بریدههایی از کتاب شیطنت های ایگی فرانگی؛ ده بار بنویس پشیمونم!
۵٫۰
(۲)
این سکوت، در مقایسه با حرفهایی که به ذهنش میآمدند، خیلی بهتر بود
𝐑𝐎𝐒𝐄
دستکم کسی موقع خلاف مچش را نگرفته که خود همین یعنی کارش درست بوده است
𝐑𝐎𝐒𝐄
ایگی گفت: «تمام سعیم رو میکنم تا آخر سال دیگه دستهگل به آب ندم.»
خانم معلم گفت: «خیلی خوب میشه.»
ایگی گفت: «ولی بعید میدونم بتونم.»
و نتوانست.
𝐑𝐎𝐒𝐄
سرش را انداخته بود پایین و دستبهسینه نشسته بود. قبلاً اگر چنین کاری میکرد، میمرد
𝐑𝐎𝐒𝐄
بچه معروف بودند، البته نه برای کارهای خوبشان یا چون خیلی آدمهای مفید و مؤدبی بودند یا اینکه چون ویولنسل مینواختند یا اهل کتاب بودند یا با آبرنگ نقاشی میکردند.
راستش را بخواهید، بیشتر بهخاطر دستهگلهایی که به آب میدادند مشهور بودند.
𝐑𝐎𝐒𝐄
تنها وقتی که کمی اعصابش به هم ریخت روزی بود که ایگی یک ماهی زنده را لیس زد. حتی آن موقع هم گفت: «اگه گرسنهای، بگو برات خوردنی بیارم.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
به حرفهایی که توی کلاس میزدیم نمیگفت درددل میگفت حرف مفت ولی به ما اجازه میداد تا جایی که به کسی برنخورد، در مورد چیزهایی که نباید میدانستیم ولی خب میدانستیم، حرف بزنیم.
𝐑𝐎𝐒𝐄
کارهایی که از ته دل و با تمام وجود از انجام دادنشان پشیمانیم. کارهایی که هروقت بهشان فکر میکنیم از خجالت آب میشویم. کارهایی که آرزو میکنیم ای کاش برای همیشه از حافظهمان پاک میشدند.
𝐑𝐎𝐒𝐄
حالا چرا اسم این فصل را گذاشتهایم نُقلی؟
چون نویسندهٔ کتاب منم، به همین دلیل.
𝐑𝐎𝐒𝐄
(اینجا بود که کلاً مخش را تعطیل کرد و فرستاد مرخصی.)
𝐑𝐎𝐒𝐄
رفت سراغ روشویی و مسواک مریبل را طوری سروته گذاشت توی جامسواکی که پرزهایش مالیده شود به تهِ حالبههمزنِ آن. خوب شد؟
بعد هم با برس مریبل موهایش را شانه زد و آرزو کرد شپش داشته باشد و بدهد به مریبل
𝐑𝐎𝐒𝐄
هالی خانم؟ هه! طرف اولین روزی که موبایل گرفت دستش، انداختش توی توالت؛ حالا کی گفته که میتواند از ایگی مراقبت کند؟ هیچکس!
𝐑𝐎𝐒𝐄
چیزی که واقعاً اتفاق افتاد با چیزی که به نظر میرسید، خیلی فرق داشت.
𝐑𝐎𝐒𝐄
آنچه پدر و مادرها دیدند، بهترتیب، از این قرار است:
۱. جرمی ایستاده بود لب پشتبام انباری.
۲. ایگی دوتا یکی پلههای نردبان را بالا میرفت و نعره میزد: «میکشمت، جرمی گریرسن.»
۳. جرمی سرش را برگردانده بود و با وحشت به ایگی نگاه میکرد که از نردبان میرفت بالا.
۴. ایگی حمله کرد به طرف جرمی.
۵. جرمی وحشتزده پرید پایین و فریاد زد: «کممممممک!»
𝐑𝐎𝐒𝐄
(اگر یک کلام میگفت معذرت میخواهم همهچیز بهخوبیوخوشی تمام میشد، ولی طبق معمول، عذرخواهی نکردن برایش گران تمام شد.)
𝐑𝐎𝐒𝐄
علل مخفّفه یعنی چیزهایی که کمک میکنند آدم دلیل کارهای مردم را بهتر بفهمد. اصولاً قبل از اینکه دربارهٔ خوب یا بد بودن کسی تصمیم بگیرید، چیزهایی هست که باید بدانید. این مفهوم کمی گمراهکننده است، برای همین به مثال زیر دقت کنید:
مردی به فروشگاهی میرود و یک قرص نان میدزدد.
مردی به فروشگاهی میرود و یک قرص نان میدزدد، چون از دو روز پیش چیزی نخورده است.
به عبارت چون از دو روز پیش چیزی نخورده است میگویند علت مخفّفه. به نظرتان اگر آدم دو روز چیزی نخورده باشد، جرم دزدیاش سبکتر است؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
اصولاً قبل از اینکه دربارهٔ خوب یا بد بودن کسی تصمیم بگیرید، چیزهایی هست که باید بدانید.
𝐑𝐎𝐒𝐄
مامانها آدم را به بعضی کارها وادار میکنند.
𝐑𝐎𝐒𝐄
همهٔ ما کارهایی کردهایم که خیلی از انجامشان پشیمانیم. البته بعضی وقتها میگوییم از کارمان پشیمانیم، ولی درواقع ته دلمان این است که خوب کردم ولی کاش کسی مچم را نمیگرفت. باقی اوقات هم با خودمان میگوییم کاش لااقل اینقدر شورَش را درنمیآوردم. خب البته، بین این همه پشیمانی الکی، یک بار هم ممکن است پیش بیاید که واقعاً از کارمان پشیمان بشویم؛ بله، احتمالش هست. آرزو میکنیم کاش میشد آن اشتباه را از صفحهٔ روزگار محو کرد، کاش میشد اصلاً بهش فکر نکرد، کاش میشد زمان را به عقب برگرداند و اصلاً چنین خبطی نکرد.
ولی نمیتوانیم.
چون ما که جادوگر نیستیم.
𝐑𝐎𝐒𝐄
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
قیمت:
۲۳,۲۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد