ــ آدم بده کی بود؟
ــ همونی که من فکر میکردم آدم خوبهست. بعضیوقتها آدم اشتباه میکنه دیگه.
Parinaz
تقدیر خیلی ظالمه، بیشتروقتها با آدمهای خوب بد تا میکنه.
n re
گذشت زمان داروی همهی زخمهاست. ولی زخمهای روحی خیلی دیرتر از زخمهای جسمی خوب میشوند.
Parinaz
رازی که همه آن را بدانند دیگر هیجان ندارد.
n re
«یه روز میفهمی که توی زندگی هیچچیز قطعی نیست.»
n re
آدمها وقتی تحت فشار هستند واکنشهای متفاوتی نشان میدهند؛ بعضیها کاملاً غیرقابلتحمل میشوند،
n re
گذشت زمان داروی همهی زخمهاست. ولی زخمهای روحی خیلی دیرتر از زخمهای جسمی خوب میشوند.
n re
ظاهراً وقت یک جراح پلاستیک خیلی بیشتر از وقت یک وکیل ارزش داشت. منطقی بود؛ آدمها بیشتر نگران ظاهرشان بودند تا نگران آبرو و اعتبارشان.
n re
کسانی که به پنهانکردن حقیقت عادت ندارند، همیشه خودشان را لو میدهند.
n re
فکر میکرد غمانگیز است، زیباترشدن برای جلب توجه مردها. درست بود که اعتمادبهنفسشان بیشتر میشود، ولی تنها منشأ این اعتمادبهنفس جذابیت بیشتر برای جنس مخالف بود.
n re
دیگر برای خواستههایش سماجت نمیکرد. لیفر نگران شده بود، چون میدانست بیخیال شدن بیشتر وقتها مقدمهی اقدامات مهمتری است.
n re
ظاهراً تساوی حقوق زن و مرد در فعالیتهای غیرقانونی قدمهای بزرگتری برمیداشت تا در فرصتهای کاری.
zaree025