بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک | صفحه ۶۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

بریده‌هایی از کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

نویسنده:جیمز نوربری
امتیاز:
۴.۳از ۱۷۳۲ رأی
۴٫۳
(۱۷۳۲)
پاندای بزرگ گفت: «راه پیش ‌رو انگار دشواره.» اژدهای کوچک گفت: «مهم نیست که چقدر سخت شه، باهم باهاش روبه‌رو می‌شیم.»
MÖT
اژدهای کوچک جیغ زد: «عجله کن! کار زیاد داریم!» پاندای بزرگ گفت: «رودخونه عجله نمی‌کنه و با این‌که موانع زیادی سر راهشه، همیشه به جایی که می‌خواد می‌رسه.»
MÖT
«بهترین چیزی که با چای می‌چسبه یه دوست خوبه.»
خاطره
«من اعتقاد دارم که در هر لحظه از هر روز می‌تونیم رها کنیم و دوباره شروع کنیم.»
مهرداد
وقت‌هایی که هیچ کاری نمی‌کنی، اصلاً وقتِ هدر‌رفته نیست.
zeynab kolahgar
«هر چقدر نور کم باشه، باز از تاریکی بهتره.»
Donya
طبیعت با پاییز بهمون نشون می‌ده رهاکردن چقدر می‌تونه زیبا باشه.»
Donya
«اگه بعضی‌ها از من یا کار‌هام خوش‌شون نیاد چی؟» پاندای بزرگ گفت: «تو باید راه خودت رو بری. بهتره اون‌ها رو از دست بدی تا خودت رو.»
Donya
حتی توی طوفان هم می‌شه کمی آرامش پیدا کرد.»
Donya
اژدهای کوچک گفت: «گاهی فکر می‌کنم اون‌قدر که باید خوب نیستم.» پاندای بزرگ گفت: «درخت گیلاس خودش رو با درخت‌های دیگه مقایسه نمی‌کنه. فقط شکوفه می‌ده.»
فاطیما فتحی
اژدهای کوچک گفت: «نمی‌تونم از این چاله بیام بیرون.» پاندای بزرگ لبخندی زد و گفت: «پس من می‌آم و اون‌جا پیشت می‌شینم.»
دانور🌱
اژدهای کوچک گفت: «ذهنم گاهی مثل این طوفانه.» پاندای بزرگ گفت: «اگه درست گوش بدی، می‌تونی صدای پاشیدن قطره‌های بارون روی سنگ رو بشنوی. حتی توی طوفان هم می‌شه کمی آرامش پیدا کرد.»
Samet
اژدهای کوچک گفت: «‌می‌خوام یه غرفه بزنم و از این کدو‌تنبل‌های ترسناک بفروشم. ولی می‌ترسم شکست بخورم.» پاندای بزرگ باز هم برای دوستش چای ریخت و گفت: «ممکنه شکست بخوری کوچولو، ولی اگه از ترس امتحانش نکنی، قطعاً شکست خوردی.»
Mozhgan
بعضی‌ها مثل شمع‌اند؛ خود‌شان را می‌سوزانند تا به دیگران نور بتابانند.
Mozhgan
اژدهای کوچک پرسید: «اگه بعضی‌ها از من یا کار‌هام خوش‌شون نیاد چی؟» پاندای بزرگ گفت: «تو باید راه خودت رو بری. بهتره اون‌ها رو از دست بدی تا خودت رو.»
امیرمحمد اشرفی دهکردی
بعضی‌ها مثل شمع‌اند؛ خود‌شان را می‌سوزانند تا به دیگران نور بتابانند.
امیرمحمد اشرفی دهکردی
بعضی‌ها مثل شمع‌اند؛ خود‌شان را می‌سوزانند تا به دیگران نور بتابانند.
SKUY
پاندای بزرگ پرسید: «کدومش مهم‌تره، سفر یا مقصد؟» اژدهای کوچک گفت: «همسفر.»
SKUY
«هر چقدر نور کم باشه، باز از تاریکی بهتره.»
marjan
«فصل‌ها کاملاً با هم متفاوت‌اند ولی هر کدوم شگفتی‌های خودشون رو دارن.» اژدهای کوچک با نیشخندی گفت: «درست مثل ما.»
آنا فرشیان

حجم

۱۰٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۰٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۷۰%
تومان