بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیکتاتورزاده ها | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب دیکتاتورزاده ها اثر جی نوردلینگر

بریده‌هایی از کتاب دیکتاتورزاده ها

۲٫۹
(۷)
گفته‌اند روزی وینستون چرچیل با دامادش ویک اولیور صحبت می‌کردند. نخست‌وزیر اصلاً‌او را دوست نداشت. الیور برای اینکه مکالمه‌ای صاف و ساده داشته باشد از او پرسید کدام شخصیت را در جنگ بیش از همه ستایش می‌کند. چرچیل جواب داد: «موسولینی.» الیور مبهوت پرسید چرا. (باز بر اساس گفته الیور) چرچیل گفت: «زیرا او شجاعت این را داشت که دامادش را بکشد.»
شهریار
ستایش دیکتاتورها عجیب است. آن‌ها از سوی فرزندانشان ستایش می‌شوند؛ تا اینجا زیاد خرده نمی‌گیرم. اما آن‌ها از سوی مردم عادی هم ستایش می‌شوند، حتی اغلب از سوی قربانیانشان. این دیگر عجیب‌تر است.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
سوتلانا گفت: «پدرم برای کاری که کرده‌ام مرا تیرباران می‌کرد.»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
«هر کسی آن‌طور به یاد می‌آورد که باید به یاد بیاورد.»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
اگر سیف امید به جانشینی پدرش داشت ـ که بی‌شک داشته و مهم نیست در عرصه عمومی چه می‌گفت
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
«فوتبالیست‌های حرفه‌ای دیگر پول می‌گیرند تا بازی کنند، ساعدی پول می‌دهد تا بازی کند.»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
«فوتبالیست‌های حرفه‌ای دیگر پول می‌گیرند تا بازی کنند، ساعدی پول می‌دهد تا بازی کند.»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
کسی که مثل خیلی از دیکتاتورزاده‌ها دیوانه ورزش بود
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
به‌نظر می‌رسد ورزش و دیکتاتورزاده بودن، دو موضوع جدایی‌ناپذیرند.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
زیخن بارداری را بدون لذت مادر شدن به دوش می‌کشید.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۱۷۰,۰۰۰
۸۵,۰۰۰
۵۰%
تومان