بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فصل کاشتن کلمات | طاقچه
تصویر جلد کتاب فصل کاشتن کلمات

بریده‌هایی از کتاب فصل کاشتن کلمات

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۱.۸از ۶ رأی
۱٫۸
(۶)
فصل‌ها را از شاخه‌هایم دور کردند دور شدم از خودم از هر چه بود هر چه نبود
bud
ترانه‌ای دورافتاده‌ام نت‌هایم در کف کافه‌های‌تان خاک می‌خورد
bud
گوزن‌های جوان در جانم ایستادند ایستادند نفس‌های بسیاری کلمات بسیاری ترس‌های بسیاری در من بسیار شدم
bud
به: آگاهی که ایستاده در برابر بی‌داد
زن
می‌ترسم از سر خم‌کردگانِ این درخت، در باد از تاریخ رفته‌ازیاد این خانه از روزهای ایستاده پشت در می‌ترسم دیشب پنجره‌ها را برده‌اند!
Atena
پدربزرگم از شاه اول ترسید پدرم از آخر ماه من از تولد پسرم می‌ترسم آقای دادستان!
Atena
رویای سرزمین سرم را سنگین می‌کند
Atena
رویای سرزمین سرم را سنگین می‌کند
Atena
مثل باد برای بودن باید بدوم!
Atena
کوچ مفهوم سختی است در انتهای فصل وقتی دسته‌های قره‌غاز هوا را می‌آشوبد! و دریا مرد مرددی است در انتهای ساحل می‌آید برمی‌گردد می‌آید برمی‌گردد.
Atena
کتاب خوانده‌ام فکر کرده‌ام حرف زده‌ام و کسی را یافته‌ام که بی‌انتها می‌کند مرا در انتهای سرزمین
Atena
در آوندهایم نطفه‌های برگ بستم برگ بستم برگ برای گوزن‌های جوان خوب است!
bud
در دور باران دررفته از دست آسمان شد باران در آوندهایم پناه گرفت
bud

حجم

۳۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۸۲ صفحه

حجم

۳۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۸۲ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
۹,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد