نظرات کاربران درباره کتاب حجره پریا

دوسش داشتم :) پیشنهاد می کنم کسانی که به کتاب های اطلاعاتی علاقه دارند بخونن

از ویژگی مهم کتاب های این نویسنده این هستش که نمیتونی کتابو زمین بذاری و تا تمومش نکنی نمیتونی کار دیگه کنی. هم اطلاعات خوبی داره هم جذابیت بالا و فضاسازی خوب و پایان تاثیرگذار . عالی در یک کلام.

بسم رب الشهدا والصدیقین باسلام خواندن این کتاب رو به همه سفارش میکنم کتابی بسیار خوب وجذاب میباشد باتشکر ازنویسنده محترم

باز هم عالی کتابی پر از استرس و هیجان به طوری که هر ساعت از شبانه روز میتونید شروع کنید به خوندن و بی خیالش نشید تا تموم بشه. من خودم ساعت۹شب شروع کردم به خوندن و تا ۱۲شب تمومش کردم:)

خیلی کتاب جذابی بود. روایت اتفاقات عالی و پر کشش بود.

👍

حجره ی پریا داستانی از چند دختر طلبه که احساس تکلیف می کنند و هدفی بالاتر از گرفتن صرفا مدرک دارند؛ و یاد آوری مجاهدت و از جان گذشتگی نیروهای امنیت... خدا پشت و پناه و یاور همشون باشه.💛🌻

عالی بود واقعا دوست داشتم

جذاب.آموزنده.نفس‌گیر

برای آگاهی از عملیات های روانی جاری کتاب مفیدیه

خیلی قشنگ بود خیلی.کف خیابون از همین نویسنده هم قشنگ بود

همراه بشویم با یک #رمان مستند امنیتی، ماجرای ۷ دختر #طلبه که جایگاه و رسالت خود را،دیدند و شناختند و تا بهبودی کامل جهان،پای کار هستند. این بار از راه بحث و #مناظره بافعالان آتئیستی در فضای مجازی،سعی در مغلوب کردن آنها دارند. اما این کار برای آنها بدون هزینه باقی نمی ماند... یه لحظه فکر کنیم،ما جایگاه و وظیفه خودمون رو شناختیم؟کدوم گوشه ی اسلام رو دست گرفتیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم این کتاب پر از دغدغه هست نشون دهنده‌ی افرادی که تحملِ دردِ علمِ بدونِ عمل رو نداشتند! به این گروه دخترانه افتخار میکنم مخصوصا به پریا.. نشون داد یه دختر چقدر میتونه قدرتمند باشه و "اون" ... ! شخصیت گمنامی که آخرای داستان وارد شد و خیلی زود رفت.. ولی عمق و بلندای اثری که بجا گذاشت قابل وصف نیست! چه افرادی جون خودشون رو کف دست گرفتند و برای امنیت تلاش میکنند و ما بیخیال.. واقعا چه هدفی دارن؟ چه عقیده‌ای دارن؟ چی بهشون انقدر یقین و قدرت داده؟.. و بار دیگر شاید[!]با تمام وجودم[!]حس کردم که چقدر جاهلم.. چقدر کار دارم..

امنیت، نه ارزان است، نه آسان انتهای کتاب گریم گرفت عالی بود

خیلی خیلی قشنگ بود!من برای شخصیت «اون» و طریقه شهادتش گریه کردم چقدر مظلوم بود!واقعا ما امنیتی که داریم این که ما توی عید راحت میریم خرید و تو خیابون ها قدم می‌زنیم مدیون جوانایی شجاع و قوی و وفادار و باهوش امثال«اون» و «محمد» هستیم بهتون افتخار میکنم اگه نظرمو میبینین روزتون مبارک!

این کتاب هم یکی دیگه از کتابهای اقای حدادپور هست که موضوع امنیتی داره، ماموری اطلاعاتی به نام محمد که در طی کتابهای مختلف، عملیاتهایی با موضوعات مختلف رو هدایت میکنه. طبق گفته نویسنده این کتابها از پرونده های مستند نوشته میشه اما اینکه مستند بودن فقط در حد موضوع پرونده است یا شخصیتهایی که در داستان معرفی یا شهید میشن هم مستند هستن. این کتاب راجع به چند دختر طلبه هست که طی فعالیت در فضای مجازی در جهت مبارزه با انحرافات فکری موجود در فجازی، درگیر یک عملیات امنیتی میشن و اتفاقات موجود در این پرونده رو روایت میکنه. نثر کتاب پر کشش و جذابه، هرچند قسمتهایی که به بیان مطالب علمی امنیتی میپردازه، نثر کمی یکنواخت میشه اما کشش داستان تقریبا حفظ میشه. کلا شخصیت اول داستان یعنی محمد، شخصیت نسبتا جذابی داره مثل قهرمان های فیلمهای اکشن-جاسوسی، و در سایر کتابها ادم رو به دنبال خودش میکشونه. خوندن این کتاب و سایر کتابهای این نویسنده خصوصا کف خیابون ۱ و ۲ و اردیبهشت رو به همه عزیزان پیشنهاد میکنم تا یکم چشم و گوشمون به دنیای واقعی باز بشه و از توهمات خصوصا توهمات ناشی از رسانه ها خارج بشیم...

خیلی قشنگ بعد از اینکه کتاب تموم شد میشه فهمید که این آرامش و امنیتی که توی کشور داریم واقعا الکی نیست و خیلیا دارن زحمتش رو میکشن (:

سابق بر این کتاب را در کانال نویسنده خوانده بودم. یادم هست اون زمان هم به حسرت بودم که کاش مجامع علمی در حوزه ی علوم انسانی در آموزش علوم و تربیت نسل بعد طوری رفتار می کردند که تمام فارغ‌التحصیلان توانایی پاسخ و برخورد با مواضع غیرمعقول و غیرمنطقی را داشتند. و کاش تمام محصلین در طلب علم انقدر سختکوش بودند که علوم فراگرفته در بعد عملی وارد جریان زندگیشون میشد. نه اینکه تنها دغدغه ای که در مراکز علمی هست نمره گرفتن جهت پاس کردن درس و گرفتن مدرک برای شغل آینده بود😔 کتاب ۱۲ از دریای بینهایت

کتاب‌های این نویسنده، طرفدارهای خاص خودش رو داره، (البته به همون اندازه مخالفان خودش رو هم داره!) در مورد این کتاب، سوالی که برای من پیش اومد، *فاز یگانه* بود! متوجه نشدم طلبه ی سطح ۳ فلسفه باشی، با اون اعتماد به نفس سخنرانی کنی و بزرگان رو سر ِ کار بذاری؛ قاعدتاً همچنین آدمی از نظر ایمان و تقوا هم باید روی خودش کار کرده باشه(به خصوص که دوست پریا هم هست)... پس اون چه گافی بود که توی داستان داده بود؟ و گاف بزرگتر رو نویسنده دادن که در انتها هیچی از عاقبت رابطه ی پنهانی یگانه نگفتن.

《امنیّت، نه ارزان است و نه آسان!》