بریدههایی از کتاب سینوهه؛ جلد اول
۴٫۰
(۱۸۹)
دانایی مثل تیزاب است و قلب انسان را میخورد و مرد دانا نمیتواند مثل دیگران نادان شود و خود را به حماقت بزند.
کسی که بهذاته احمق است، از نادانی خود رنج نمیبرد، ولی آن کس که حقیقتی را دریافته نمیتواند خود را همرنگ احمقها نماید.
Mozhgan
متوجه شدم که بیان حقیقت کاری است دشوار و مردم حاضر نیستند حقیقت را بشنوند، ولو به سود آنها باشد. و عقل مردم طوری با خرافات و موهومات انس گرفته که هر نظریهٔ ابلهانه را میپذیرند، ولی یک حقیقت عقلانی را قبول نمیکنند
یاسمن بلوری
گفتم هورمهب چطور میشود که یک قوش که بالای سرت پرواز میکند میتواند تو را از گزند تیرها و شمشیرها و نیزهها و گرزها محافظت کند؟
هورمهب گفت من تصور نمیکنم که محافظ من این قوش باشد، بلکه این قوش فقط علامتی است که به من نشان میدهد تا روزی که نوبت من نرسیده باشد من کشته نخواهم شد و لذا دلیلی وجود ندارد که من بترسم و من میدانم که انسان بیش از یک مرتبه کشته نمیشود و هیچکس را نمیتوان یافت که دو مرتبه به قتل برسد و بنابراین نباید برای واقعهای که فقط یک بار اتفاق میافتد انسان در تمام عمر بیمناک باشد، این است که ترس را به خود راه نمیدهم و چون نمیترسم، مرگ به طرف من نمیآید تا روزی که نوبت من فرا برسد و در آن روز چه شجاعت داشته باشم و چه بترسم خواهم مرد.
دلداده سید علی
انسان تا عملی جدید را درنیافته خود را کامل میداند، ولی بعد از اینکه دانست غیر از معلومات و اطلاعات او در جهان علمها و اطلاعات دیگر هست به نقصان و حقارت خود پی میبرد. و به همین جهت است که افراد بیعلم و بیاطلاع بسیار مغرور میشوند، زیرا تصور میکنند همه چیز میدانند و در جهان بهتر و بزرگتر از آنها وجود ندارد، و به همین جهت است که هر وقت مشاهده میکنیم مردی یا زنی نخوت دارد و با دیدهٔ حقارت نظر به ما میاندازد، باید بدانیم که وی نادان و احمق است و چون چیزی نمیداند و تجربهای نیاموخته خویش را برتر از دیگران میپندارند.
morteza zahedi
مردی که میتواند کاری بزرگتر بکند، نباید به کاری کوچک بسازد.
مهدیه
ممکن است که لباس و زبان و رسوم و آداب و معتقدات مردم عوض شود ولی حماقت آنها عوض نخواهد شد ودر تمام اعصار میتوان به وسیلهٔ گفتهها و نوشتههای دروغ مردم را فریفت.
83 FATEMEH❤️
من از معالجه بیماران مزبور استفاده نمیکردم و بر عکس ضرر متوجه من میشد، زیرا نه فقط به بیمارها داروی رایگان میدادم، بلکه گاهی مجبور میشدم که به آنها غذا بدهم.
زیرا وقتی میدیدم که معالجهٔ یک بیمار موکول به این است که غذا بخورد ناچار، به جای دارو، به او غذا میخورانیدم.
هدایایی که بعضی از فقرا برای معالجه خود به من میدادند اهمیت نداشت، لیکن چون از روی خلوص نیت داده میشد مرا شادمان میکرد و من بیشتر از این خوشوقت بودم که مردم نام مرا مبارک میدانستند و طوری از من یاد میکردند که پنداری یکی از نیکوکاران بزرگ جهان هستم.
دلداده سید علی
مهم این است که مردم هرگز پی به اشتباه یک طبیب نبرند، چون اگر بدانند که یک طبیب اشتباه کرده، فکر میکنند که هر طبیب ممکن است اشتباه نماید.
این است که هر طبیب دقت دارد اشتباه طبیب دیگر را مسکوت بگذارد تا مردم نسبت به خود او بیایمان نشوند و لذا میگویند که اطبا دستهجمعی بیماران را دفن میکنند.
amir95as
من وقتی فرعون را با آن وضع دیدم متوجه شدم که قدرت این جهان به قدری ناپایدار است که فرعون در بستر بیماری و مرگ، با فقیرترین اشخاص که در دارالحیات تحت معالجه قرار میگرفتند و میمردند، فرق نداشت.
سعید
زندگی کردن با نادانی، ولو انسان فرعون باشد، بدون ارزش است.
sarina rezaee
حجم
۴۰۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۹۵ صفحه
حجم
۴۰۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۹۵ صفحه
قیمت:
۸۷,۰۰۰
تومان