نظرات کاربران درباره کتاب صوتی چراغها را من خاموش میکنم
۳٫۹
(۲۵۷)
ماری کوری
داستان در مورد زندگی روزانه زنی است که در میان انبوه کارهای خانه خودش را فراموش کرده و دوباره تلاش میکند احساسات خود را بشناسد مقداری اطلاعات در مورد زندگی هموطنان ارمنی می دهد و مهمتر از همه غصه ای که برای من ماند اوضاع آبادان در سال ۴۸ بود که به نظر می رسیده کم از تهران نداشته و شهر نسبتا پیشرفته ای بوده. با صدای خانم مقدمی من از داستان لذت بردم شاید با لهجه ارمنی هم خونده میشد قشنگ میشد
setayesh sarkohki
بله خوزستان و آبادان به دلیل وجود پالایشگاه ها از تهران هم مدرن تر بودند!
افسوس و هزار افسوس که داغ خوزستانم تازه نیست😔🖤
alibaghbanbashi
کتاب خوبی بود . و با شروع داستان من هم انگار درون داستان رفتم و این نشان میداد که نثر ساده وشیوا و شیرینی داره.
داستان در مورد یک زن ارمنی است که کل داستان از دید ایشان روایت میشود. داستان مشکلات یک زن را بیان میکند.البته زندگی زن داستان یا همان کلاریس یک زندگی خوب و بدون دغدغه هست، چرا که او ٣ فرزند دارد و شوهرش در شرکت نفت کار میکند.او یک زن مهربان و دلشوز و از خود گذشته است، و رابطه معمولی با شوهرش یا ارتوش دارد.داستان نشان میدهد که از وقتی همسایه جدید یا خانواده سیمونیان میآبند چالش های این زن ارمنی بیشتر میشود. چرا که خانم سیمونیان یک زن پیر و بداخلاق و خود رای است که پسرش برعکس مادرش خونگرم است و رابطه خوبی با کلاریس ایجاد میکند.و ادامه داستان
در کل از خواندن این کتاب لذت بردم. و داستان پردازی و نوع روایت این کتاب را دوست داشتم .من ابن سبک از رمان ها را خیلی بیشتر از رمان هایی پلیسی جناییی ترجیح میدهم
mina
چقدر چسبید!سادگی و روزمرگیه یک زن ،با بیانی دلنشین و پُر کشش ،من ازش لذت بردم ،داستان تمام زنهای سرزمینم ممکنه به همین شکل باشه ،دلگیر شدنهای بی دلیل و خستگیهایِ گاه و بیگاه ،شادیهای بی دلیل و امیدهای مخصوص هر زن !خیلی زیبا حس و حالِ دایتانو بیان کردن راوی ،موضوع ساده بود ،اما دوسداشتنی .
Kaf. 30n
با کلاریس به گلنخودیها آب دادم، سر دوقلو ها فریاد زدم ، از دست مادر حرص خوردم. در آغوش آرتوش گریه کردم ،کیک درست کردم،لبخند زدم ،عاشق شدم و به خودم گفتم خر...
کاربر ۲۱۷۰۷۴۹
خیلی قشنگه مخصوصن با صدای شبنم مقدمی
shana
فضای داستان خیلی به دل من نشست و مکالمه ها و شخصیت های داستان رو دوست داشتم. البته قلم خانم پیرزاد از نظرم کمی مانند یه روز ابری ولی زیباست. من این کتاب رو پیشنهاد میکنم به کسانی که مشتاق تصور زندگی در دنیای کتاب ها هستند.
البته باید بگم که من نسخه چاپی این کتاب رو مطالعه کردم فقط میخواستم حس خوب این کتاب رو با شنا هم به اشتراک بزارم❤🌺
farez
چراغها را من خاموش میکنم اثری متفاوت و در عین حال واقعی و بی تعارف از زندگی خیلی از زنان امروز جامعه ی ماست، اگر فیلم به همین سادگی اثر رضا میرکریمی رو دیده باشید، رویکردتون نسبت به این اثر هم همانگونه ست. داستانی از خانواده ی ارمنی و کرکتر اصلی که مادر خانواده ست...زنی با هوش و زیرک که در حد یک مادر و همسر نمونه تنزل شخصیت پیدا کرده و وقتی مردی با درک و عمیق از نظر روحی، در همسایگی خانه اش پیداش میشه میلی درونی به دوباره دوست داشته شدن در اون زنده میشه...یک خیانت کوچک فکری که همه ی انسانها دچارش میشن و ناگزیره. نویسنده اونقدر با ظرافت و دقت به جوانب مختلف این موضوع پرداخته، که خواننده در نهایت میبینه اگر خودش هم این فراز و نشیبها رو پشت سر گذاشته بود اوضاع دقیقا به همین منوال پیش میرفت.و این یعنی قدرت نویسندگی! یعنی شما بتونید نقش رو زندگی کنید و درک کنید. داستان گیرا و جذاب بود و پایان بندی خوبی داشت.هر چند میتونست بهتر پرداخته بشه بهش.
این اولین کتابی بود که سالها پیش از نویسنده خوندم، و اگر شما هم مثل من، نویسندگی بانو پیرزاد رو با این اثر شناختید، به خوندن بقیه ی آثارش، تصور خوبتون از نویسندگی ایشون رو خراب نکنید.
هانی
هرچند شمای کلی کامنتتون درست بود و من متوجه شدم که منظورتون از "تنزل شخصیت کلاریس باهوش در حد مادر بودن و همسر نمونه بودن" شدم، اما این نوع ادبیات باعث میشه کسی کاری به بقیه حرفتون نداشته باشه، هرچقدر هم صحیح سخن گفته باشید
بهر صورت، نظراتتون رو دوست دارم و پیگیر هستم.. اما هم من هم شما متوجه هستیم که مادر بودن و همسر بودن تناقصی با باهوش بودن نداره، در هر حال، سلامت باشید و سعادتمند
ن.ن
ای کاش مقام والای مادر و هنر همسر خوب بودن را تنزل شخصیت نمیدونستین
shehneh.m
با همین ادبیات تونستن محیط خانواده را سرد و زنان را روانه مسابقات خیابانی کنند و کم کم فرزندآوری را نابود کنند
ونوس
عالی بود
باید ابادان زندگی کرده باشی تا ثانیه ب ثانیه صدای شبنم مقدمی رو زندگی کنی
هانی
دقیقا 🥺
سالومه
داستان عجیبی نداشت و زندگی روزمره بود. ولی به من خیلی چسبید. یه حقیقتهایی توش بود که شاید ساده باشه ولی توی زندگی همه خانومها فکر کنم پیش میاد. صدای خانم مقدمی هم که عالی بود. کلا لذت برم
لیلا فراهانی
من که این روزمرگی و روان بودن داستان دوست داشتم...مخصوصا اینکه خیلی هاش تجربه کردم
آمن ^__^
برشی از زندگی زنی ۳۸ ساله که مادر سه فرزند هم هست.
و در طول داستان کم کم متوجه این موضوع میشود که همیشه دیگران و رضایتشان را در اولویت قرار داده و به قول خودش، هیچ وقت کارهایی که دوست داشته را انجام نداده است و ...
متن روان و عالی، روایت خانم مقدمی فوق العاده جذاب و موسیقی هم زیبا و دلنشین بود. من انقدر جذب فضای داستان و خوانش خانم مقدمی شدم، که بلافاصله بعد از تموم کردن کتاب، دارم برای بار دوم هم گوش میدم.
شنیدن این کتاب رو به همه خانوم ها پیشنهاد میکنم.
تام ریدل
من کاملا به شخصیت اصلی داستان بی ربطم زنی خانه دار ،سالها پیش در آبادان.
ولی چرا آنقدر خوب غرق داستان شدم و درک میکردم و برام جذاب دغدغه های یک زن خانه دار .
جز اینکه زویا پیرزاد نویسنده کار بلدی است که تورا همراه یک زن خانه دار قبل انقلاب میبرد و با تمام احساسات و مشکلاتش درگیر میکند .
جوری از گرمای آبادان میگوید که حسش میکنی در کل به شدت توصیه میکنم
rosa
موضوع آن روزمرگی کاملا مشابه برای اکثر زنان.پس از پایان کتاب تاثیر خاصی روی من نداشت.اصلا حس نکردم که کتاب خاطره انگیزی خوندم.البته من نسخه کاغذی کتاب را خوندم.
فاطمه فخاریان
کتاب در دهه چهل خورشیدی و در اهواز اتفاق میوفته بسیار روان نوشته شده و روزمرگی یک خانوم خانه دار با سه فرزند و حال و هوای اون سالها و امکاناتی که ابادان در حد تهران یا بهتر داشته توصیف کرده....پر از نکته های ریز و مهم و جزییات که تو زندگی همه ممکن پیش بیاد و ارتباط با همسرش و حرف هاشون و حرکاتشون مشخص که بار این زندگی بیشتر روی دوش مادر خانواده است خانوم ارمنی داستان از روزمرگی خسته شده و تو ارتباط با ادم های جدید تصمیم میگیره تجدید نظری روی زندگیش داشته باشه...واقعا دوستش داشتم ممنون از گویندی فوق العاده خانوم شبنم مقدمی عزیز.
الماس
خیلی عالی
marziyeh bahadori
جذابیت این کتاب به اینه که نسخهی صوتیش رو گوش بدین. یه رمان با نثر روان و ساده و در عین حال حاوی دغدغههای زنانگی.
کاربر ۲۴۱۲۶۰۵
اول فقط از روی کنجکاوی این کتاب رو انتخاب کردم،چون اکثرا اسم این کتاب رو در کتاب فروشی ها یا اینترنت میدیدم
یکی دو اثر از خانوم پیرزاد هم قبلاً مطالعه کرده بودم،اول با صدای یه خانوم دیگه این کتاب رو شنیدم
متن اون خوانش یک جاهایی سانسور داشت و یک جاهایی توپوق یا حتی اشتباه داشت توی خوانش کتاب...
و تقریباً یک ساعت کمتر از این یکی بود.
از تجربه ی خوانش خانوم مقدمی انگار اینبار به وضوح اتفاقات و جاها،و فضاهای کتاب رو توی ذهنم تصور میکردم
من بار ها و بار ها به این داستان گوش کردم.گاهی دلتنگ کلاریس و دخترا میشم.
مجددا گوش میکنم،لذت میبرم،
گاهی اتفاقات بعد این خانواده رو متصور میشم،مثلا دانشگاه رفتن پس خانواده یا دبیرستان رفتن دخترا،یا خاله شدن شدن کلاریس...
خلاصه یک جایی توی ذهنم یک دوست ارمنی دارم که با اختلاف چند دهه ازمن،جنوب زندگی میکنه،همسرش کارمند نفت هست.دو دختر دوقولو و یک پسر نوجوان داره....دقیقا دورانی که من دوستدارم.
گاهی با گوش کردن به این داستان بهش سرمیزنم
«mohadese»
انتخاب شبنم مقدمی به عنوان گوینده واقعا درست بود و باعث میشد قشنگ حس و حال داستان رو متوجه بشی
Mohanna Ghazneini
صدای گوینده خودش به تنهایی خواندن (گوش دادن) کتاب رو جذاب میکنه. ممنون از خانوم مقدمی عزیز.
MasoudTM64
بسیار زیبا و عالی و شنیدنی خصوصا با صدای خانم مقدمی خیلی بهترم شده... پیشنهاد میکنم حتما گوش بدید...
زمان
۹ ساعت و ۱۲ دقیقه
حجم
۵۰۷٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۹ ساعت و ۱۲ دقیقه
حجم
۵۰۷٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
قیمت:
۱۷۶,۰۰۰
۱۰۵,۶۰۰۴۰%
تومان