بریدههایی از کتاب این جهان گذرا
۲٫۸
(۱۵)
پس بدینسان به این جهان گذرابیندیش
ستارهای سحرگاهی، حبابی در نهری،
برق تندری در ابری تابستانی،
چراغی سوسو زن، شبحی، و رؤیایی.
رئوف
تاریخ لایق یادگیری و آموزش هست بهشرطی که بتواند چیزی جالب یا الهامبخش یا آموختنی بگوید، چیزی دربارهٔ جهانی که در آن زندگی میکنیم و اینکه چگونه به این شکل در آمده است.
محمد جواد اخباری
معروف است که هنری فورد گفته اغلب به نظر میرسد که تاریخ فقط شامل قطارکردن باسمهای و کسلکنندهٔ «یکسری واقعیات» است.
محمد جواد اخباری
مطالعات دیرینزیستشناسان (دیرینشناسانی که زیستشناسیِ موجودات فسیلشده را بررسی میکنند) ثابت کرده است که وضعیت سلامت خوراکجویان اغلب بهتر از وضعیت سلامت ساکنان اولین جوامع کشاورزی بوده است. جوامع کوچکی که خوراکجویان در آن زندگی میکردند آنها را از بیماریهای فراگیر حفظ مینمود و تغییر مکانِ مدام از انباشته شدن زباله که ممکن بود آفتهای ناقل بیماری را جذب کند نیز جلوگیری میکرد
mt
گونهٔ خود ما، هومو ساپینس (انسان خردمند) حدود ۲۵۰۰۰۰ سال پیش ظاهر شد، احتمالاً جایی در شرق آفریقا.
پارسا
در آغاز، تمامی جانداران چندسلولی در دریا زندگی میکردند. اما حدود ۵۰۰ میلیون سال پیش، برخی از آنها (احتمالاً اشکال اولیهٔ گیاهان یا حشرات) رفتهرفته در پهنهٔ خشکی هم سر برآوردند.
پارسا
حدود ۳.۵ میلیارد سال پیش، فقط یک میلیارد سال پس از تشکیل زمین، برخی از این مواد شیمیایی اولین موجودات زنده را تشکیل دادند. زیستشناسان این موجودات تکسلولی ریز و ساده را «پروکاریوت» مینامند و هنوز هم پرتعدادترین جانداران زمین هستند.
پارسا
در تاریخ بشر، فرهنگ جای انتخاب طبیعی را بهعنوان محرک اصلی تغییر گرفته است.
mt
درنتیجه، هر نسل وارث مجموع دانستههای نسلهای پیشین میشد و با رشد این ذخیرهٔ دانش، نسلهای بعدی میتوانستند به شیوههای نوین از آن برای سازگاری با محیطِ خود استفاده کنند. برخلاف تمامی گونههای جاندار دیگر زمین که رفتارشان فقط با تغییر ساختار ژنتیکیِ کل گونه عوض میشود، انسانها قادرند بدون نیاز به تغییر ژن، در رفتار خود تغییرات عمده بدهند. این فرایند انباشتیِ «یادگیری جمعی»، توضیح میدهد که چرا بشر توانِ استثنایی سازگاری با محیطهای متغیر و شرایط متغیر را دارد و پویایی بیبدیل تاریخ بشر را نیز توضیح میدهد. در تاریخ بشر، فرهنگ جای انتخاب طبیعی را بهعنوان محرک اصلی تغییر گرفته است.
mt
امروزه بیشترین تنوع ژنتیکی در میان مردم آفریقا یافت میشود و بر اساس آن میتوان گفت که انسان در آفریقا تکامل یافته و قبل از مهاجرت به سایر نقاط جهان مدت بیشتری در آفریقا سکونت داشته است. اگر فرضیهٔ خروج از آفریقا درست باشد، انسان مدرن در آفریقا و از اَشکال متأخرتر گونهای به نام هومو اِرگاستِر یا هومو اِرِکتوس تکامل پیدا کرده است. این گونههای جدید احتمالاً نسبتاً سریع و در یک گروه جداافتاده و دورافتاده پدیدار شدند.
mt
کربن ۱۴ در دههٔ ۱۹۵۰ توسط شیمیدان آمریکایی، ویلارد اف لیبی، در دانشگاه شیکاگو معرفی شد و به همین دلیل جایزهٔ نوبل شیمی در سال ۱۹۶۰ به او تعلق گرفت
mt
دو میلیون سال پیش در شرق آفریقا یک نوع انسانگون دیگر به نام هومو هابیلیس (انسان ماهر) ظاهر شد. عامل تفاوت این گونهٔ جدید این بود که اعضای آن میتوانستند ابزار سادهٔ سنگی بسازند. حدود نیم میلیون سال بعد باز هم یک انسانگون دیگر ظاهر شد، با نام هومو ارگاستر (انسان کارورز) یا هومو ارکتوس (انسان راست قامت)(دیرینشناسان درمورد نامگذاریِ دقیق توافق ندارند). اعضای این گونه تقریباً با ما هماندازه بودند و مغز آنها هم تقریباً به بزرگی مغز ما بود. ابزار سنگیِ ساخت آنها نیز از ابزار هومو هابیلیسها پیچیدهتر بود. برخی از اعضای این گونه آفریقا را ترک کردند و طی چند نسل تا مکانهایی به دوری چین مهاجرت کردند.
mt
شاید معروفترین جد انسانگون ما «لوسی» باشد. او متعلق به دستهای از انسانگونها به نام «استرالوپیتِسین» بود و حدود سه میلیون سال پیش در مکانی که اکنون در اتیوپیِ آفریقاست زندگی میکرد. از شکل اتصال ستون فقرات لوسی به جمجمهٔ او میتوانیم بفهمیم که او دوپا بود. مری لیکی، که از پیشگامان دیرینهشناسی انسانی است، جاپای سنگواره شدهٔ دو استرالوپیتسین که بر خاکستر حاصل از یک آتشفشان راه رفته بودند را نیزیافته است. لوسی از ما کوچکتر و مغزش تقریباً اندازهٔ مغزیک شامپانزهٔ مدرن بود، پس اگر با او ملاقات میکردیم، احتمالاً او را نوعی شامپانزه به حساب میآوردیم
mt
فتوسنتزیک اثر فرعی مهم دارد؛ واکنشهای شیمیاییِ لازم برای گرفتن انرژی از نور خورشید، اکسیژن را بهعنوان محصول جنبی تولید میکند. پس با چندبرابرشدن تعداد جانداران فتوسنتزکننده، اکسیژن بیشتر و بیشتری به اتمسفر وارد میشد. این برای برخی جانداران فاجعه بود چون اکسیژن بسیار واکنشگراست و میتواند مخرب باشد. اگر شک دارید، آتش را در نظربگیرید: آتش صرفاً اکسیژن در حال ترکیب با عناصر دیگر است. درواقع، زمینشناسان میتوانند افزایش تدریجی اکسیژن را ردیابی کنند چون نوارهایی از آهن قرمزپیدا میکنند که بهشکل کُندی از سوختن ـکه به آن «زنگزدن» میگوییم با اکسیژن آزاد ترکیب شده است
mt
میدانیم فتوسنتزبسیار زود شروع شد چون «استروماتولیت»های سنگوارهشدهٔ عظیمی وجود دارند که بزرگاند و شبیه مرجان، و از بدن میلیونها جاندار جلبکمانند و دارای توانایی فتوسنتز ساخته شدهاند.
mt
پانصد میلیون سالِ اول تاریخ زمین، دوران «هادئن» یا «جهنمی» نامیده شده است.
mt
تاریخ لایق یادگیری و آموزش هست بهشرطی که بتواند چیزی جالب یا الهامبخش یا آموختنی بگوید، چیزی دربارهٔ جهانی که در آن زندگی میکنیم و اینکه چگونه به این شکل در آمده است.
mt
یکی از بزرگترین تغییرات تاریخ زیستکرهٔ ما ظهور اولین جانداران چندسلولی درحدود ۶۰۰ میلیون سال پیش بود.
پارسا
یوکاریوتها مثل پروکاریوتها تکسلولی اما اغلب از آنها بزرگتر بودند و از دیانای خود در هستهای مرکزی حفاظت میکردند. همین امر تضمین میکرد که تولیدمثل دقیقتری داشته باشند. برخی از آنها هم قبل از تولیدمثل، شروع به مبادلهٔ تکهها و قطعههای دیانای کردند، به این معنی که نسل بعد دارای خواص هردو والد بود.
پارسا
فتوسنتزیک اثر فرعی مهم دارد؛ واکنشهای شیمیاییِ لازم برای گرفتن انرژی از نور خورشید، اکسیژن را بهعنوان محصول جنبی تولید میکند. پس با چندبرابرشدن تعداد جانداران فتوسنتزکننده، اکسیژن بیشتر و بیشتری به اتمسفر وارد میشد.
پارسا
حجم
۶۸۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۸ صفحه
حجم
۶۸۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۸ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
۵۲,۵۰۰۳۰%
تومان