بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ارتداد | صفحه ۳۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ارتداد

بریده‌هایی از کتاب ارتداد

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۳۰۳ رأی
۴٫۱
(۳۰۳)
به دکهٔ روزنامه‌فروشی نزدیک می‌شوم و ناخودآگاه ضربان قلبم بیشتر می‌شود. به انبوه خبر بد شرطی شده‌ام؛
ariya
«پس فرعون قوم خویش را خوار و فرومایه بار آورد و آن‌ها هم در اطاعت او سر فرود آوردند.»
ariya
خستگی، حتی از استبداد هم وحشتناک‌تر است. خستگی، تن دادن است، پذیرفتن است، کوتاه آمدن است. کوتاه آمدن وحشتناک است
ariya
آیا کفران نعمت خورشید پیشین، ما را برای همیشه از خورشیدها محروم نخواهد کرد
ariya
تاریخ نمی‌تواند به همین شیوه ادامهٔ مسیر بدهد؛ روی خون، روی جنازهٔ جوان‌ها و دل داغ‌دیدهٔ مادرها. استبداد دیگر توان حفظ خود را ندارد؛ حتی با شکستن دیوار صوتی یا کشاندن تانک‌ها به خیابان‌ها. حتی اگر کسی خود را در لحظهٔ طلوع خورشید به خواب بزند، مانع رفتن تاریکی نخواهد شد. - حتی اگر ما دیگر لیاقت آمدن خورشید را نداشته باشیم؟!
ariya
امام دیکتاتور نبود، می‌شد با او مخالفت کرد
ariya
رژیم می‌خواست با نفرتِ انباشت‌شده چه کند؟ با نفرتی که خون‌ها را به جوش می‌آورد و دیوارهای ترس را فرومی‌ریخت. نهضت، بی سر، بی رهبر، فاقد پرچم، بلاتکلیف، سرخورده و عصبانی، زیر پوست شهرها به انتظار نشسته بود.
ariya
خستگی، تن دادن است، پذیرفتن است، کوتاه آمدن است. کوتاه آمدن وحشتناک است. آدم می‌تواند نجنگد و کوتاه هم نیاید؛ اما آن که جنگیدن را برمی‌گزیند و دست‌آخر آن را رها می‌کند، کوتاه آمده است. سربازی که از جنگ می‌گریزد، از آن که پایش را در جنگ نمی‌گذارد، نفرت‌انگیزتر است.
🌱ehsan
بلا را ما انتخاب نمی‌کنیم. بلا غالباً خودش سرزده می‌آید و ماهیچه‌های کرخت و خواب‌آلود تاریخ را به تحرک وامی‌دارد. بلا می‌آید تا تاریخ زخم بستر نگیرد
عشق کتاب
آن‌وقت‌ها نمی‌دانستم نباید هیچ مسئله‌ای را به حال خودش رها کرد. هیچ مسئله‌ای خودبه‌خود حل نمی‌شود. باید با مسئله کلنجار رفت. باید خسته‌اش کرد.
عشق کتاب
ما می‌جنگیدیم، تمرّد می‌کردیم، مخفی می‌شدیم، می‌دویدیم، از دیوار بالا می‌رفتیم، شعار می‌نوشتیم، و گاهی لابه‌لای کوچه‌های پرتلاطم شهر، حادثهٔ عشق رخ می‌داد. مثل همان صبح زمستانی سرد
عشق کتاب
برخی عشق را چنگکی می‌دانند که نیازهای تنشان را به آن بیاویزند. لحظه‌ای را که نیاز غلیان می‌کند حادثهٔ عشق می‌نامند و آن را با تمنا می‌جویند و آن‌گاه که نیاز فروکش کرد، عشق را از یاد می‌برند. عشق محصول انس است و بعد از نیاز تن و در غیاب آن آغاز می‌شود. غیر از این تعریف را برای حضرت عشق، توهین‌آمیز می‌دانم. - جایگاه تن کجاست؟ آن را نادیده می‌گیری و به حساب نمی‌آوری؟ - تن و لامسه واقعیتی انکارناپذیر است. ولی عشق نه با آن آغاز می‌شود و نه با آن پایان می‌یابد. در سطحی پایین‌تر از کلمه و معنا که خانهٔ اصلی ابراز عشق است، گاهی تن و لامسه هم با حرارتش، حضور عشق را تأیید می‌کند. ولی آن‌ها که از سطح تن و لامسه عشق را آغاز می‌کنند، بعید می‌دانم به سطح کلمه و معنا اوج بگیرند. همان‌طور که اگر بگویند عشق در یک نگاه متولد می‌شود و شعله می‌کشد، دغل‌بازی کرده‌اند. تازه‌کارها غالباً سرکشیِ هوس را با تولد عشق اشتباه می‌گیرند.
طاها ساربان
این هم نوعی مبارزه است که معنای رویدادها را آن‌طور که می‌خواهیم تغییر بدهیم.
عشق کتاب
معنا نمی‌تواند تکراری باشد. معنا همیشه تازه است، ولی ممکن است لباس تکرار را به تن کند و تو گمان کنی کهنه است
عشق کتاب

حجم

۲۰۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

حجم

۲۰۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۸ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۳۷,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۳۰
۳۱
صفحه بعد