بریده‌هایی از کتاب با افتخار خودت باش

تفاوت انسان‌های موفق با سایرین در این نیست که آن‌ها رویا و هدف بزرگی در زندگی داشته‌اند؛ چراکه اغلب انسان‌ها رویاهای بزرگی در سر می‌پرورانند، بلکه تفاوت آن‌ها در این است که آن‌ها برای رسیدن به رویای خود اقدام کرده‌اند.

داستان اینجا است که ما رویاهای‌مان را دنبال نمی‌کنیم، هر زمان که در ذهن ما خودی نشان می‌دهند، به احترام آن‌ها بلند می‌شویم، دست می‌زنیم و بعد می‌نشینیم و آن‌ها را تماشا می‌کنیم. این دقیقا بلایی است که خیلی از ما بر سر رویاهای‌مان آورده‌ایم.

اگر به هر دلیلی پاسخ "نه" شنیدیم، آن را فقط یک پاسخ در مقابل یک درخواست قلمداد می‌کنیم. می‌دانیم که"نه" به کل وجود ما برنمی‌گردد، بلکه فقط پاسخی است، به درخواست ما و نه شخصیت ما.

کنار آمدن با احساس بدی که پس از "نه" گفتن به ما دست می‌دهد، به‌مراتب از خود پاسخ نه سخت‌تر است.

بیش از مقداری که باید، عذرخواهی نکنیم. عذرخواهی بیش از اندازه بعد از گفتن"نه" قدرت و اثر آن را از بین می‌برد و نشان دهندهٔ ضعف اعتمادبه‌نفس ما است.

اگر نتوانی از پس "نه" گفتن بربیایی، به راحتی مستعمرهٔ این کلمه خواهی شد. قدرتمند است؛ زیرا اگر افراد از کمبود این مهارت در وجود تو آگاه شوند، رسما تو را مورد سوءاستفاده قرار خواهند داد، بدون آنکه بتوانی کاری در مقابل آن‌ها انجام دهی.

اگر ما نتوانیم مهارت "نه" گفتن را یاد بگیریم، هر بار که مغلوب این کلمه می‌شویم؛ یعنی دیگران و درخواست‌های آن‌ها را به خود ترجیح داده‌ایم؛ یعنی خود و خواسته‌های خود را به این دو حرف فروخته‌ایم؛

اگر حالتان با اضهار نظر دیگران بد می‌شود؛ اگر با شکست‌های‌تان شکست می‌خورید و ... ببین ملاک و مبنای ارزشمندی خود را بر چه اساسی قرار داده‌ای!

این مهمترین اصل اعتمادبه‌نفس و دوست داشتن خودمان است که ما ارزش ذاتی‌مان را از خداوند وام می‌گیریم و نه از دیگران.

خداوند ما را ذاتا پادشاه آفرید، پادشاه تمام مخلوقات. پس بر مرکب پادشاهی خود بنشین و به اینکه دیگران دربارهٔ تو چه می‌گویند و چه فکر می‌کنند، نیاندیش و فقط بران زیرا که روح خداوند بر وجود ما حاکم است،

اوشو می‌گوید: "هستی تو را این‌گونه که هستی می‌خواهد، از این رو همین هستی که هستی. این‌گونه که هستی به تو نیاز دارد وگرنه کس دیگری را به وجود می‌آورد؛ نه تو را. بنابراین خود نبودن غیرمذهبی‌ترین کار است."