بریده‌های کتاب خاطرات یک سرتق
کتاب خاطرات یک سرتق اثر آرش صادق‌بیگی

کتاب خاطرات یک سرتق

انتشارات:انتشارات هوپا
امتیاز:
۴.۱از ۱۳ رأی
۴٫۱
(۱۳)
قانون فیزیک زندگی مامان این است: میکروب از بین نمی‌رود فقط از جایی به جای دیگر منتقل می‌شود. برای همین هرچیزی را تا نسابد یا بهتر بگویم منهدم نکند ول‌کن نیست.
:)
این‌قدر بدم می‌آید از این خارجی‌هایی که می‌آیند ایران و پانگذاشته فکر می‌کنند ما هنوز اسب و شتر و یابو سوار می‌شویم. نمی‌دانند نصف پورشه‌های گران‌قیمت دنیا توی ایران است. شیرینِ ماجرا دیدن قیافه‌هایشان است وقتی می‌آیند و استر و چهارپایی که نمی‌بینند هیچ، می‌فهمند لپ‌تاپ یک بچه‌دبستانی چهار برابر مال خودشان سی‌پی‌یو و رم و هارد اکسترنال دارد.
:)
کرد. تازه فهمیدم همه‌اش نقشه بوده، مادربزرگ یاد فیلم خواهران غریب می‌افتد، خودش را گم و گور می‌کند تا در چند روزی که همه به هول و ولا می‌افتند مامان مجبور شود با بابا حرف بزند و خواسته و ناخواسته آشتی کنند. مادربزرگ گفت این نقشه‌ای قدیمی است، همیشه باید نفر سومی گم شود تا دو دوست تازه‌دشمن‌شده با هم آشتی کنند.
#ℳ_S
نقل است مامان وسط کبابی، پای منقل طلاقش را می‌خواهد. اول وخامت اوضاع را باور نکردم، اما فردایش که احضاریه دادگاه آمد باورم شد. طلاق می‌گرفتند هم بد نبود، می‌شدم بچهٔ طلاق و از هردوشان هم‌زمان کلاشی می‌کردم.
#ℳ_S

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

قیمت:
۵,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد