نظرات کاربران درباره کتاب من زنم پس حرف می زنم
۳٫۹
(۱۴)
StarShadow
احتملا اولین چیزی که عنوان کتاب به فکرتان می اندازد فمینیست است. آن هم به این دلیل که در این دوره و زمانه، هرچیزی که از حقوق زنان دفاع یا از جنبه ی مثبتی به زن نگاه کند، در دسته ی عقاید فمینیستی قرار میگیرد. و هر چیزی که خلاف جهت خواسته ها و منافع به حق و نا به حق زنان باشد، زن ستیزی محسوب میشود. خب، این کتاب از خیلی جهات هم فمینیستی است و هم نیست. اما بیشتر از آن که مملو از عقاید گاها افراطی فمینیست باشد، روایتی از ظلم و ستم است. ظلم و ستمی که میتواند در حق هرموجودی صورت بگیرد؛ حیوان، انسان؛ نژاد، جنس، ملیت و... با این حال چون شخصیت مظلوم، جنس مؤنث انتخاب شده و میدانیم که تساوی حقوق زن و مسائل پیرامون آن چقدر موضوع بابی است، حساسیت ماجرا بالا رفته است.
کتاب به راحتی در دسته ی علمی تخیلی قرار میگیرد. داستان در یک پادآرمانشهر اتفاق می افتد. جایی که بالاخره مردان توانسته اند زن ستیزی را کاملا بر جامعه چیره و زن را از اجتماع، سیاست و توسعه حذف کنند. حالا کوچک ترین حقوق انسانی مثل حرف زدن، از زن ها سلب شده است. دستبند های واژه شمار که تنها ظرفیت صد کلمه در روز را دارند، مسئول کنترل این محدودیت هستند. تنها کاری که زنان باید انجام دهند یا بهتر است بگویم اجازه ی انجامش را دارند، خانه داری و مطیع شوهر بودن است. یک روز صبح مردان از خواب بیدار شدند و تصویب کردند که تمام پلیدی های جهان زیر سر زنان است پس باید به عصر ویکتوریا برگشت. زمانی که زنان توسری خور و سر به زیر، پایشان را از آشپزخانه هم فراتر نمیگذاشتند.
جین شخصیت اصلی داستان و دکتر زبان پریشی است. او هم مانند سایر زنان محکوم به سکوت است. او که همیشه نسبت به مسائل سیاسی منفعل بوده و خودش را توی حبابش نگه میداشته، این بار تصمیم میگیرد که دست به تغییر بزند. او باید از کارها و برنامه های مرموز دولت سر در بیاورد.
جین مانند بخشی از خود فمینیست، عیب و ایراد و دوگانگی هایی دارد. او خیانتکار است و سعی میکند این موضوع را با ادغام موضوعاتی که از نظر خواننده نیز ناعادلانه و غیرمنطقی است، کم توجه نشان دهد. مثلا هنگامی که درمورد خیانت به شوهرش صحبت میکند، از این گلایه میکند که وسائل پیشگیری از بارداری دیگر یافت نمی شوند و جای آنها را به وفور لوازم مورد نیاز نوزاد گرفته. یک روش کورکورانه برای افزایش زاد و ولد! یا مثلا شوهرش را مدام با معشوقش مقایسه میکند که شوهر ویژگی های مورد علاقه ی او را ندارد اما معشوق چرا. شاید از این طریق میخواهد همزادپنداری خواننده را برانگیزد اما این یک حقیقت است که خیانت هیچ جوره توجیه نمی شود. او هم از منطق خیانتکاران پیروی میکند: نو که اومد به بازار کهنه میشه دل آزار. چطور ده سال پیش از منفعل بودن شوهرش ناراحت نبود اما تا نو به بازار آمد به این نتیجه رسید که از اول هم کهنه را دوست نداشته و حتی برایش دل آزار هم هست؟ مگر از آن اول چشم و گوشش را بسته بودند؟ اصلا گیرم که اینگونه باشد، چرا به این موضوع را به شوهر نمیگوید که این رابطه را تمام کند؟ او هیچ وقت از این کار خود ابراز عذاب وجدان نمیکند. برعکس با کمال پررویی و حق به جانبی پیش شوهرش اعتراف میکند که معشوق دارد!
غیر از این موضوع که تا مدتی باعث شد از جین بدم بیاید، او شخصیت جالبی مثل باهوشی و سرسختی دارد. و زنی موفق است.
قلم نویسنده جالب و پرکشش بود اما خب به آن جذابی که تصور کرده بودم نبود. قسمت هایی از متن ناواضح و غیرقابل درک است که فکرمیکنم بخاطر ترجمه یا سانسور باشد.
افراطی گری در هر اعتقادی موجب خسارت های جبران ناپذیر و کارهای مسخره میشود. مهم نیست ظلم ناشی از این افراط گری در حق چه کسی صورت گرفته؛ زن یا سیاه پوست. مرد یا سرخ پوست. ظلم ظلم است و تبعات کوچک مغزی و افراطی گری همچنان سرجایش است.
در این کتاب در کنار نقد تبعیضات جنسیتی، مسائل مطرح جامعه نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. مسائلی که هنوزم در جامعه با آن دست و پنجه نرم میکنیم: شست و شوی مغزی جوانان، تعصب، منفعل بودن افراد نسبت به وضع جامعه و...
پ.ن: بعد از خواندن این کتاب از خودم این سوال را می پرسیدم: «آیا با نخواندنش چیز خاصی را از دست میدادم؟» به همین دلیل برای توصیه کردنش مطمئن نیستم
پایانش آبکی بود و برای من که سرسخت مخالف خیانتم، رومخ.
ولی همینطور خواهرانه بخوام با هم جنس هام صادق باشم، اگه زن ها در حرف زدن محدودیت داشتن جدا به نظرتون خیلی از فتنه ها برپا میشد؟ خیلی از غیبت ها و دروغ ها و خاله زنک بازی ها به نظرم از بین میرفت😅 (حالا نمیخواد جدی بگیرید)
بی پروا
چقدر سوت و کوره😢
shayestehbanoo
من زنم پس حرف میزنم!
زن : در این کتاب نویسنده جامعه ی پاد آرمانی رو به نمایش میکشه جامعه ای که در اون زنان از فعالیت های اجتماعی حذف شدند و فقط حق ادامه ی بقا در حیطه ی وظایف خانوادگی و خانه داری دارند و در هیچ امر مهم اجتماعی و سیاسی دخیل نیستند!
زندگی:ً
زندگی زنان این جامعه پاد آرمانی با انواع چهارچوب ها توسط مردهای اون خونه زیر نظر گرفته میشه زنان در جامعه ی پاد آرمانی به تصویر کشیده شده حتی احازه ی صحبت ندارند و با دستبندهایی واژه شمار روی دستشون فقط تا صد کلمه در روز میتونند حرف بزنن تمامی مدارس دخترانه فقط دروس مربوط به خانه و خانه داری که از دید دولت وقت نماد پاکدامنی و پاک نهادی زن هاست رو درس میدند و کلیه ی زن ها نه کاغذی در اختیارشون قرار میگیره نه کتابی و هیچ حقوق مدنی ای ندارند
آزادی:
تا اینکه جامعه ی مرد سالار پیش رو برای یک درمان دارویی - پزشکی به جین شخصیت اصلی داستان که دکتر متخصص زبان پریشی در بخش ورنیکه مغز هست احتیاج پیدا میکنه و جینی که سالهای گذشته ی عکرش در کنش های سیاسی منفعل بوده و با تشکیل دولت جدید پشیمونه از کارش قدم به راه آزادی خودش و کشورش میگذاره کتاب خوبیه … میشه گفت ژانرش در دسته کتاب هایی مثل ۱۹۸۴ و سرگذشت ندیمه و .. قرار میگیره هرچند از لحاظ محتوا و نوشتار قدرت این دو کتاب رو نداره اما از احاظ به تصویر کشیدن یه جامعه زن ستیز بسیار خوب ظاهر شده و اررش خوندن رو داره
amir mojiry
لطفن به بینهایت اضافهاش کنید
AYDA2001
تنها چیزی که میتونم دربارش بگم اینکه: از دستش ندید
کاربر ۶۶۰۶۶۹۰
جالب نبود
حجم
۳۷۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۶ صفحه
حجم
۳۷۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۶ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد