بر اساس شاخصها، در احزاب کادری نسبت اعضای عادی که هزینهٔ عضویت در حزب را پرداخته و در فعالیتهای روزانهٔ آن حضور مییابند کمتر از ۱٪ است. بنابراین یکی از ویژگیهای احزاب کرهٔ جنوبی را میتوان این دانست که در زندگی شهروندان حضور ندارند و احزابی کاغذیاند که فقط در رسانهها دیده میشوند. آنها احزاب متخصص انتخابات هستند که هدفشان، بیش از آنکه ایدئولوژی و سیاستهای کلی (policy) باشد، تنها پیروزی در انتخابات است. آنها احزاب فراگیر بیخاصیتیاند که در پی کسب حمایت همهٔ طبقات جامعهاند و در نهایت نیز خواستهها و منافع هیچیک از طبقات و گروهها را برآورده نمیکنند.
fn
سیاست دولت پس از رسیدن به دموکراسی، همچون بقیهٔ موارد، این بود که تحت نام «آزادسازی (Liberalization)»، به روشهای مختلف، اجازهٔ افزایش تعداد دانشجویان ورودی به دانشگاهها را بدهد. در نتیجه، دانشگاهها مثل قارچ رشد کردند. در حال حاضر، در جامعهٔ کرهٔ جنوبی نفس فارغالتحصیلی از دانشگاه دارای ارزش خاصی نیست. به همین ترتیب، ارتقای طبقهٔ اجتماعی فقط از طریق فارغالتحصیلشدن از دانشگاههای معتبر نیز دشوار شده است.
fn
پس از دموکراتیکسازی (تحقق دموکراسی)، دموکراسی تنها پوششی برای ساختار موجود بوده است. هنگامی که سیاست تبدیل به عامل پیرویکننده از زندگی روزانهٔ طبقهٔ بالای جامعه میشود، و همچنین وقتی که راههای مخالفان سیاسی که توان مقابله با این شرایط را دارند بسته میشود، صاحبان حق رأی از دموکراسی رویگردان میشوند. همان گونه که هیرشمان تأکید میکند، رویگردانی مصرفکنندگان از خرید کالا شرکت فروشندهٔ آن کالا را به هماهنگشدن با تمایلات مصرفکننده مجبور مینماید، اما، در بازار انتخابات، رویگردانی رأیدهندگان تأثیر کمی در مجبورساختن احزاب (که شرکتهای سیاسی هستند) دارد. مِیر میگوید که ساختار حزبیْ یک بازار عمومی کاملاً رقابتی نیست. احزاب موجود برای حفظ وضع فعلی دادوستد میکنند و، هنگامی که امکان ظهور حزبی جدید به وجود بیاید، چهبسا برای تحت فشار قراردادن آن اقدام به تبلیغات کنند.
fn