ضربالمثلی در سیلیکونولی هست که میگوید کاربران خدماتِ آنلاین مشتری نیستند. ما کاربرها محصول هستیم. از دید شرکتهای سیلیکونولی، تنها فلسفهٔ وجودی ما این است که دستهدسته به تبلیغکنندهها فروخته شویم. نباید از این شرکتها انتظار داشته باشیم مراقبمان باشند.
R Kolahi
این آدمها میخواهند دنیا را جای بهتری کنند. بهترش هم میکنند اما برای خودشان.
R Kolahi
آدمهای هاباسپات واقعاً شبیه یک قبیلهٔ عجیباند. تازه، قبیلههای مشابه دیگری هم دارند از گوشهوکنار سبز میشوند. نوع جدیدی از محیط کار پدید آمده، با مرامنامههای فرهنگی و جشنهای پرریختوپاش و لفاظیهایی دربارهٔ بهتر کردن دنیا.
maryhzd
وقتی وارد هاباسپات شدم فکرهای مشعشعی برای خلق نوع جدیدی از روزنامهنگاری شرکتی در سر داشتم. میخواستم سخنرانی کنم و کتاب بنویسم و مرشد بازاریابی و سفیر برند کلهگندهای بشوم. اما حالا با پنجاه و دو سال سن مطالب سرنخساز مینویسم. نوشتن مطلب سرنخساز پایینترین سطحِ ممکن در دنیای مطبوعات است، یک پله پایینتر از نوشتن متن کاتالوگ لباس. کار گِل است.
maryhzd
روزنامهنگارها گاهی به غیرخبرنگارها میگویند غیرنظامی. گاهی هم سیاهیلشکر یا آدم معمولی.
حالا کمکم میفهمم نوشتن دربارهٔ آدمهای معمولی یک چیز است و کار کردن بین آنها چیزی دیگر. ظاهراً این فرایند بازآفرینیِ خود از آن چیزی که فکر میکردم سختتر است.
maryhzd