- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب کوری
- بریدهها
بریدههایی از کتاب کوری
۴٫۴
(۷۵)
در کشور کورها، یک چشم پادشاه است.
بیسیمچی
- فکر نمی کنم ما کور شدیم، فکر میکنم ما کور هستیم، کور اما بینا، کورهایی که میتوانند ببینند اما نمیبینند.
بیسیمچی
زن دکتر پیش خود گفت: گندش بزند، من هرگز نخواهم توانست از این جا بیرون بروم و اصطلاحی را به کار برد که از واژگان مورد استفاده معمولش نبود و یک بار دیگر ثابت کرد که فشار و ماهیت شرایط، تاثیر قابل ملاحظهای در کاربرد زبان دارد.
بیسیمچی
اگر نمیتوانیم مانند انسانها زندگی کنیم، لااقل سعی کنیم مانند حیوانات زندگی نکنیم
بیسیمچی
بین شخص کوری که خوابیده و شخص کور دیگری که بی جهت چشم میگشاید تفاوت زیاد نیست.
بیسیمچی
همان طور که لباس زیبا نشان آدمیت نیست، با داشتن عصای سلطنت هم نمی شود پادشاه شد.
بیسیمچی
دختری که عینک دودی داشت گفت از کجا معلوم پدر و مادرم بین این اجساد نباشند، آنوقت من از کنارشان میگذرم و آنها را نمی بینم، زن دکتر گفت گذشتن از کنار اموات و ندیدنشان از رسوم دیرینه است.
بیسیمچی
پیداست که پروردگار نسبت به تشنگی ابر میفرستد
بیسیمچی
چه بسا هیچ کس تاکنون متوجه نشده باشد که نعرهی نابینایان چه قدر وحشتناک است.
بیسیمچی
اصلاً مهم نیست، احمقانه است که بپرسند کسی از چه مرد؟ بعد از مدتی علت مرگ فراموش میشود.
بیسیمچی
دختری که عینک دودی داشت گفت از کجا معلوم پدر و مادرم بین این اجساد نباشند، آنوقت من از کنارشان میگذرم و آنها را نمی بینم، زن دکتر گفت گذشتن از کنار اموات و ندیدنشان از رسوم دیرینه است.
omega
خوشبختانه، به طوری که سرگذشت بشر نشان داده است، غیر عادی نخواهد بود اگر شر به خیر بیانجامد و کمتر حکایت شده که خیر به شر بیانجامد. تناقضات دنیای ما از این دست است.
بیسیمچی
اگر نمیتوانیم مانند انسانها زندگی کنیم، لااقل سعی کنیم مانند حیوانات زندگی نکنیم
roozbeh
اشتباه خطیر حسابدار کور در این بود که فکر میکرد برای غصب قدرت کافیست هفت تیر را به دست آورد. امّا نتیجه کاملاً برعکس شد، هر بار که شلیک میکند، نتیجهی معکوس میدهد. به عبارت دیگر، او با هر شلیک، اقتدار خود را کمی بیشتر از دست میدهد. پس باید دید وقتی فشنگ هایش تمام شود چه خواهد شد. همان طور که لباس زیبا نشان آدمیت نیست، با داشتن عصای سلطنت هم نمی شود پادشاه شد
omega
وری بود که تاکنون ناشناخته مانده. ممکن است که شدیداً واگیر هم داشته باشد و بدون هیچ گونه پیشینهی بیماری مانند التهاب یا عفونت یا یک بیماری حاد، به ناگاه اتفاق افتد. همانگونه که در مورد مرد کوری که به مطبش مراجعه کرد نیز دیده شده بود ؛ یا همانگونه که در مورد خودش پیش آمده بود، اندکی از نزدیکبینی، یک آستیگماتیسم جزئی، آنقدر کم که حتی تصمیم گرفته بود عینک هم استفاده نکند. چشمهایی که دیگر نمیدید، چشمهایی که کاملاً کور شده بود. امّا در عین حال سالم بود؛ بدون هیچ اثری از ضایعهای در گذشته یا حال و بدون هیچ ضایعهی اکتسابی
مهسا
حجم
۲۹۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۲۹۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
۵,۰۰۰۵۰%
تومان