بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شیر نشو | طاقچه
تصویر جلد کتاب شیر نشو

بریده‌هایی از کتاب شیر نشو

نویسنده:مجید قیصری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۳ رأی
۴٫۵
(۱۳)
از قدیم رسم بود و هنوز هم رسم هست. بعد از نامت، نام پدرت را می‌پرسند و من با احترام تمام و افتخار می‌نوشتم، حسین علی! چرا که این نام برایم چیزی بیش از نام پدر بود
افرا
«می‌شه دیگه نری منطقه؟ می‌دونم دل شیر داری!» می‌خواست با طعنه‌زدن مردش را از رفتن منصرف کند. حربه‌ش بود. آقاحمزه گفته بود: «شیر ندیدی، دخترخاله! من فقط بلد بودم پوستین شیر تنم کنم.»
آرام

حجم

۲۱۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

حجم

۲۱۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۸۰ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد