نظرات درباره کتاب یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ اثر الکساندر سولژنیتسین

نظرات کاربران درباره کتاب یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ

۳٫۶
(۴۶)
sin sin
چرا اینقدر گرون؟ واقعا بی انصافیه قیمت کتاب های الکترونیکی خیلی گرونه! اونم در صورتی که فایل واقعیشو هرگز نداری و نمی تونی به کسی هدیش بدی! به دلیل قیمت مناسب کتاب های الکترونیکی توانایی خریدش رو داریم وقتی اختلافش با قیمت کتاب چاپی ده بیست تومن باشه مرض که نداریم نسخه الکترونیکیشو بخریم😐 واقعا بی انصافید کتاپ چاپی هزینه چاپ و صفحات کاغذ و صحافی و ...داره الکترونیکی چی؟😑 تا می بینید مردم جذب یه اپلیکیشن کتاب خوان شدند قیمت ها رو می برید بالا👎🏽 تخفیف ها هم اکثرا دروغینه و در واقع خرید کتاب با تخفیف قیمت واقعی و شاید هم بیشتر کتاب الکترونیکه😑
مریم
اگه قرار باشه ۲۰تومن پولش باشه ترجیح میدم برم ۴۰تومن بدم همون نسخه چاپی رو بخونم!
عشق کتاب
خیلی گرونه اگه قیمتش ۸ تومن بود میخریدم
mizo
کاش کمی هم به مترجم و ناشر فکر کنید که چطور زندگی شون رو بگذرونند و گرسنه نمونند
کاربر ۲۷۹۹۳۷۹
سولژنیتسین یه غربزده بود که واسه خوشایند اونا مینوشت.آخرش هم خودش اعتراف کرد که اشتباه میکرده. البته در بدی نظام کمونیستی و استالین هیچ شکی نیست و حتی جهت دار نوشتن هم تو کل دنیا مرسومه ولی "گدایی توجه" یه چیز دیگه ست.
Dark night
یک مقدار قیمت ۸ هزار تومان نامعقول است. مطمئنا هزینه ای که برای کتاب شده با ۸ هزار تومان قابل قیاس نیست. این قیمت ۲۵۰۰۰ تومان معقولتر است. البته من نمی‌گویم دوست ندارم این کتاب ۸۰۰۰ تومان باشد ولی با در نظرگیری هزینه هایی که برای کتب می‌شود این قیمت برای ناشر ضرر آفرین است.
ایران
این کتاب حکم یک روایت رو داره ،البته نه فقط روایتی در مورد اردوگاه های کار در دوران استالین ،بلکه آئینه ی زندگی عمومی مردم در این اتحاد کمونیستیه . اگر مایل هستید با سختی های یک زندگی اردوگاهی اونم در دوران ژوزف جوگاشویلی آشنا بشید کتاب خوبیه ،اما خب بنظرم خوندن این کتاب از این جهت که شرایط زندگی ما فی الحال استاندارد هاش حتی نسبت به یک سرزمین بسته کمونیستی به مراتب پائینتره ،چندان لطفی نداره . به هر حال اگه به سرتون زده که با یک ارودگاه کار اجباری تبعیدی های(مخالفین سیاسی حکومت ،محکومین دادگاه های نظامی و.. ) حکومت که در وسط دنیایی از یخ و سرما و خشم نگهبانان و مسئولان اردوگاه قرار داره ،آشنا بشید خوبه. خسته کننده نیست روایت و ریتم داستان این یک روز از زندگی شوخوف تو اردوگاه ،مناسبه، و روایت پرکششیه ،اما برای مخاطب ایرانی بعید میدونم چندان جذاب باشه. اگه مخاطب با آثار روشنفکران قدیمی تر شوروی آشنا باشه مطالعه این اثر سولژنیتسین هم که همین چند سال پیش درگذشت میتونه تجربه جالبی براش باشه. کتاب تقریبا از نیمه دومش جذابیتش به مراتب بالاتر میره و به واقع خواننده میتونه خودش رو در دل اون اردوگاه و یکی از اعضای دسته صد و چهار فرض کنه که در سرمای زیر سی درجه سیبری دوران محکومیتشون رو سپری می کنند و همه فکرشون زنده موندن در این دشت های برفی و تموم شدن عصر استالین و پایان محکومیت شونه.
کیوان
لطفا در قیمت نسخه الکترونیکی تجدید نظر بفرمایید تا افراد بیشتری بتوانند استفاده کنند.ممنون.
جواد
من از این کتاب فهمیدم زندگی و جان و عزیزان یک انسان برای رژیم های توتالیتری ذره ای اهمیت ندارد و آن ذره ای که به حقوق بشر اهمیت می دهند در راستای پروپاگاندای رسانه های خودشان است. نگاهی به این کتاب وحشت به جان یک انسان بی طرف می اندازد که چگونه رژیم استالینی جان انسان ها را با اعمال شاقه و فرستادن آن ها به جهنم های اجباری می گرفت و از آن ها کارهای مفت در جهت اهداف خودش استفاده می کرد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ و کتاب مجمع‌الجزایر گولاگ از آلکساندر سولژنیتسین، علیه جنایت‌های استالین و اتفاقاتی که در گولاگ رخ می‌داد نوشته شده است. در آثار ادبی‌اش با بهره‌گیری از تجربه‌های خود، تاریخ سیاسی قرن بیستم کشور شوروی، به ویژه سازوکار سرکوب سازمان‌یافته را روایت می‌کند. سولژنیتسین به خاطر نوشتن نامه‌ای در انتقاد از ژوزف استالین سال ۱۹۴۵ توسط سازمان جاسوسی دستگیر و به هشت سال زندان در گولاگ محکوم شد. بنابراین آنچه در این کتاب می‌خوانید، نویسنده خود از نزدیک تجربه کرده است.حقایق و آگاه‌سازی‌های سولژنیتسین که خود هم در زندان بود در این رمان‌ها به حدی حاکمان روسیه را عصبانی کرده بود که در یک برهه اگر شما این کتاب‌ها را داشتید به زندان محکوم می‌شدید. سولژنیتسین پس از مرگ استالین و تجدیدنظر درباره حکمش همچنان با مشکلات مختلفی روبه‌رو بود و حتی از روسیه اخراج شد اما در پی اصلاحات میخائیل گورباچف دوباره تابعیتش را به او پس دادنداین رمان یک روز از زندگی شوخوف را در اردوگاه کار اجباری روایت می‌کند. یک روز کامل از ساعت پنج صبح زمانی که صدای ضربه‌های چکش بر صفحه فلزی شنیده می‌شود تا زمانی که زندانی پتوی نازک و چرک را روی سرش می‌کشد و به خواب می‌رود. رمان به ساده‌ترین شکل ممکن نوشته شده و فضای اردوگاه را بسیار دقیق بیان می‌کند. اردوگاهی که در آن هیچ رحم و مروتی وجود ندارد و همان‌طور که احتمالا حدس می‌زنید قانون جنگل در آن حکم فرماست. شوخوف به اتهام خیانت به وطن محکوم شده است. در رمان می‌خوانیم هنگامی که پرونده شوخوف تحت بررسی بود او را به جاسوسی برای آلمان متهم کرده بودند اما نه شوخوف و نه بازپرس هیچ‌چیزی درباره ماموریت جاسوسی شوخوف نمی‌دانستند بنابراین در حکم او فقط نوشته بودند: «ماموریت» و همین کافی است تا شوخوف به ده سال محکوم شود.کار زندانی‌ها در اردوگاه این است که در یک محل جدید زندان دیگری برای زندانیان سیاسی بسازند. زندانی که ممکن است در آینده جای خود آن‌ها باشد. اما ساختن یک زندان جدید به خودی خود کار سختی نیست، سختی اصلی آن است که باید در هوای منفی سی درجه کار کنند. البته اگر دمای هوا به منفی ۴۲ برسد زندانی‌ها می‌توانند آن روز کار نکنند اما دماسنجی که دما را نشان می‌دهد هرگز منفی ۴۲ را نشان نمی‌دهد. راه دیگر برای کار نکردن درمانگاه است. اما درمانگاه هم برای افرادی که بتوانند رشوه بدهند کارسازه سرما و یخ زدن تنها مشکل اردوگاه نیست. گرسنگی دائمی هم از مواردی است که همیشه با شماست. در اردوگاه حق ندارید هیچگاه نان اضافه‌ای را پنهان کنید تا شاید در وعده غذایی بعد سیر شوید چون نان داشتن یعنی شما قصد فرار دارید و همین موضوع ممکن است شما را برای ده روز روانه انفرادی کند و هیچ زندانی‌ای نمی‌خواهد به انفرادی برود. قوانین دیگری هم وجود دارد که یک زندانی باید همه آن‌ها را رعایت کند در غیر این صورت ممکن است جلوی چشم بیفتد و یا تاثیر منفی در ذهن یک نگهبان ایجاد کند که این به هیچ وجه خوب نیست. حتی ممکن است شما را محض سرگرمی به ده سال زندان اضافه محکوم کنند! وارد شدن به اردوگاه‌های کار اجباری در دوران استالین بسیار ساده بود اما خارج شدن از آن هرگز موضوع ساده‌ای نبود. بیشتر افرادی هم که آزاد می‌شدند دیگر سلامت خود را از دست داده بودند. کافی است شما در اردوگاه یک بار به انفرادی محکوم شوید تا سلامت خود را برای همیشه از دست دهید. همین وضعیت وخیم انفرادی با زندانیان کاری می‌کرد که همیشه تابع قوانین اردوگاه باشند. گرسنگی کشیدن، یخ زدن، کار کردن و حتی کتک خوردن بهتر از رفتن به انفرادی است. شوخوف که در زندان ش-۸۵۴ نام داشت یک شخصیت محکم دارد که البته آسان به دست نیامده است. او خود را با زندگی در اردوگاه وفق داده و در واقع زنده ماندن را یاد گرفته است. مثلا برای خودش از مفتول آلومینیومی و قالب شنی یک قاشق خوب برای خودش ساخته بود یا حتی برای زمان کار وسایل به‌دردبخوری را برای خود پنهان کرده بود این رمان سولژنیتسین شاهکار نیست اما کتاب بسیار خوب و صدالبته مهمی است که در زمان خود بسیار هم مورد توجه قرار گرفت. می‌توان این رمان را برگی از تاریخ روسیه دانست. تنها نکته منفی درباره کتاب شاید ترجمه آن باشد که می‌توانست بهتر باشد. همچنین ویراستاری کتاب بسیار نامناسب است. در نظر بگیرید روی جلد اسم شوخوف «دنیسویج» نوشته شده است اما در تمام کتاب «دنیسویچ» آمده است.🌿
واژه
خیلی توی نظر نوشتن نیسم ولی بخاطر ارادتی که به این کتاب دارم می نویسم. شاید واستون جالب باشه. بذارین قصه خودم و این کتاب رو براتون تعریف کنم. من توی یه منطقه سردسیر و کوهستانی و برف خیز زندگی میکنم بابام که معلم جغرافی بود و الان دیگه بازنشسته شده یه سری کتاب توی کتابخونه داشت که وقتی کوچیک بودم همش باهاشون کشتی میگرفتم. بیشتر اطلسای گیتاشناسی بخاطر صفحات بزرگ و کلی نقشه رنگاوارنگ واسم جذاب بود. یکی از کتابای کتابخونه جمع و جور بابام همین رمان یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ بود با ترجمه آقای فرخ فال و طرح جلد از آیدین آغداشلو. کتاب رو یکی از همکارای بابام به مناسبت روز معلم بهش هدیه داده بود و الا از بخت بد من بابام مث بقیه اهل خونه اهل خوندن رمان نیس. شرط میبندم یه بارم این کتاب رو نخونده😂 کتاب چاپ سال 60 بود و روی جلدش قیافه یه مرد عینکی بود که داشت فریاد میکشید توی یه زمینه سیاه و قرمز که واسه یه بچه شیش هف ساله واقعا ترسناک بود. این کتاب اون موقعا منو می ترسوند و حس بدی بهم منتقل میکرد. هر موقع میرفتم سمت کتابای بابام تا واسه خودم تفریح کنم طرف اون قفسه نمیرفتم. بعضی وقتام که شجاعت به خرج میدادم و برش میداشتم دستمو میذاشتم روی عکس روی جلد و میگفتم آخه این چه کتابیه با اون اسم قلمبه سلمبش؟!😂😂😂 این قضیه مال اواسط دهه هفتاد هس. گذشت تا اوایل دهه نود. من دوره کارشناسیمو تموم کرده بودم و افتاده بودم تو نخ خوندن رمانای روسی و فرانسوی. یک روز برفی که بدون کتاب مونده بودم و از شما چه پنهون خمار رمان بودم یک آن جرقه ای تو ذهنم خورد💥 و یاد اون کتاب ترسناک توی کتابای بابام افتادم. با اشتیاق و حس ماجراجویی رفتم توی انباری و بعد از چند دقیقه پیداش کردم. خود خودش بود: کابوس دوره کودکی. از این که فهمیدم رمانه و روسی ذوق زده شدم. ولی هنوز نمیدونستم چه کتاب محشریه. برف اومده بود و حیاط روستایی ما پر برف بود. این که مدام از برف حرف میزنم وقتی کتاب رو خوندین متوجه میشین. نشستم توی اتاق کنار بخاری و بی خیال شروع کردم به خوندنش. الان که دارم توصیف میکنم حس خوبی بهم دست میده. انقدر جذاب و گیرا بود که مث اسمش یک روزه خوندمش. نمیدونم چند ساعت طول کشید فقط یادم میاد همون روز تموم شد. شاید یکی از جذابترین خاطرات کتابخوانی من همین باشه. واسه خودم خیلی حس خوبی بود و توی یه کلمه خیلی چسبید. مخصوصا که توی برف زمستون و توی خماری بی کتابی خوندمش اثرش چند برابر شد. بعد از این کتاب ارادتم به روسها توی داستان و رمان خیلی بیشتر شد. کل داستان در مورد اتفاقات یک روز از زندگی یه کارگره توی کارگاهای کا اجباری استالین توی شوروی سابق. ینی از صبح حدود ساعت 5 که از خواب بیدار میشن تا شب که خاموشی میزنن. همین مورد هم یکی از جذابیتهای کتاب و البته دلیلی بر استادی نویسندست که چطور یک روز رو تبدیل به یک رمان کرده اون هم نه یه رمان آبکی. البته از نظر محتوا کتاب تلخیه و ترسیم سیاه روزی و فلاکت مردم توی حکومت استالینه ولی از نظر ادبی و ساخت رمان یه اثر قابل اعتناست و حتما می ارزه که واسه خوندنش وقت بذارین. فک کنم در مورد همین رمان یه مطلب میخوندم که یکی از نویسنده های خیلی شاخ روس میگف شروع به خوندنش کردم هنوز چن صفحه نخونده بودمش که بلند شدم لباس رسمی خودم رو پوشیدم و در کمال احترام و تشریفات کتاب رو خوندم. توصیه میکنم تشریف بیارین نسخه موصوف رو بهتون بدم به صرف چای توی یه روز برفی بخونیدش تا لذتش چند چندان بشه😋
کاربر ۳۵۴۸۰۲۱
چرا اینقدر قیمت‌ها زیاده دیگه زیاد تعارف نکنید و قیمت چاپی و پی دی اف رو یکی کنید
AS4438
کتاب جالبی بود، درمورد اردوگاههای کاراجباری کمونیستی استالین، ترجمه خیلی جالب نبود ولی کتاب خوبی بود.
narges
یک روز از زندگی یک زندای در این کتاب به خوبی ارزش هر تکه نان را شرح میدهد نانی که برای یک زندانی حکم مرگ و زندگیست و یک روز در زندان با همه روزمرگی که دارد میتوان از ان ۳۷۰ صفحه نوشت
امین آقا
ترجمه کتاب افتضاحه ، اگر میخواهین از این کتاب لذت ببرید ترجمه خانم فهیمه توزنده جانی را بگیرید از طاقچه میخوام این کتاب با ترجمه ایشون بگذارند، ممنون. حیف این کتاب که با این ترجمه خرابش کردن، حس نویسنده کامل منتقل نمیشه.😑
pouria
سلام وقت بخیر. چرا قیمت کتاب اینقدر بالا هست. میشه لطفاً درباره نحوه قیمت گذاری یک بار شفاف سازی کنین.این تقریبا نصف قیمت نسخه چاپی هست.اگر قرار باشه اینقدر هزینه کنم خوب نسخه چاپی میخرم که هر وقت دلم خواست بتونم به کسی قرض یا هدیه بدم. پول را میدیم ولی مالک این کتاب نیستیم و فقط هم همینجا میشه خوند. خوب چرا لطفا درباره اینکه چطور با حذف همه عواملی که باعث بالا رفتن یک کتاب کاغذی میشه باز هم فقط ۵۰ درصد ارزون تره یک توضیح بدید. سپاس.
mizo
ناشر و مترجمی که عمرشون رو صرف تولید کتاب میکنند چی؟ با چه درآمدی زندگی کنند؟ چه فایده کتاب بخونید وقتی درک‌تون رشد نمی‌کنه؟

حجم

۱۴۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۱۴۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد