بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قوی سیاه | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب قوی سیاه

بریده‌هایی از کتاب قوی سیاه

امتیاز:
۳.۳از ۸۷ رأی
۳٫۳
(۸۷)
پریشانی مالی می‌تواند بیش از جنگ روحیهٔ انسان را خراب کند.
M2
کرونا برای ما شاید قوی سیاه باشد، اما از نظر نفس حیات، تصور می‌کنم واکنشی است به قوی سیاه انسان. ما از سر جهل و تکبر خودمان را آقای جهان می‌دانیم اما نظام هستی شاید جانوران و درختانی را که ما نابود می‌کنیم، یا دریاچه‌ها و رودخانه‌هایی را که می‌خشکانیم برای ادامهٔ حیاتش مفیدتر می‌بیند تا وجود ما را، این است که دست‌به‌کار می‌شود تا ما را سر جایمان بنشاند. و اگر ما از این پدیده درس نگیریم و تغییر رفتار ندهیم، چه‌بسا رنگ این قو به خاکستری، و حتی سفید بگراید. به‌عبارت‌دیگر ممکن است پیاپی در معرض رخدادهای مشابه قرار بگیریم، و شاید هم در معرض قویی به‌مراتب سیاه‌تر از کرونا.
کاربر ۲۱۶۷۱۲۶
گمان نبریم اگر در گفتاری سخن یاوه‌ای نیافتیم، آن گفتار لزوماً درست است.
سهیل مقدم
برای طبیعتی که بیش از چهارمیلیارد سال فرایند حیات را بر قاعدهٔ تکامل به پیش رانده است، انسان قوی سیاه به شمار می‌آید زیرا ناگهان در یک درصدِ پایانی این فرایند سروکله‌اش پیدا شده، زیان‌های مرگ‌آور بی‌حسابی را به طبیعت تحمیل کرده، و تصور هم می‌کند سرور کائنات است و خلاصهٔ موجودات، و اصولاً جهان برای تشریف‌فرمایی او خلق شده است.
پروا
گفت‌وگوهای تصادفیِ هدفمندِ مهمانی‌هاست که معمولاً به دستاوردهای بزرگ می‌انجامند، نه گفت‌وگوی تلفنی و مکاتبات خشک. پس به مهمانی بروید!
سهیل مقدم
یاد بگیرید چگونه باورها را نه برحسب میزان باورپذیری آنها بلکه برحسب آسیب‌هایی که ممکن است به بار بیاورند دسته‌بندی کنید.
سهیل مقدم
. ناگهان سرزمین تهی شد. برگرداندن جریان فرار مغزها بسیار دشوار است، و بخشی از فرزانگی کهن شاید برای‌همیشه از میان رفته باشد.
کاربر ۴۱۱۵۵۲۶
بیاموزید خیلی کم «چون‌که» را به کار ببرید؛ بکوشید آن را تنها به وضعیت‌هایی محدود کنید که «چون‌کهٔ شما به آزمایش متکی باشد، نه به تاریخی که روبه‌پس خوانده شده است.
سهیل مقدم
بودن من در اینجا حاصل یک رویداد کم‌احتمال است و من انگار این را از یاد برده‌ام.
سهیل مقدم
شادی ما به شمار دفعاتی که حس مثبت پیدا می‌کنیم بستگی بسیار بیشتری دارد تا به ژرفای آنها. این چیزی است که روان‌شناسان آن را «تأثیر مثبت» می‌خوانند.
سهیل مقدم
استالین، که چیزی دربارهٔ مرگ‌ومیر می‌دانست، می‌گفت: «یک مرگ فاجعه است، یک‌میلیون مرگ، آمار.» آمارها در ما خاموش می‌مانند.
M2
سرکشی با پوشاک نامتعارف در برابر مسئولان (کاری که دانشمندان جامعه‌شناسی و اقتصاددان‌ها «ابراز وجود» می‌خوانند) یک چیز است، و اثبات اینکه انسان آماده است باورش را به اجرا بگذارد چیز دیگر.
Narjes
رویداد کمیابْ هم‌سنگ عدم قطعیت است
Narjes
عنصری از ژن‌های خطرپذیری، که ما را شیر می‌کند بدون آگاهی از تغییرپذیری پیامدهای ممکن، ریسک‌های کور را بپذیریم. ما گرایش ورود به ریسک‌های محاسبه‌نشده را به ارث برده‌ایم.
shahram naseri
هایمن مینسکی اقتصاددان می‌گوید چرخه‌های ریسک‌پذیری در اقتصاد از الگوی زیر پیروی می‌کنند: پایداری و نبود بحران، انگیزه‌ای می‌شود برای ریسک‌پذیری، خشنودی از خود، و کاهش آگاهی از امکان پیش آمدن مشکل. آنگاه بحرانی پدید می‌آید که پیامد آن پریشانی مردم و هراس ایشان از خرج کردن اندوخته‌شان است.
shahram naseri
رویدادهای کمیاب دو گونه‌اند: الف) قوهای سیاه روایت‌شده –آنها که بر زبان‌ها جاری‌اند و احتمال دارد شما از تلویزیون دربارهٔ آنها بشنوید؛ ب) آنها که هیچ‌کس درباره‌شان سخنی نمی‌گوید، چون‌که در الگویی نمی‌گنجند –قوهای سیاهی که شما از سخن گفتن دربارهٔ آنها در پیش جمع شرم دارید چون موجه نمی‌نمایند. من بی‌گمان می‌توانم بگویم سرشت بشر کاملاً سازگار است با اینکه احتمال قوی سیاه نوع الف را دست‌بالا، ولی نوع ب را به‌شدت دست‌کم بگیرد.
shahram naseri
اگر شما حرفه‌ای دارید که زیر بار بخت است، از یادآوری پی‌درپی کارهای گذشته‌تان برحسب پیامدهای بعدی آنها، و پشیمانی از آنچه کرده‌اید، ممکن است دچار فرسودگی روانی بشوید. در چنین وضعی نوشتن یادداشت‌های روزانه کمترین کاری است که می‌توانید انجام دهید.
shahram naseri
دوستان من، اندرو مارشال و اندرو مایس، در وزارت دفاع با همین دشواری روبه‌رویند. در ارتش، گرایش به این است که منابع را به پیش‌بینی مسائل آتی اختصاص دهند ولی این دو اندیشمند برعکس پیشنهاد می‌کنند سرمایه را در راه آمادگی هزینه کنید نه برای پیش‌بینی. یادتان باشد دیده‌بانی بی‌نهایت غیرممکن است.
shsepehrmand@gmail.com
عصر دیروز کوشیدم نگاه تازه‌ای به دوروبرم بیندازم تا چیزهای خطی را که می‌بینم فهرست کنم. دیدم مانند کسی شده‌ام که در جنگل‌های استوایی مربع یا مثلث می‌جوید
hasan behjoo
به یک نفر بی‌دین به نام دیاگوراس که به خدایان باور نداشت الواحی نشان دادند که تصویر نیایشگرانی بر آن نقش بسته بود که با نیایش از حادثهٔ کشتی جان سالم به دربرده بودند. ادعای قضیه این بود که نیایش شما را از غرق شدن دور می‌دارد. آن شخص بی‌دین پرسید: «تمثال کسانی که نیایش کردند و غرق شدند کو؟»
‌ ‌‌‌ ‌

حجم

۹۵۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

حجم

۹۵۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
۶۲,۳۰۰
۳۰%
تومان