نظرات کتاب آواز کافه غم‌بار
کتاب آواز کافه غم‌بار اثر کارسون مکالرز

کتاب آواز کافه غم‌بار

انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۴۱ رأیخواندن نظرات

نظرات کاربران

آوا
متن روان، قلم شیوا ترجمه ی عالی موضوع خاص و داستان پردازی و تصویرگری عالی بود. دوست ندارم راجع به موضوع داستان چیزی بنویسم که ممکنه معرفی درستی از داستان نباشه فقط اینکه اگر جز اون دسته از کتاب خوان هایی هستید که دوست دارید به شخصیت ها و ابهام ها و زوایای پنهان و دشوار یه داستان فکر کنید و از مهارت نویسنده لذت ببرید این داستان گزینه ی بسیار خوبی برای شماست
0
Mahla V.KiyAN
آواز کافه غم‌بار، ترانه‌ای بود بر شرح تنهایی انسان. کنکاشی داستان‌گونه و کوتاه بر پارادوکسِ رفتارها و برهوت جاده‌های دورافتاده و پر پیچ و خمِ ضمیر انسان پیچیدگی انسان و روابطش فقط ناشی از هوش سرشار و توانایی بی‌نظیرش در حل مسئله نیست. انسان در پاسخگویی به‌ عواطف و احساساتش به شیوه متفاوتی عمل می‌کند و این وجه تمایز، از او موجودی کم‌نظیر و یگانه ساخته است. به‌‌جز انسان، کدام حیات دیگری بر این کره خاکی قادر است احساسش را زنجیر کند، بر آن سرپوش بگذارد، انکارش کند و از همین اسیر درونیِ موذی، زخمی کُشنده بردارد تا ذره ذره و از درون فروبپاشد. آواز کافه غم‌بار روایت همین رو دست خوردن‌ها از اسیر وحشتناکی به‌نام عاطفه است. وقتی که عشق قَدرترین جسم‌ها و سرحال‌ترین روح‌ها را به‌زانو در می‌آورد و مثل خوره‌ای جان‌فرسا آرام آرام و موذیانه از درون می‌‌جَوَد و نابود می‌کند. نویسنده فرم را در خدمت محتوای روایتش گرفته. در انتخاب دهکده‌ای بیغوله و پرت‌افتاده، خانه‌هایی تک و توک و جداافتاده و شخصیت‌هایی تنها و بی‌پناه که در جستجوی مکانی امن برای باهم بودن هستند. از راوی مرموز و درسایه‌ای بهره می‌برد که نمی‌دانیم کیست. انگار در تمامی وقایع حاضر بوده و به‌چشم نیامده؛ او همچون باقی شخصیت‌ها حقیقت خود را پنهان کرد و در آخر هم مجهول ماند. کارسون مک‌کالرز در آواز کافه غم‌بار قدرت سازندگی و تخریب عشق را تصویر می‌کند؛ هم اویی که می‌سازد و آباد می‌کند و در چشم بی‌هم زدنی ویران می‌کند. انسان با ترس و تردید برای رهایی از غمی جان‌گداز به آغوش عشق پناه می‌برد. غم عمیق و ماندگاری به نام "تنهایی"، که در روحش جا خوش کرده، پیوسته برجاست و به‌ هیچ جغرافیایی کوچ نمی‌کند، همراه آن پا به دنیا گذاشته و دست در دستش به‌ استقبال مرگ می‌رود. آدمی در تمامی کنار هم بودن‌ها تنهاست. در زوجیت‌ها و همبستگی‌هایی که همچون کافه گرم و پرخروشِ میس‌آمیلیا فروزان و دلچسب هستند. ما در تمام این لحظات تنهاییم و در خلوت و جلوت می‌رنجیم و رنج می‌دهیم. رنجی که در نگاه مک‌کالرز، راه نجاتی از آن نیست و شاید از اساس تصویری از عذاب نباشد. "تنهایی"، بیش از آنکه رنجی طاقت فرسا به‌نظر آید، آخرین راه نجات‌ از آن اسیرِ مخوفِ قل و زنجیر شده در دخمه‌های تاریک روح، یعنی "عشق" است. .
پورآزاد
برخلاف اکثر کتاب های نشر بیدگل ،این کتاب یک داستان ساده ،خیال پردازانه،و غیرواقعی داشت،فضا سازی داستان از معرفی و احساسات شخصیت ها خیلی بیشتر بود! در کل کتاب ضعیفی بود ،نخونید هم چیزی از دست ندادین .
saeed_vadi
این داستان،فوق العاده س. هم روانه هم پر از معانی و شخصیت شناسی. کلا داستان جذاب و به یاد ماندنیه. روایت خیلی قشنگی داره.
کاربر ۳۴۲۲۵۲۵
واقعا کتاب جالبی نبود و بیشتر نویسنده فضا سازی زیادی کرده بود واخرش هم خوب نبود و در کل از خواندنش پشیمان شدم
Reza.golshan
داستانی جذاب و کوتاه با چند شخصیت مرموز و روایی مرموزتر از آنها، که از ظرفیت‌های وجودی انسان میگه، از چیزهای که درون هرانسانی وجود داره و میتونه هرکسی رو به غل زنجیر بکشه یا به پرواز در بیاره. سبک داستان برای کسانی که تازه شروع به مطالعه کردن توصیه نمیشه چون زوایای پنهان زیاد داره و همچیز کاملا روشن نیست.
کاربر 2198523
عالی بود
NEGAR
از خوندن کتاب لذت بردم و حس میکنم گاهی باید با شخصیت ها زندگی کنیم و ذهنمون رو درگیر روابط روزمره و چالش های مختلف اونها کنیم تا کمی ذهنمون رو نسبت به افکار شناورمون دور کنیم این کتاب برای من چنین بود و با شخصیت ها زندگی کردم و چون لوکیشن کتاب یک محیط به خصوص به نام کافه بود توصیفات کافه و انسان های در رفت و آمد داخل آن قابل درک و لمس بود! یک موزیکی هم شنیدم که مت رو یاد فضای کافه انداخت.. Cheers Darlin'
Marya
از داستان بخوام بگم گرچه یحتمل به رسالتش ربطی نداره ولی نشون میده یه خوشی کوچیک مثل کافه رفتن چه تاثیری مهمی رو روحیه اهالی یک روستا/شهر و حتی کشور داره. میشه این‌طور خلاصه‌ش کرد: ماجرای پدید آمدن و افول یک کافه در روستایی کوچک. با آغازی که پایان رو عیان می‌کنه و قصه‌ای که تعریف می‌کنه: چی شد که این‌جوری شد؟ اگر دوستش داشتیم چه کتاب‌هایی بخونیم؟ تنهایی پرهیاهوی محبوب قلبم و درِ ماگدا سابوی محجوب و عزیزم. اگر هنرجوی نویسندگی هستین این داستان یه کلاس درس شخصیت‌پردازیه. اما به دلیل نوع روایت خاصش به هرکسی توصیه نمی‌کنم.
محمد جواد اخباری
عالی بود ، ازش چیزی یاد گرفتم که ارزشش و خیلی خیلی داشت

حجم

۱۲۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۲۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۴۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد