بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب به چهل سالگی ات رسیده ام | طاقچه
تصویر جلد کتاب به چهل سالگی ات رسیده ام

بریده‌هایی از کتاب به چهل سالگی ات رسیده ام

انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۲۲ رأی
۳٫۴
(۲۲)
روزی دلت برای من تنگ می‌شود روزی که همهٔ زندگی‌ات آرام است و درست وقتی که فکر می‌کنی خوشبختی، از خیابان رد می‌شوی و خاطرهٔ یک بن‌بست نفست را بند می‌آورد نگاه می‌کنی؛ کسی کنارت هست که «من» نیست!
کاربر ۲۰۸۷۱۳۱
آنقدر پنجره‌ها را به روی هم بستیم که تنهایی، باورمان شد همین است که به هر پنجرهٔ باز دل می‌بندیم.
کاربر ۲۰۸۷۱۳۱
کوچه‌ها خیابان‌ها شهرها قاره‌ها نه! راهِ گریزی نیست من در هوای تو محبوسم و مرگ هم حتی راه گریز را نشانم نمی‌دهد من در هوای تو محبوسم!
کاربر ۲۰۸۷۱۳۱
هزارسال است این شهر نماز باران می‌خواند باران می‌آید و تو نمی‌آیی تا نباشی، این شهر زیر باران هم گریه می‌کند.
مسعود
در میانهٔ ظهرِ کشدارِ یک روزِ تابستانی دلشوره‌هایم زیر سایه‌های بلند نگاهت قطره قطره قطره آب خواهد شد.
fatemeh
سوگ از شش جهت به بند کشیده مرا از تو به تو فرار می‌کنم تبعیدم کن تنها به آغوشت!
fatemeh

حجم

۳۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۷۱ صفحه

حجم

۳۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۷۱ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد