بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سینمای انقلابی ژان لوک گدار | طاقچه
تصویر جلد کتاب سینمای انقلابی ژان لوک گدار

بریده‌هایی از کتاب سینمای انقلابی ژان لوک گدار

گردآورنده:پرویز جاهد
انتشارات:نشر حکمت کلمه
امتیاز:بدون نظر
۱) من در حالی شروع به نگارش این مقاله در ستایش دست می‌کنم که گویی در حال پاسخ‌گویی به دینی سنگین به یک دوست هستم. حتی وقتی شروع به نوشتن می‌کنم دست‌های خودم را می‌بینم که ذهنم را فرامی‌خوانند و آن را الهام می‌بخشند. در پیش چشم من این یاران خستگی‌ناپذیر هستند؛ آن‌ها که سال‌ها به‌خوبی به من خدمت کرده‌اند، یکی‌شان کاغذ را محکم گرفته است و دیگری آن را با جمعیتی از علائم کوچک‌ِ عجول، سیاه و فعال انباشته می‌کند. آدمی از طریق دست‌هایش با ریاضت‌ِ فکر ارتباط می‌گیرد. این دست‌ها هستند که مواد خام را استخراج می‌کنند و بر آن‌ها فرم، طرح کلی و در حین عمل نوشتن، سبک را اعمال می‌کنند. دست‌ها تقریبا موجودات زنده‌ای هستند... دست یعنی کنش: می‌گیرد، خلق می‌کند، گاهی حتی به نظر می‌رسد این دست است که فکر می‌کند. هنری فوسیلون، «در ستایش دست‌ها»
niloufar.dh
"هرکس دیریازود به سرزمین خودش بازمی‌گردد: من هم تصمیم گرفتم به سرزمین خودم بازگردم، به سینما، چراکه برای زنده ماندن به تصویر نیازمندم و باید آن‌ها را به دیگران نشان دهم، شاید بیشتر از دیگران به آن نیازمندم.
niloufar.dh
به‌گفتهٔ سوزان شیفمن، هم‌کلاسی گدار، آرزوی گدار این بود که نویسنده شود و رمانش را انتشارات گالیمار چاپ کند اما واقعیت این است که سینما برای گدار جذاب‌تر بود. خودش می‌گفت: «وقتی فیلم می‌دیدیم از وحشت نوشتن رها می‌شدیم دیگر مرعوب شبح نویسندگان بزرگ نمی‌شدیم.»
niloufar.dh

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۰۸ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۰۸ صفحه

قیمت:
۱۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد