایندی نیست که بتوانید تکمیلش کنید، شفا سفریست که تا پایان عمر در آن مسافر هستید.
کاربر ۱۱۵۲۳۵۳
اینجا میگویند آدمها بهجای اینکه مثل «بشر» زندگی کنند، خودشان را درگیر «کارهای بشری» میکنند. میگویند برای شغل خودمان و بقیه بیش از حد ارزش قائل میشویم. اینها چیزهایی هستند که به هویت درونیمان ارتباطی ندارند
Khorshid
حجم
۳۰۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۳۰۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
قیمت:
۶۳,۰۰۰
۱۸,۹۰۰۷۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد