بریده‌هایی از کتاب چگونه مطالعه کنیم؟ و مهارت‌های موفقیت در دانشگاه

استادی معروف که اکنون بازنشسته شده است می‌گفت که اگر بیش از دو دانشجو متوجه شدند که او درباره چه چیزی صحبت می‌کند در آن صورت او کارش را انجام داده است. استادان مایلند که کلاس‌شان خطاب به دانشجویان ممتاز باشد و از همه انتظار دارند که به بالاترین سطح مطلوب برسند.

بیل را در نظر بگیرید. او از دبیرستان با نمراتی رضایت‌بخش فارغ‌التحصیل شد و در آزمون استعداد تحصیلیscholastic aptitude test (SAT) نمراتی عالی کسب کرد. او می‌توانست برای هر دانشگاهی که او را انتخاب می‌کرد دانشجویی موفق باشد. اما آن زمان او می‌دانست که به یادگیری از طریق کتاب علاقه‌ای ندارد، او دوست داشت وارد محیط کار شود و بیرون از خانه باشد و کار عملی انجام دهد. پدرش پزشکی معروف بود، بنابراین، می‌توانید تصور کنید که بیل زیر چه فشاری برای رفتن به دانشگاه قرار داشت. اما او در برابر این فشارها مقاومت کرد و برای خود شغلی مربوط به ساختمان پیدا کرد.

گفته شده است که ذهنی تحصیلکرده قادر به نگهداری همزمان دو عقیده‌ی مخالف است. قادر باشید که دو یا چند جنبه‌ی یک موضوع را ببینید و استدلال‌های هر جنبه را درک کنید.

تغییر دادن پاسخ‌های صحیح به پاسخ‌های غلط در پایان امتحان بسیار وحشتناک است.

بهترین راه برای بهبود حرکات چشم در خواندن، بهبود عادات ذهنی است. شما می‌توانید سریع‌تر از ۹۰۰ کلمه در دقیقه بخوانید، به این ترتیب اگر دانشجویی عادی فقط ۲۰۰ تا ۳۰۰ کلمه در دقیقه می‌خواند، امکان پیشرفت برای او وجود دارد.

دانستن چیزهایی راجع به کمونیسم، موجب نمی‌‌‌شود که شخص کمونیست شود. دانستن چیزهایی از جادوگری باعث نمی‌‌‌شود که شخص جادوگر شود. این بدین معنی است که شما اطلاعات مورد بحث را از صافی فکر خودتان درباره‌ی آن چه که یک شخص به آن عقیده دارد می‌‌گذرانید و اطلاعات را آن طور که هستند نمی‌‌‌پذیرید.

ما فقط برای زندگی آماده نمی‌شویم؛ آن را زندگی می‌کنیم. ما آن را از لحظه‌ای که به دنیا می‌آییم تا روزی که می‌میریم زندگی می‌کنیم! راهش این است که آن را مسئولانه، به صورت ثمربخش، با خشنودی و به طوری ارزشمند زندگی کنیم.

اگر به دلایلی کلاسی را تکرار می‌کنید، شاید قبلاً در آن مردود شده‌اید و یا شاید زمان طولانی از گرفتن آن درس گذشته و باید مرور کنید، باید آن کلاس را طوری بگذرانید که انگار اصلاً نگذرانده‌اید، با یک حسن سابقه شروع کنید. بسیاری از دانشجویان عادت‌های بدی را که در کلاس قبلی شان پیدا کرده‌اند به کار می‌‌برند. اگر قبلاً کار نمی‌‌‌کردند، در کلاس جدید هم کار نمی‌کنند. یک گچ کوچک یا یک ماژیک بردارید تا قاعده‌ها، فرمول‌ها و قضیه‌ها را روی تخته بنویسید. مکرراً از خودتان بپرسید آیا چیز‌هایی را که روی تخته نوشته‌اید متوجه می‌‌شوید یا نه. از چیزی بدون اینکه کامل بفهمید رد نشوید.

سازگاری با هم‌اتاقی‌هایتان را یکی از مهارت‌هایی بدانید که از طرف دانشگاه آموخته می‌شود.

سقراط می‌گوید: «زندگی امتحان شده برای انسان ارزش زندگی کردن ندارد.» از نگاه کردن به زندگی از نمایی متفاوت ناراحت نباشید. یکی از اهداف دانشگاه ایجاد فرصتی برای تحقیق در مورد آراء و افکار است.

شما نه تنها در تحصیلات بلکه در شیوه‌ی رفتارتان نیز تنها هستید. زندگی دانشگاهی غرق در سرگرمی‌هایی است که موجب وقت تلف کردن می‌شود.

تلاشی که در دبیرستان باعث می‌شد شما نمرات الف و ب کسب کنید موجب می‌شود در دانشگاه نمراتی پایین‌تر کسب کنید شما باید آمادگی تلاش بیشتر برای هر دو کلاس را داشته باشید. چون بیشتر دانشجویان برای سخت درس خواندن در دانشگاه آمادگی ندارند در ترم اول خوب عمل نمی‌کنند، ناامید می‌شوند و می‌خواهند انصراف دهند. به همین دلیل است که ما فکر می‌کنیم این کتاب برای دانش‌آموزانی که در حال ورود به دانشگاه هستند سودمند است. امیدواریم که این کتاب به شما کمک کند تا جلوی مشکلات را بگیرید. به خاطر داشته باشید، دانشجویانی که انصراف می‌دهند نیز به اندازه‌ی آنهایی که تحصیل در دانشگاه را به اتمام می‌رسانند با انگیزه و توانا هستند فقط آگاه نیستند.

اکثر دانشجویان به دانشگاه‌های بومی می‌روند و گرچه بعضی از این دانشگاه‌ها دارای خوابگاه هستند، بسیاری از آنها در خانه‌شان زندگی می‌کنند. این نوع تنظیمات فواید خود را دارد، کم هزینه‌تر است و شما در محیطی آرام و مأنوس هستید. این بدین معنی است که شما به جای خوردن چیزی که حتی در بهترین نوع آن باز هم یک غذای سازمانی است، غذای خانگی‌ای را که عادت دارید خواهید خورد. گرچه شما در خانه زندگی می‌کنید باید تلاش کنید تا همان استقلالی را که دوست داشتید در زندگی دور از خانه داشته باشید به وجود آورید.

بیش از ٢۶۰۰ دانشکده و دانشگاه در ایالات متحده وجود دارند، که هیچ یک دقیقاً شبیه به هم نیستند.

گاهی اوقات والدین فرزندانشان را دنباله‌ی خودشان تلقی می‌کنند و تصور می‌کنند که کنترل اعمال آنها امری طبیعی و حق آنهاست. دیر یا زود این عمل باید متوقف شود و دانشگاه مکان مناسبی برای توقف آن است. دانشجویان دیگر بزرگ شده‌اند و باید مسئول کارهای خودشان باشند (به جز برخی مسائل مالی) و قطعاً دانشجویان قصد انجام کارهایی را دارند که از نظر والدین‌شان نامعقول هستند.

رشته‌ی تحصیلی به منظور آماده سازی شما برای شغلی در نظر گرفته نشده است. هدف آن تقریباً این است که از شما شخص صاحب فکر و دارای مهارتهایی در دقیق مطالعه کردن، اندیشیدن و یا نوشتن بسازد. در یک کلام شخصی فرهیخته خواهید شد.

کسانیکه علاقمند هستند و یا کسانی که آنقدر که باید مطالعه نمی‌کنند احساس گناه می‌کنند. اما این احساس هم کمکی نمی‌‌‌کند در واقع این مسئله اوضاع را با افزودن نگرانی و افسردگی به مشکلات بدتر می‌‌کند، کسانی که دانشجویان را راهنمایی می‌‌کنند و آنهایی که می‌‌دانند مشکلات دانشجویان چیست معتقدند که علت بسیاری از شکست‌ها نبود انگیزه است، نه عدم صلاحیت و ناتوانی، نداشتن انگیزه تقریباً عمده‌ترین مشکل دانشگاهی است که یک دانشجو با آن مواجه می‌‌شود.

چنانچه خلاصه‌ای از یک داستان را می‌نویسید، مطمئن شوید که این خلاصه‌نویسی چیزی بیش از شرح ساده‌ی داستان است. شخصیت‌های داستان را توصیف کنید و عکس‌العمل‌های خودتان را نیز در آن بگنجانید. سعی کنید که مجذوب فضای داستان شوید تا حس آن در شما برانگیخته شود. برای هر کنایه، تصویر و نمادی که ممکن است ببینید، شرح بنویسید.

آیا شما همه چیز را با سرعت و روشی یکسان می‌خوانید؟ فرانسیس بیکن می‌گوید: «بعضی از کتاب‌ها را باید چشید، بعضی دیگر را باید بلعید و تعداد کمی ‌از آنها را هم باید جویده و هضم کرد.» بعضی مطالب فقط نیاز به نگاهی اجمالی دارند و بعضی دیگر مانند داستانهایی خوب را می‌توان به وسیله‌ی ترکیبی از خواندن و از نظر گذراندن تا جایی که ممکن است سریع خواند. با این وجود، بقیه‌ی آنها را باید بسیار با دقت خواند؛ شما باید هر جمله را طوری بررسی کنید که گویا معدنی در حال انفجار است. اگر سرعت خواندن را با ماهیت و دشواری مطلبی که می‌خوانید مطابقت ندهید، خواننده‌ی خوبی نیستید.

اگر دانشجویان تصمیمی قطعی درباره‌ی شغل آینده‌شان نگیرند نمی‌‌‌توانند به درس خواندن علاقه نشان دهند. و یا بدتر اینکه، آنها با نداشتن هدفی مشخص در ذهنشان کاملا فلج می‌‌شود. حتی اگر به درس‌هایشان علاقه داشته باشند.