بریده‌هایی از کتاب ۲۵ راه غلبه بر دل های مردم

شاید با ظاهری که دوست دارید، متولد نشده باشید. یا قدتان به آن بلندی که می‌خواهید نباشد. ژن‌های‌تان در بازی زندگی دستی به شما داده‌اند که نهایتاً باید آن را قبول کنید. یا می‌پذیرید، یا ارزش فردی‌تان را رد می‌کنید و روزهای‌تان را برای جبران ناامنی‌های‌تان تلف می‌کنید. گرفتار می‌شوید و در دام این مسئله می‌افتید که چرا دست بهتری به شما داده نشده است.

ساده‌ترین و مؤثرترین راه برای ایجاد ارتباط مثبت با دیگران، تعریف کردن از آن‌هاست، تعریفی صادقانه و بامعنی

کسانی که بر ارزش ما می‌افزایند، ما را به طرف خودشان جلب می‌کنند. کسانی که از آن می‌کاهند، ما را دفع می‌کنند.

برنده شدن در یک چیز خلاصه می‌شود: ارزش شما.

« جهنمی که در دین‌مان از آن صحبت شده و باید در دنیای آخرت تحمل کنیم، بدتر از جهنمی نیست که در این دنیا با ساختن شخصیت‌مان در جهت غلط و از روی عادت، برای خودمان درست می‌کنیم »

مردم همیشه به کلمات خوب یا یک تعریف روحیه‌بخش، که بتواند آغازی برای امیدها و رؤیاهای‌شان باشد، نیاز دارند.

مردم تمام سال‌های زندگی‌شان را مطابق وجهه‌ای که در میان دیگران دارند، زندگی می‌کنند

نحوهٔ نگرش ما به مردم اغلب همان چیزی است که تفاوت بین فریب دادن آن‌ها و انگیزه دادن به آن‌ها را تعیین می‌کند

به مرور زمان متوجه شده‌ام که من هم مثل همهٔ افراد دیگر نقاط ضعفی در زمینهٔ مهارت‌ها و توانایی‌هایم دارم و اگر افرادی با استعدادها و خلق و خوهای متفاوت در کنار هم کار کنند، همهٔ ما برنده خواهیم بود و به موفقیت‌های بیشتری دست خواهیم یافت.

چشمگیرترین مثال‌ها دربارهٔ کسانی که گذشتهٔ دیگران را نادیده می‌گیرند و نسبت به آینده در آن‌ها امید ایجاد می‌کنند، در انجیل دیده می‌شود. در کتاب آفرینش آمده که چه طور خداوند زندگی آبرام، پیرمردی را که بچه‌دار نمی‌شد، دگرگون کرد. نام او را « ابراهیم » گذاشت، به معنای « پدر فرزندان بسیار » و کاری کرد که در سنین بالا صاحب فرزند شود.

بعضی چیزها در مورد ما فقط « وجود دارند ». شاید با ظاهری که دوست دارید، متولد نشده باشید. یا قدتان به آن بلندی که می‌خواهید نباشد. ژن‌های‌تان در بازی زندگی دستی به شما داده‌اند که نهایتاً باید آن را قبول کنید. یا می‌پذیرید، یا ارزش فردی‌تان را رد می‌کنید و روزهای‌تان را برای جبران ناامنی‌های‌تان تلف می‌کنید. گرفتار می‌شوید و در دام این مسئله می‌افتید که چرا دست بهتری به شما داده نشده است.

از هر کسی که ملاقات می‌کنید با سه « ت » پذیرایی کنید: توجه، تأیید و تشکر.

کسانی که بر ارزش ما می‌افزایند ما را به طرف خودشان جلب می‌کنند. کسانی که از آن می‌کاهند ما را دفع می‌کنند.

همه کس هر از گاهی به انگیزه احتیاج دارند.

وقتی شما اعتقاد پیدا می‌کنید که ارزش دارید، و وقتی در همان وضعیتی که هستید احساس امنیت می‌کنید، یک برنده هستید.

« آدم خاله‌زنک کسی است که با شما دربارهٔ دیگران حرف می‌زند. آدم کسل‌کننده کسی است که از خودش با شما صحبت می‌کند. و خوش‌صحبت کسی است که با شما دربارهٔ شما صحبت می‌کند »

من هر روز قبل از این که کسی را ببینم، می‌ایستم تا فکر کنم چه چیزهای دلگرم‌کننده‌ای می‌توانم به آن‌ها بگویم. چیزی که می‌گویم یکی از موارد متعددی است که می‌توانم بگویم: - از آن‌ها به خاطر کاری که برای من یا یک دوست انجام داده‌اند تشکر می‌کنم. - دربارهٔ موفقیت‌های آن‌ها به دیگران می‌گویم. - به خاطر خصوصیتی فردی از آن‌ها تعریف می‌کنم. - تنها از ظاهرشان تعریف می‌کنم. این روش، روش پیچیده‌ای نیست، ولی نیاز به کمی وقت، زحمت و نظم دارد. پاداش عمل کردن به این روش بسیار بزرگ است، چون واقعاً تأثیر مثبتی روی مردم دارد.

اگر می‌توانستم شما را حضوراً ببینم، یکی از اولین چیزهایی که به شما می‌گفتم این بود که باورتان دارم. شاید هضم این حرف برای‌تان سخت باشد، چون حتی شما را نمی‌شناسم. ولی این را می‌دانم که: همه باارزشند و چیز باارزشی برای ارائه به دیگران دارند.

« رؤیاهایی که بدون کمک دیگران می‌توانم به آن‌ها دست پیدا کنم رؤیاهای بسیار کوچکی هستند ».

ما بارها به خاطر تصمیماتی که می‌گیریم، یا شرایطی که سر راه‌مان سبز می‌شوند، در زندگی سقوط می‌کنیم، مچاله می‌شویم و در گل و لای می‌غلتیم. شاید احساس کنیم بی‌ارزش شده‌ایم و در نظر خودمان و دیگران ارزش‌مان را از دست داده‌ایم. ولی با وجود اتفاقاتی که افتاده یا خواهد افتاد، هرگز ارزش‌مان را به عنوان یک انسان از دست نمی‌دهیم. هیچ چیز نمی‌تواند آن را از ما بگیرد. هرگز این را فراموش نکنید.