نظرات درباره کتاب تلخ تر از شیرین و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب تلخ تر از شیرین اثر تارا سالیوان

نظرات کاربران درباره کتاب تلخ تر از شیرین

امتیاز:
۴.۹از ۱۳ رأی
۴٫۹
(۱۳)
Raman Rasekhi
از اون کتاب هایی هست که همه مردم دنیا باید بخوننش. من به شخصه دیگه حالم از شکلات بهم میخوره. جالبه بدونین که واقعا هشت تا از کودکانی که فرار کردند شکایت کردن که همه اهل مالی بودن . اتفاقا یکی هم جراحات خیلی بدی در اثر برخورد قمه با دستش داشته.😄 اول میخواستم در مورد این که فقط برا نهار خوردن از خواندن کتاب دست کشیدم بگم ولی آخر کتاب دیدیم اینها چیز های مهمتری هستند و پیشنهاد کنم خودتون بخونین . داستان یکی از برده های نوینه که از کشورش مالی به همراه برادر ۸ ساله اش به ساحل عاج به امید کار کردن و زندگی بهتر میاد ولی این راه یکطرفه بوده .
mo
کتاب قشنگی بود. یه جاهاییش برام دردناک بود ولی خیلی جذاب بود توصیه می کنم بخونید
آناهیتا
واقعا تعجب کردم که چرا همچین کتابی نظرات کمی دارد و این کتاب معروف نیست. جز داستان هایی هست که باید هر کسی بخواند این کتاب سرشار از هیجان و امید و همینطور عشقی هست که یک پسر به برادر کوچیک تر از خودش داره و حاضره هر کاری برای محافظت از او بکنه این کتاب داستان دو بردار است که شبانه روز در مزرعه ی کاکائو کار می کنند ولی انگار راه فراری از آن مزرعه نیست و باید تا همیشه آنجا کار کنند و فکر فرار از آنجا را از ذهنشان بیرون کرده بودن اما با آمدن دختری به مزرعه که رفتارش شبیه گربه های وحشی هست شور و اشتیاق آنها برای فرار تازه می شود می دونم خوب خلاصه رو نگفتم ولی یک بار به این کتاب شانس بدید. تلخ تر از شیرین حرف های زیادی دارد درباره سختی های زندگی آفریقایی می گوید و بچه هایی که توی دنیا سخت تلاش می کنند و در مزرعه ی کاکائو بدون هیچ دستمزدی کار می کنند تا ما بتوانیم شکلات های خوشمزه بخوریم بد نیست درباره ی سرگذشت سخت زندگی آنها بخوانید و شاید تاثیر این کتاب باعث شد کاری برای آنها و این دنیا بکنید‌ من حتی با خواندن این کتاب اشک هایم ریخت. راستی وقتی که کتاب را خریداری کردید حتما حتما قبل از خواندن مقدمه و بعد از پایان کتاب آخر کتاب و یادداشت نویسنده را بخوانید چون قطعا همین مقدمه و یادداشت هم چیز های زیادی به شما می آموزد.
zahra
فوق‌العاده بود . داستان فوق‌العاده جذاب در عین حقیقت . شخصیت های داستان واقعی نبودن ولی نویسنده اتفاقی که برای بعضی کودکان ساحل عاج و مالی می‌افتاد رو با قلم جذابش به تصویر کشید . از اون کتابایی بود که آدم نمی‌خواست زمین بزارتش
v
واقعا داستان جذابی هس به همه پیشنهاد میکنم بخونین 😍
hasti
من این کتاب رو خوندم و خیلی روم تاثیر گذاشت و جالب بود تا حدی که وقت تمام وقت های فراغتم رو می‌گذاشتند تا این کتابو بخونم ، واقعا لذت بردم بهتون پیشنهاد میکنم 💕
کاربر 1425918
فوق العاده زیبا و خواندنی بود. پیشنهاد میکنم حتما بخوانید که با حقایق بسیاری آشناتون میکنه و خییییلی زیبا هست من که عاشقش شدم
زنبورِ پرکار
دست نویسنده و مترجم دردنکنه. این کتاب رو من سه یا چهار سال پیش خوندم و نسخه ی فیزیکیش رو هم دارم. مخاطب این کتاب نوجوانه اما از نظر من بزرگتر ها هم بخونن خیلی خوبه. از اون کتاب هاست که ارزش چندین بار خوندن رو داره هر چند که شما رو خیلی غمگین میکنه اما انتهای کتاب پایان خوشه.
گمشده در دنیای کتاب ها :(
کتاب «تلخ تر از شیرین» رمانی نوشته ی «تارا سالیوان» است که اولین بار در سال 2016 به چاپ رسید. نوجوانی پانزده ساله به نام «آمادو» به همراه برادر کوچکش «سیدو» خانه را ترک کرد و برای کمک به خانواده اش در طول خشکسالی، به دنبال کار رفت. دو سال بعد، این دو پسر هنوز در اردوگاه کاشت و برداشت کاکائو هستند، در جایی که به زور آورده و مجبور به کار شده اند. «آمادو»، «سیدو» و سایر پسران در اردوگاه، یا باید مقداری زیادی از غلاف کاکائو را هر روز برداشت کنند یا کتک سختی بخورند. وقتی برای اولین بار یک دختر وارد اردوگاه می شود، «آمادو» احساس می کند که انگیزه ای تازه برای فرار پیدا کرده است. دختر که «خدیجه» نام دارد، باعث رقم خوردن اتفاقاتی دگرگون کننده می شود که شخصیت های داستان را راهی سفری مخاطره آمیز به مقصد خانه می کند. نکوداشت های کتاب تلخ تر از شیرین An unforgettable story of courage and compassion. داستانی فراموش نشدنی درباره شجاعت و عطوفت. Kirkus Reviews Kirkus Reviews An engaging story that will engender empathy in readers. داستانی جذاب که باعث برانگیخته شدن حس همدردی در مخاطبین خواهد شد. School Library Journal School Library Journal A gripping and painful portrait of modern-day child slavery. تصویری گیرا و دردناک از کودکان کار در عصر مدرن. بخشی از کتاب : وقتی همه ی غلاف های رسیده را از درخت چیدم، روی زمین می پرم. فکر می کردم «سیدو» همه ی آن ها را جمع کرده باشد. در عوض، «سیدو» را می بینم که دارد غلاف های خودش را همان جوری می چیند که همیشه گفته ام نباید بچیند. بی سر و صدا پشتش می ایستم، تماشایش می کنم که قمه اش را حسابی در هوا تاب می دهد. خودش می داند کارش اشتباه است. «سیدو» بچه است و دست و پا چلفتی. وقتی برداشت می کنیم، مجبورش می کنم دو دستی پشت قمه را بگیرد و ساقه ی غلاف را اره کند. اجازه نمی دهم جور دیگری از قمه استفاده کند و اجازه ندارد وقتی قمه توی دستش است، از درخت بالا برود. «یوسف» از ته دل لبخندی به «سیدو» می زند. به خاطر ابروهای پژهنش، صورتش شبیه نقاشی های کارتونی است. من هیچ وقت با پسرهای دیگر صمیمی نشده ام. توجه کردن به دیگران باعث درد و رنج می شود و همه ی توجه من متعلق به «سیدو» است. ولی اگر قرار باشد به کسی اعتماد کنم، «یوسف» را از بقیه بیشتر قبول دارم. او زیاد لبخند می زند؛ لبخند واقعی. جایی مثل اینجا، چنین چیزی کمیاب است.

حجم

۲۸۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۲۸۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۶۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد