بریدههایی از کتاب این منم که رهایت می کنم!
۴٫۷
(۱۷)
روزی میرسد که کسی همهٔ ظرایف وجودت را دوست خواهد داشت. مدل سرفه کردنت را دوست خواهد داشت. وقتی کلیدهایت در دستت است و فکر میکنی گمشان کردهای به تو میخندد. روزی کسی از آن طرف اتاقی شلوغ به تو خیره میشود و دقیقاً میداند وقتی سرت را روی نوشیدنی مورد علاقهات خم میکنی چه احساسی دارد. روزی سرانجام کسی قدر همهٔ پیچیدگیهایت را خواهد دانست
شاداب
چطور بیتوقع عشق بورزیم:
ابتدا خودت را دوست داشته باش. نه لزوماً بیشتر از همه، بلکه اول از همه. برنامههایی را که به خاطرشان هیجانزده بودی به این دلیل که شخص دیگری وقتت را میخواهد به هم نزن. برای اینکه کسی را در برنامهات بگنجانی که احتمالاً به هر حال در لحظهٔ آخر همه چیز را به هم میزند زمانبندیات را دوباره تنظیم نکن. تکلیفت را با خودت مشخص کن ـ حتی وقتی که میخواهی در مقابل خواستههای دیگران تسلیم شوی ـ چون میدانی چه میخواهی و چیزی که میخواهی همیشه یکسان نیست.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
روز خوبی را شروع کن، حتی اگر کسی آرزویش را برایت نداشته باشد. وقتی کسی به یاد تو نیست، خودت راهی برای شعلهور نگه داشتن آتش وجودت پیدا کن چون دنیا نیازمند نور وجود تو است.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
گاهی بهترین کاری که میتوانی برای کسی که دوستش داری انجام دهی رها کردن اوست ـ تا بتواند به آن کسی تبدیل شود که در کنار تو هرگز تحقق نمییافت.
شاداب
اگر یک کار در زندگی هست که باید از آن دست بکشیم، انتظار کشیدن برای کسی است که قرار است از راه برسد و زندگیمان را تغییر دهد. همان کسی باش که منتظری تا بیاید و زندگیات را تغییر دهد. طوری زندگی کن که انگار عشق زندگیات هستی.
کاربر ۲۰۶۷۷۳۵
نور را به زندگیات راه بده، حتی اگر کسی نور تو را نبیند. روز خوبی را شروع کن، حتی اگر کسی آرزویش را برایت نداشته باشد. وقتی کسی به یاد تو نیست، خودت راهی برای شعلهور نگه داشتن آتش وجودت پیدا کن چون دنیا نیازمند نور وجود تو است.
و تو عزیز من، قویتر از آنی که صبح به خیر نگفتن دیگران بتواند تو را به موجودی ناچیز و حقیر تبدیل کند.
بهسین
تو عاشق احتمالات شدی. عاشق شایدها و کاشها شدی.
شمع'
تو همانی که قرار است از خودت پاداش بگیری. تو همانی که در شکستها باید دست خودت را بگیری. تو همانی که قرار است هر بار زمین میخوری دست خودت را بگیری و از زمین بلند شوی، و اگر اینها کیفیتهایی حاصل عشق نیستند پس چه هستند.
کاربر ۲۰۶۷۷۳۵
رضایت خاطر هرگز آن ایستگاهی نیست که قطار زندگیات در آن بایستد و تو از آن پیاده شوی؛ شوری و هدفی است که همیشه باید به دنبال آن باشی و همیشه آن را بیشتر بخواهی.
ماه.
روزی که سرانجام تصمیم میگیری به زندگی ادامه دهی روزی است که با همهٔ ترسها، دردها و تردیدهایت به پا میخیزی و به آینده نگاه میکنی. روزی که سرانجام با خودت کنار میآیی.
شاداب
حجم
۸۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۸۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
قیمت:
۳۳,۵۰۰
۱۶,۷۵۰۵۰%
تومان