بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آفتاب در حجاب | طاقچه
کتاب آفتاب در حجاب اثر سیدمهدی شجاعی

بریده‌هایی از کتاب آفتاب در حجاب

امتیاز:
۴.۸از ۸۱ رأی
۴٫۸
(۸۱)
همه کربلا و کوفه و شام، یک‌طرف، و این خرابه یک‌طرف. همه غم‌ها و دردها و غصه‌ها یک‌طرف و غم رقیه یک‌طرف.
feri
حسین از صبح با تک‌تک هر صحابی، به شهادت رسیده است، با قطره قطره خون هر شهید، به زمین نشسته است
میـمْ.سَتّـ'ارے
نگاه کن زینب! آرام گرفت! انگار رقیه آرام گرفت. دلت ناگهان فرو می‌ریزد و صدای حسین در گوش جانت می‌پیچد که رقیه را صدا می‌زند و می‌گوید: «بیا! بیا دخترم! که سخت چشم‌انتظار تو بودم.»
feri
زینب یعنی شناسای بندهای دل حسین، یعنی زیستن در دهلیزهای قلب حسین، عبور کردن از رگ‌های حسین و تپیدن با نبض حسین. زینب، یعنی حسین در آینه تأنیث. زینب، یعنی چشیدن خارپای حسین با چشم. زینب، یعنی کشیدن بار پشت حسین، بر دل.
feri
«کدام زن؟ والله که این خود علی است. این صلابت، این بلاغت، این لحن، این خطاب، این عرصه، این عتاب، ملک طلق علی است.» قیامتی به پا کرده‌ای زینب!
زهرا جاویدی
حسین عصاره رحمت خداوند است. «نه» گفتن به هیچ خواهش و درخواست و التماسی در سرشت حسین نیست. تو کی به یاد داری که سائلی دست خالی از در خانه حسین بازگشته باشد؟! نه، اگر به حسین باشد گره هیچ بازویی را از دور گردن خویش نمی‌گشاید. اگر به حسین باشد، هیچ نگاه تضرعی را بی‌پاسخ نمی‌گذارد. اگر به حسین باشد، روی از هیچ چشم خواهشی برنمی‌گرداند.
feri
«پدرجان! بوی یتیمی در شامه جهان پیچیده است.»
میـمْ.سَتّـ'ارے
زنان بنی‌هاشم که چند ماه پیش، تو را بدرقه کردند اکنون تو را به جا نمی‌آورند. باور نمی‌کنند که تو همان زینبی باشی که چند ماه پیش، از مدینه رفته‌ای. باور نمی‌کنند که درد و داغ و مصبیت، در عرض چند ماه بتواند همه موهای زنی را یک‌دست سپید کند، بتواند چشم‌ها را این‌چنین به گودی بنشاند، بتواند رنگ صورت را برگرداند و بتواند کسی را این‌چنین ضعیف و زرد و نزار گرداند
alireza453
هرچه ظلم و ستم بر سر مردم جهان می‌رود، باعث و بانی‌اش همان غاصب اولی است. اَلْلهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ آخِرِ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ.
محمد حسین
جبرئیل آمد و درحالی‌که اشک در چشم‌هایش حلقه زده بود، اسم زینب را برای تو از آسمان آورد. ای زینت پدر! ای درخت زیبای معطّر! پیامبر از جبرئیل سؤال کرد که دلیل این غصّه و گریه چیست؟‌! جبرئیل عرضه داشت: «همه عمر در اندوه این دختر می‌گریم که در همه عمر جز مصیبت و اندوه نخواهد دید.»
feri

حجم

۱۳۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۳۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۹صفحه بعد