بریدههایی از کتاب سختی کارهای سخت
۲٫۹
(۱۰)
بزرگترین پیشرفت من در نقش مدیرعامل روزی اتفاق افتاد که دست از مثبتاندیشی بیشازحد برداشتم.
کاربر ۴۴۶۹۶۲۷
مدیرعامل بودن حرکتهای غیرطبیعی زیادی میطلبد. از دیدگاه تکاملی، انجام کارهایی طبیعی است که باعث محبوبیت بین بقیهٔ افراد شود. این کار شانس شما را برای بقا افزایش میدهد. اما برای اینکه مدیرعامل خوبی باشید، در بلندمدت محبوبیت به دست آورید باید کارهای زیادی بکنید که خیلیها را در کوتاهمدت ناراحت خواهد کرد. کارهای غیرطبیعی.
Majid Zanjiran
فقط با مدیرعامل بودن میتوان مدیرعاملی را یاد گرفت.
Majid Zanjiran
سختی کار، تعیین هدفی بزرگ، مهیج و بیباکانه نیست؛ سختی کار، اخراج آدمها بهخاطر نرسیدن به آن هدف بزرگ است. سختی کار، استخدام آدمهای عالی نیست؛ سختی کار وقتی است که این «آدمهای عالی» کمکم خود را محق میدانند و چیزهای نامعقول طلب میکنند.
نوید
شما فقط به جواب مثبت یک سرمایهگذار نیاز دارید، پس بهتر است به سی نفر دیگری که جواب منفی میدهند توجه نکنید
mh.ranjbari
هاینسون بهسرعت افت کرد و در آن زمان بدترین رکورد لیگ را داشت. از پدرم پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ گفت: «بازیکنان دیگر به قشقرقهایش توجه نمیکردند. هاینسون قبلاً سر تیمش داد و بیداد میکرد و تیم هم جواب میداد. اما الان بازیکنان به او محل نمیگذارند.»
نوید
ایدهای خیلی بهتر میتوانست این باشد که مشکل را به دست کسانی بدهم که نهتنها میتوانستند حلش کنند، بلکه شخصاً انگیزه و اشتیاق این کار را نیز داشتند.
نوید
در شرایط بسیار وخیمی که به نظر میرسید «واقعیتها» تحمیلکنندهٔ نتیجهای خاصاند، یاد گرفتم به دنبال روایتها و توضیحات دیگری باشم که از دیدگاههای کاملاً متفاوت حاصل میشدند
عباس
طراحی محصولِ درست کار آدمهای نوآور است، نه کار مشتری. تنها چیزی که مشتری میداند چیزی است که براساس تجربهاش از محصول فعلی فکر میکند میخواهد. اما آدم نوآور میتواند همهٔ چیزهای شدنی را به حساب بیاورد و اغلب هم باید برخلاف چیزی حرکت کند که میداند درست است. درنتیجه نوآوری مستلزم ترکیبی از دانش، مهارت و شجاعت است. گاهی فقط بنیانگذار شرکت جرئت میکند دادهها را کنار بگذارد.
Hossein
مستقل از اینکه چه کسی هستید، به دو نوع دوست در زندگیتان نیاز دارید. نوع اول کسی است که وقتی اتفاق خوبی میافتد و به کسی نیاز دارید که هیجانزدهاش کنید میتوانید به او زنگ بزنید. نه هیجانی ساختگی که پشتش حسادت باشد، بلکه هیجانی واقعی. شما به کسی نیاز دارید که هیجانش برای شما واقعاً بیشتر از حالتی باشد که آن اتفاق خوب برای خودش افتاده باشد. نوع دوم دوست کسی است که وقتی اوضاع خیلی وخیم میشود میتوانید به او زنگ بزنید؛ وقتی پای مرگ و زندگی در میان است و فقط حق دارید یک تماس تلفنی داشته باشید. آن فرد چه کسی است؟ بیل کمپل هر دوی این دو نوع دوست هست.
mh.ranjbari
حجم
۵۳۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۵۳۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
قیمت:
۹۴,۰۰۰
تومان