بریدههایی از کتاب دغدغه مرگ و زندگی...
نویسنده:اروین د. یالوم
مترجم:فرزاد مرتضایی
ویراستار:نوید پدرام
انتشارات:انتشارات خانهی رود
دستهبندی:
امتیاز:
۲.۹از ۱۳ رأی
۲٫۹
(۱۳)
از اینکه میبینم به من به عنوان یک آدم هشتاد و هفت سالۀ درحال مرگ تا این حد توجه میشود، احساس شرمندگی میکنم، و حال آنکه افراد زیادی هستند که هیچ مراقبتی دریافت نمیکنند.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
حتی یکی از افراد داوطلب آسایشگاه با من تماس میگیرد و میخواهد که برای ماساژ، به دیدن من بیاید، و من که عاشق ماساژ هستم به سرعت قبول میکنم و با هم قرار میگذاریم. کنجکاو هستم که هر چه زودتر این فرد داوطلب را که بدون دستمزد با آسایشگاه همکاری میکند، ببینم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
عجیب است که اضطراب چقدر باعث اختلال در درک و فهم میشود. چنان شوکه میشوم که فضای ذهنیام به کلی تغییر میکند و با خود فکر میکنم که دکتر «ام»، هرچند وقت یک بار مجبور است در چنین جلسهای شرکت کند؟ نگاهش میکنم، زنی جذاب، نرمگفتار و مهربان است. امیدوارم کسی را داشته باشد که دربارۀ تنشها و سختیهای کارش با او صحبت کند. از چابکی و سرعت عمل ذهنم در محافظت از من شگفتزده میشوم؛ ذهنی که به محض شنیدن عبارت «یک یا دو ماه دیگر»، به این سرعت تغییر فاز داده و شروع به اندیشیدن دربارۀ تنشهای روزانۀ دکتر «ام» نموده است. ذهنم مدام از موضوعی به موضوع دیگر میپرد و اجازه نمیدهد که بر این موضوع تمرکز کنم که همسرم بیش از دو ماه دیگر زنده نخواهد بود.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
شیمیدرمانی میتواند عمر شما را طولانی کند، البته اگر پیش از آن، شما را نکشد!
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
دوباره میان مزایای داروی طولانیکنندۀ زندگی و عوارض جانبی ناخوشایند آن گیر افتادهام.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
فکر اینکه نمیتوانم آدریان، مایا و پالوما را در سن نوجوانی ببینم، مرا ناراحت میکند. آنها مرا به یاد نخواهند آورد، مگر همچون خاطرهای گنگ و مبهم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
همانطور که حرف میزدم، بسیار به خودم مشکوک بودم؛ به خودم میگفتم، این فشار روحی ناشی از تحمل بیماری همسرم است؛ این من نیستم. از خودم خجالت میکشیدم. میدانستم که حافظۀ من حتی قبل از بیماری همسرم هم مشکلاتی داشت.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
لاری تصمیم گرفت، تخصص خود را در رشتۀ پوست ادامه دهد، چرا که فکر میکرد در این رشته بیشترین آزادی را خواهد داشت تا بتواند علائق خود را در زمینۀ موسیقی دنبال کند.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
اگر در زندگی خود حسرتهای زیادی نداشته باشید، رویارویی با مرگ چندان دشوار نیست
hossein.agha
از میان تمام طرحهایی که من برای دلجویی از بیمارانی که از مرگ میترسیدند، به کار میگرفتم، هیچیک به اندازۀ داشتن یک زندگی بدون حسرت، مؤثر نبود. من و مریلین، هر دو کاملاً خالی از هرگونه حسرت بودیم. ما با تمام وجود و جسورانه زندگی کرده بودیم. ما تمام تلاشمان را کردیم تا هیچ فرصتی را از دست ندهیم، و اکنون چیز زیادی برای تجربه کردن باقی نمانده است.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
چشمم به عنوان داستان چهارم خورد که واقعاً برایم تکاندهنده بود: «هفت درس پیشرفته برای درمان غم و اندوه»!
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
«مخلوقات یک روز» مجموعهای از حکایتهای رواندرمانی که همین پنج سال پیش منتشر شده است. این بار هم از همان الگوی خواندن پیروی میکنم: هر شب یک فصل. خواندن آثار خودم، تأثیر درمانی فوقالعادهای دارد و میخواهم تا جایی که ممکن است زمان خواندن را طولانی کنم. با خواندن یک مقدمه، یک مؤخره و دوازده داستان کوتاه، انتظار دارم که تا دو هفتۀ آینده از شر این اضطراب و دلهره راحت شوم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
گویا منتظرم کسی مرا نجات دهد. همانند کودکی ناتوان شدهام. شاید فکر میکنم این درماندگی میتواند موجب بازگشت مریلین شود. من هرگز به فکر خودکشی نیستم، اما بسیار بیشتر و عمیقتر از همیشه میتوانم ذهنیت فردی را که دست به خودکشی میزند، درک کنم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
نگران هزینههای نگهداری و مالیات آپارتمان هستم. اما دوباره به خودم میگویم شاید با افزایش ارزش ملک، این هزینهها جبران شود و از فکر فروش آپارتمان منصرف میشوم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
خب شاید هفتهای پربار باشد. من کمتر خودم را عذاب دادهام، کمتر به مریلین فکر کردهام، و از همه مهمتر، دیگر معتقد نیستم که مریلین از اینکه من کمتر به فکر او هستم، ناراحت است.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
من عاشق صحبتها و پاسخهای ظریف و متفکرانه او به سؤالات شدم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
من مشکل تعادل دارم و همیشه از عصا استفاده میکنم. یک ضربانساز مصنوعی هم در سینهام نصب شده که به قلبم دستور میدهد چه موقع بتپد. و با این اوضاع عجیب نیست که فکر میکنم زنان شصت، هفتاد ساله به سراغم بیایند؟ این واقعاً یک توهم محض است. در واقع من گرفتار پدیدۀ انکار شدهام. واقعاً که چقدر سادهلوح هستم. البته دلیل این انکار هم، اضطراب مرگ است، چیزی که سالهاست به تحقیق و تفحص دربارۀ آن پرداختهام.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
اگرچه ترس چندانی از مرگ ندارم، اما به فکر خودکشی هم نیستم. به احتمال زیاد بر اثر یک حملۀ قلبی ناگهانی خواهم مرد و باید اعتراف کنم، بخش مهمی در وجود من، از این رویداد استقبال میکند.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
نُه هفته از مرگ مریلین میگذرد و من هنوز نتوانستهام چندان با این غم و اندوه کنار بیایم. اگر اروین یالوم، به عنوان یک بیمار برای درمان نزد من آمده بود، میتوانستم به صراحت بگویم که دچار افسردگی شدید شده، بسیار تنبل است، احساس کرختی میکند، وزن کم کرده، از زندگی لذت نمیبرد، از تنهایی بیزار است و به طور کلی پیشرفت کمی در زمینۀ سازگاری با مرگ همسرش داشته.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
دقیقاً همانند زندگی شوپنهاور، فیلیپ نیز فردی غیرصمیمی، منزوی و اسکیزوئید است که هم در شناخت احساسات خود و هم برقراری ارتباط با دیگران به شدت مشکل دارد. هر موقع که از فیلیپ در مورد احساساتش سؤال میشود، او داشتن هرگونه احساسی را منکر میشود.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
حجم
۴۹۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه
حجم
۴۹۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه
قیمت:
۵۲,۰۰۰
تومان