بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کیفرخواست | طاقچه
تصویر جلد کتاب کیفرخواست

بریده‌هایی از کتاب کیفرخواست

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۳ رأی
۴٫۷
(۳)
گاه با ما سر كین داری و گاهی سر مِهر گرگ و میش است هوایی كه در اندیشه توست
زینب هاشم‌زاده
آنچه غم تو می‌كند، زخم تبر نمی‌كند
زینب هاشم‌زاده
چه فرق می‌كند اینك بهار یا پاییز برای ما كه كویریم سبز و زرد یكی است
f.mgh.76
گفته به من سفر كنم، تا كه ز خود رها شوم فكر نكرده پیش خود، كوه سفر نمی‌كند
زینب هاشم‌زاده
دامن عقل گرفتم كه نمی‌دانستم عالم مردم هوشیار بلاخیزتر است هیچ قلبی به نگاه تو گرفتار مباد برق چشمان تو از تیغ دودَم تیزتر است
زینب هاشم‌زاده
مجموعه شلوغ نشان‌ها و نام‌هاست دل‌های ما حكایت دیوار خط‌خطی است
کاربر ۵۱۶۱۰۷۲
مرا كه پیروِ انجیل چشم‌های تواَم كشیده‌اند چنین بر صلیب‌های جهان اگر به جاذبه چشم خود اشاره كنی به دامن تو می‌افتند سیب‌های جهان كنون من و شب و غربت، كنون تو و فانوس كمی بگیر سراغ از غریب‌های جهان
M.M. SAFI
پیشانی‌ام كتیبه اسرار خط‌خطی است آه از سری كه خانه افكار خط‌خطی است یك عمر خط زدیم و نوشتیم و خط زدیم حاصل فقط سیاهی طومار خط‌خطی است
M.M. SAFI
چه خسته‌ایم شب‌خواب جاودانه كجاست؟ یگانه راه گریز از غم زمانه كجاست؟
M.M. SAFI
من و تو آتش و آبیم، من كجا تو كجا چقدر فاصله می‌بینم از خودم تا تو دلم به مژده حافظ خوش است و وعده تو به خوش‌حسابی او مطمئنم اما تو! كمی به خویش بیا و كمی به فكر برو ببین تو را به‌خدا بی‌وفا منم یا تو
M.M. SAFI
گاهی حجاب روسری ابر لازم است از دست هیزچشمیِ نامحرمان به ماه چیزی چو ماه قابل تشبیه دوست نیست این است دِین قافیه شاعران به ماه
M.M. SAFI
اشك، تردستی چشمان هنرپیشه توست آه از این باده نیرنگ كه در شیشه توست گاه با ما سر كین داری و گاهی سر مِهر گرگ و میش است هوایی كه در اندیشه توست دل از این كوه بكن زحمت فرهاد مبر عشق سنگی‌است كه سرسخت‌تر از تیشه توست
M.M. SAFI
هیچ قلبی به نگاه تو گرفتار مباد برق چشمان تو از تیغ دودَم تیزتر است
M.M. SAFI
سال‌ها غم، عوض شادی یك دم، ستم است خسته‌ام خسته‌ام از بیش و كمت، بیش و كمت
زینب هاشم‌زاده
دل‌های سنگ را چه خدایی؟ چه قبله‌ای؟ آنجا كه عشق نیست، چه دینی؟ چه مذهبی؟
زینب هاشم‌زاده
دوستی گفت كه گاهی به غم خویش بخند چه كنم گریه خونینِ لب دوخته را
زینب هاشم‌زاده
ز خوش‌زبانی خصمانه تو بیزارم حلاوتِ سخنِ تلخِ دوستانه كجاست؟
زینب هاشم‌زاده
جانم آمد به لب اما نشد از تن به درآید
آفتاب
دل محال است كه نجوای نصیحت شنوَد مگر این گوش، به فریاد غضب باز كنی
زینب هاشم‌زاده
چگونه لاله دلش خون نباشد از غم عشق كه شرط داغ ندیدن جگر نداشتن است
f.mgh.76

حجم

۳۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

حجم

۳۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

قیمت:
۱۶,۰۰۰
۸,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد