برخی جریانها در اندیشهٔ مسیحی که روزگاری قدرتمند بودند، ولی امروز کهنه و مهجور شدهاند، وسوسهٔ مشابهی برمیانگیزند: اگر به ما بگویند بدون فیض الهی هر کاری کنیم، همیشه مرتکب بدی و شرارت خواهیم شد، ولی به مدد فیض الهی ضرورتاً فقط خوبی خواهیم کرد، آن وقت چندان اهمیت ندارد که به همنوعانمان کمک میکنیم یا آنها را شکنجه میدهیم؟ بدون فیض الهی از هر راهی که برویم روانهٔ دوزخ خواهیم شد. این، سرنوشت همهٔ مشرکان و بیدینان بوده، هر قدر هم که انسانهای شریفی بوده باشند.
احسان رضاپور
در فرانسهٔ مدرن گاهی به علایمی در خیابانها برمیخوریم با این عنوان عجیب که «پارک کردن تحمل میشود». این علایم ظاهراً حاکی از نوعی پذیرش از سر اکراه است و در واقع غرض دقیقاً همین بوده که به طور ضمنی این معنی را برسانند. چون برای این هستند که بگویند با اینکه پارک کردن در این نقطه (معمولاً در پیادهروها) کلاً مجاز نیست، مسؤولان ذیربط در این مورد خاص با آن میسازند. این هم حاکی از آن است که این کار در کل، کار خوبی نیست.
علیرضا دری
اگرچه باید نهایت تلاشمان را در جنگ با فقر و گرسنگی به خرج بدهیم و زندگی بینوایان را بهبود ببخشیم، ولی جنگ با تجمل با هر تعریفی که از آن داشته باشیم، بیفایده است.
seza68