بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب برای زندگی | طاقچه
تصویر جلد کتاب برای زندگی

بریده‌هایی از کتاب برای زندگی

۵٫۰
(۶)
ایمان به خدا مستلزم پذیرفتن مسئولیت‌های اجتماعی است و این از ژرفای ایمان است.
•سیب•
قرآن گنجی است که شگفتی‌هایش پایانی ندارد و ژرفایش دست‌نیافتنی است. هرگاه انسان با آگاهی بیشتری قرآن را بخواند، مطلب نوی می‌یابد.
•سیب•
ایمان ما با زندگی عادی ما کاملاً در پیوند است.
•سیب•
عمل مثبت عملی است که برای خداوند و در راه او انجام گرفته باشد، متناسب با جهان است و با جاودانگی جهان جاودانه می‌شود و همراه با کاروان هستی به راه خود ادامه می‌دهد.
•سیب•
هر چیزی در جهان به سوی خیر می‌رود. اگر عمل ما هم خیر باشد، هماهنگ و همراه هستی است، یعنی عمل خیر ما چون دانه‌ای است که در زمینی حاصلخیز رشد می‌کند و میوه می‌دهد.
•سیب•
ما می‌خوریم تا زندگی کنیم، می‌پوشیم تا زندگی کنیم، نَفَس می‌کشیم و به سایه و خانه پناه می‌بریم، تا زندگی کنیم. خوب زندگی کردیم، پس از آن چه؟ چرا زندگی می‌کنیم؟ هدف از زندگی چیست؟ این اموری که در پیرامون ماست، نیازهای مادی ما را برآورده می‌سازد تا زندگی ما تأمین باشد. اما زندگی برای چیست؟ آیا باز هم برای خوردن؟ برای نوشیدن؟ برای پناه بردن؟ این پذیرفتنی نیست. این نیازها مقدمات زندگی‌اند. پس زندگی و حیات برای چیست؟ سببش چیست؟
امیر حسین
اگر آدمی در راه حق گام بردارد، جاودانه خواهد ماند
•سیب•
اگر نقص و انحراف و پراکندگی و جهل و فقر و مرض در جامعه می‌بینیم، بی‌شک، این همه به دست خودمان است. ما خود این‌گونه خواسته‌ایم، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه. ما خود جامعه و شیوهٔ حکومت را ساخته‌ایم.
•سیب•
هر چیزی که هماهنگی واقعی با انسان و مصالح او داشته باشد، با بقای انسان می‌ماند و با جاودانگی او جاودانه می‌شود، و هر چیزی که با آدمی هماهنگی واقعی نداشته باشد، مدتی سر برمی‌آورد، سپس می‌میرد و پایان می‌یابد.
•سیب•
«إنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللهِ أَتقاکُم»
•سیب•
پیامبر فرموده‌اند: «رُفِعَ عَن أُمّتِی تِسعَة: ... الطِّیَرَةُ» تطیّر به معنای بدبینی است و اشیا گناهی مرتکب نمی‌شوند و سعد و نحس میان آنها نیست. اشیای مختلف تنها در خواص طبیعی و علمی با هم تفاوت دارند.
•سیب•
خداوند در برخی اشیا اسباب و نشانه‌هایی قرار داده و آنها را رمز دانسته است، مانند کعبه و روز جمعه و ماه رمضان و غیر اینها.
•سیب•
همه چیز، هر مکان و زمان و شخصی، در برابر خداوند یکسان است و هیچ کس را بر دیگری و هیچ مکانی را بر مکان دیگر و هیچ زمانی را بر زمان دیگر برتری نیست.
•سیب•
قرآن کتابِ هدایت و دین و تربیت است، نه کتاب فیزیک و شیمی یا علم طبیعی. مقصود از این آیه و آیات مشابهِ بسیارِ دیگر، دعوت انسان به تدبر و تأمل در هستی و پدیده‌ها و شگفتی‌های آن برای اهداف تربیتی و شناخت بیشتر خداوند و آثار این شناخت در زندگی است.
•سیب•
تحول ورود عنصری جدید به حیات آدمی و یا خارج شدن عنصری دیگر از صحنهٔ حیاتِ انسان نیست، بلکه تعاملِ پیوسته میان آدمی و هستی است.
•سیب•
کسی از ما نخواسته است که در برابر تحول و پیشرفت مقاومت کنیم و از دستاوردهای انسانی بهره‌مند نشویم، بلکه باید هویت و اصالت خود را گم نکنیم و دستاوردهای جدید بشری را در چارچوب اصیل خود قرار دهیم و آنها را با معیارهای خود بسنجیم؛ برخی را قبول و برخی را رد کنیم، تا از نو امتی با اصالت، با همهٔ ابعاد فکری و تاریخی و عملی مفهوم اصالت بسازیم.
•سیب•
بی‌شک، هر انسانی به تنهایی هر اندازه هم که توانمند و مجاهد باشد از محیط و جهان زندگی خود متأثر می‌شود. از همین‌رو، باقی ماندن در خط ایمان و عمل صالح جز در اندک مواردی میسر نمی‌شود، مگر آنکه گروهی شکل بگیرد. ما به این گروه جامعه می‌گوییم.
امیر حسین
بله، اشیا جامدند، اما حرکت آنها سجده به خداست. در جاهای دیگر گفته‌ام که سجده نهایتِ خضوع است و موجودات هستی مطیع مطلق اوامر الهی هستند. ما این اوامر الهی را «عوامل هستی» (عوامل کونیه) می‌نامیم. تسبیحْ عبارت است از سازماندهی و چنان که ساختمانی عظیم نشان از خبرگی مهندس آن دارد، همهٔ ذرات هستی بر عظمت و بی‌نقصی ذات خداوند گواهی می‌دهند. تسبیحْ گاه با زبان و گاه با وجود صورت می‌گیرد. مقصودم از این بحث این بود که بدین‌جا برسیم که موجودات هستی راه الهی را می‌پیمایند، راهی که خداوند آن را به موجودات اختصاص داده است. اگر ما نیز در راه توحید و ایمان و به سوی خدا گام برداریم، همگام با هستی راه خود را پیموده‌ایم. امام علی می‌فرماید: «لا تَستَوحِشُوا فِی طَرِیقِ الهُدی لِقِلَّة أَهلِهِ» هستی و آسمان و زمین و ستارگان و دریاها و کوه‌ها و رعد و بادها و همه چیز در کاروان ما و در خطِ ماست.
امیر حسین
سه سال پیش یکی از دوستان ما در صور در حال نوشتن مباحثی بس مفصل بود و می‌کوشید همهٔ آیات معجزه را بنابر معیارهای امروز تفسیر علمی کند. حقیقت این است که این نگاه نادرست است، زیرا منظور ما از علم آن چیزی است که تا به امروز بشر بدان دست یافته است. ما نمی‌توانیم همهٔ هستی را در چارچوب علم امروز که ساختهٔ آدمی است، محدود کنیم. چه بسا آدمی در آینده از چیزهایی آگاهی یابد که امروز نمی‌داند. پس «آنچه با علم سازگار یا ناسازگار است» و «آنچه با عقل سازگار و یا ناسازگار است»، عباراتی محدود هستند. عقل یعنی آنچه اندیشه و ادراک بشر تا امروز بدان رسیده و علم یعنی آنچه ادراک و تجارب بشر بدان دست یافته است.
امیر حسین
انفاق احیا کردن خانواده‌های نیازمند است، و کسانی که امکانات کافی برای زندگی آبرومندانه ندارند. پس انفاق این نوع زندگی و سلامتی و تغذیهٔ مناسب و تعلیم و تربیت درست فرزندان را برای اینان فراهم می‌سازد. این به معنای مشارکت افراد دیگری در ساختن اجتماع و ارتقای جامعه است و کسی که از اجتماعی برتر بهره می‌برد، هم انفاق‌کننده است و هم انفاق‌گیرنده. انفاق‌کننده، با توجه به نوع زندگی و فعالیت‌های گسترده‌اش، بیش از انفاق‌گیرنده از جامعهٔ پیشرفته‌تر بهره می‌برد، و در حیات دنیا پیش از آخرت و از زندگی مادی پیش‌تر از زندگی معنوی. اما ترک انفاق یعنی بی‌توجهی به گروه‌هایی از شهروندان که به فقر و بیماری و بی‌سوادی دچار هستند و در ساختن جامعهٔ خود مشارکت ندارند.
marzieh

حجم

۲۷۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

حجم

۲۷۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

قیمت:
۱۶,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد