بریدههایی از کتاب قوی سیاه
نویسنده:نسیم نیکولاس طالب
مترجم:محمد ابراهیم محجوب
انتشارات:انتشارات آریانا قلم
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۳از ۸۳ رأی
۳٫۳
(۸۳)
از یک سو ما در اجتماعی زندگی میکنیم که در آن، نظام پاداش بر پایهٔ توهم ساختارمند بودن نظام اجتماعی استوار شده است (به همین سبب بهطورمنظم از ما انتظار پیشرفت دارند). و از سوی دیگر نظام پاداش هورمونی ما هم خواهان نتایج یکنواخت و ملموس است چون این نظام نیز گمان دارد جهان یکنواخت و راستکردار است –و در دام خطای تأییدجویی گرفتار میآید. ساختار ژنتیک ما نتوانسته است پابهپای تغییر جهان متحول شود. ما از محیط خودمان بیگانه شدهایم.
shahram naseri
ما با تکرار میآموزیم –به بهای (نیندیشیدن به) پیشامدهایی که در گذشته رخ ندادهاند. رخدادهای نامکرر، پیش از وقوع نادیده گرفته میشوند ولی پس از وقوع (برای مدتی) احتمال بروز آنها دستبالا گرفته میشود. پس از بروز قوی سیاهی چون یازده سپتامبر ۲۰۰۱ مردم میترسند آن رویداد تکرار شود درصورتیکه درواقع احتمال رخ دادن آن کم شده است، که البته جای چونوچرا دارد. ما دوست داریم دربارهٔ قوهای سیاه خاص و شناختهشده بیندیشیم حالآنکه درحقیقت، بنمایهٔ بختی بودن در انتزاعی بودن آن است. چنانکه در دیباچه گفتم، بختی بودن تعریف نادرست خداست.
shahram naseri
گریگ بارون و ایدو اِرو شواهدی تجربی پیش آوردهاند گویای اینکه: وقتی کسی درگیر آزمون پیامدداری میشود که کسی احتمال آن را برایش شرح نمیدهد بلکه خودش آن را برآورد میکند، احتمالات کوچک را دستکم میگیرد. فرض کنیم در گلدانی چند توپ قرمز و شمار فراوانی توپ سیاه ریخته باشند و به شما بگویند باید توپ قرمزی را از گلدان بیرون بیاورید تا برنده شوید. حال اگر دربارهٔ نسبت شمار توپها هیچچیزی به شما نگویند، شما بهاحتمالزیاد شمار توپهای قرمز را دستکم میگیرید (رویداد نوع ب). اما اگر نسبت را به شما بگویند، مثلاً بگویند سه درصد توپها قرمزند، ازآنپس در تصمیم برای شرطبندی، شما بخت خودتان را بالا میپندارید (رویداد نوع الف).
shahram naseri
رویدادهای کمیاب دو گونهاند: الف) قوهای سیاه روایتشده –آنها که بر زبانها جاریاند و احتمال دارد شما از تلویزیون دربارهٔ آنها بشنوید؛ ب) آنها که هیچکس دربارهشان سخنی نمیگوید، چونکه در الگویی نمیگنجند –قوهای سیاهی که شما از سخن گفتن دربارهٔ آنها در پیش جمع شرم دارید چون موجه نمینمایند. من بیگمان میتوانم بگویم سرشت بشر کاملاً سازگار است با اینکه احتمال قوی سیاه نوع الف را دستبالا، ولی نوع ب را بهشدت دستکم بگیرد.
shahram naseri
اگر من از شما بپرسم چند مورد سرطان ریه احتمال دارد در کشور پدید آید، شما شمارهای خواهید داد، بگیریم نیممیلیون. اکنون، اگر بهجای آن از شما بپرسم چند مورد سرطان ریه به علت دخانیات ممکن است داشته باشیم، شاید شمارهای بسیار بزرگتر بدهید (گمان دارم بیش از دوبرابر). افزودن واژهٔ «به علت»، این رویدادها را بسی موجهتر، و بسی محتملتر مینمایاند. سرطان به علت دخانیات محتملتر از سرطان بدون چسبیدن علتی به آن به نظر میرسد –بیان نشدن علت با بیعلتی یکی گرفته میشود.
shahram naseri
زیادهروی در علتتراشی تنها محدود به خبرنگاران نیست، بلکه به عامه برمیگردد. کسی برای خریدن یک سری آمارهای انتزاعی که یادآور درسهای خشک دانشگاهی است پولی نمیپردازد. ما دوست داریم داستان بشنویم، و هیچ ایرادی بر این نیست –جز اینکه باید بیشتر دقت کنیم که در پی آن، حقیقتی تحریف نشود.
shahram naseri
در آزمونی، روانشناسان از زنان خواستند از میان ۱۲ جفت جوراب نایلون، آن را که میپسندند برگزینند. پژوهشگران آنگاه از ایشان خواستند دلایل گزینش خودشان را بگویند. بافت، «حس»، و رنگ، ازجمله دلایلی بود که بر زبان ایشان آمد؛ درصورتیکه تمام جورابها یکسان بودند. دلیلتراشی ایشان از نوع بهاینعلت بود.
shahram naseri
در آزمونی، روانشناسان از زنان خواستند از میان ۱۲ جفت جوراب نایلون، آن را که میپسندند برگزینند. پژوهشگران آنگاه از ایشان خواستند دلایل گزینش خودشان را بگویند. بافت، «حس»، و رنگ، ازجمله دلایلی بود که بر زبان ایشان آمد؛ درصورتیکه تمام جورابها یکسان بودند. دلیلتراشی ایشان از نوع بهاینعلت بود.
shahram naseri
ردیفی از حقایق تأییدکننده لزوماً مدرک نیست. دیدن قوهای سفید نشانهٔ نبود قوی سیاه نیست. اما یک استثنا هست. من میدانم کدام گزاره نادرست است، اما لزوماً نمیدانم کدام گزاره درست است. اگر من قوی سیاهی ببینم میتوانم گواهی کنم که همهٔ قوها سفید نیستند! اگر من ببینم کسی قتل میکند، عملاً میتوانم بیگمان بگویم او گناهکار است. ولی اگر قتل کردن او را نبینم، نمیتوانم بیگمان بگویم او بیگناه است. تشخیص سرطان نیز همین است. یافتن یک تودهٔ بدخیم نشان از سرطان دارد؛ اما نبود آن به کسی اجازه نمیدهد بیگمان بگوید خبری از سرطان نیست.
shahram naseri
ما از رهگذر یک سازوکار ذهنی که من آن را تجربهگرایی زودباورانه مینامم، گرایش داریم در جستوجوی مدارکی باشیم برای تأیید برداشت و دیدگاهی که از جهان داریم –یافتن این مدارک همیشه آسان است. افسوس که از برکت ابزارها و ابلهها، هرچیزی بهآسانی یافت میشود. ما نمونههای گذشتهای را که مؤید نظریات ما هستند «مدرک» میپنداریم.
shahram naseri
حجم
۹۵۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۹۵۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
قیمت:
۸۹,۰۰۰
۶۲,۳۰۰۳۰%
تومان