این کتاب شاید یکی از شاهکار های جامعه شناسی باشه که تو سال های اخیر نوشته شده. واقعا نیازه که مسئولین کشور حتما این کتاب رو مطالعه کنن.

در مقدمه ناشر، فوکویاما را به عنوان نویسنده برخورد تمدن ها معرفی کرده. این نظریه متعلق به ساموئل هانتینگتن هست نه فوکویاما.

در خصوص تبیین کارکردهای دین و خانواده خیلی نویسنده توانسته بود با آمارهایی که ارائه میکنه خوب عمل کنه اما در توضیح همبستگی و ارتباط تقویت دین با خانواده کمی نا توان ظاهر شده بود. در مجموع عالی بود

کتاب روند تضعیف مسیحیت و نهاد خانواده در غرب را بررسی می‌کند، خیلی محتاطانه از تضعیف این دو نهاد انتقاد می‌کند و مشکلات ناشی از تضعیفشان را عنوان می‌کند.

به آدم های منطقی شدیدا توصیه می‌شود. میتونست ترجمه بهتری داشته باشه ولی در کل بد نیست.

کتاب در ابتدا تلاش است بگوید که در حرکت به سمت سکولاریسم افول مفهوم سنتی خانواده، همپای افول کلیسا پیش رفته است. سپس تئوری های مختلف را در باب اینکه چرا غرب سکولار شده، بررسی میکند. نویسنده به منابع بسیاری ارجاع میده که نشان از پُرمایگی این اثر است. خیلی کتاب خوبی بود

همینکه از دریچه و زاویه جدیدی به مقوله افول نهاد دین در جوامع غربی پرداخته، کافیه تا بریم و نظراتش رو بخونیم. جای خانواده در تحلیل های سکولاریسم همیشه خالی بوده و این اثر، اولین قدم رو در این راستا برداشته. درسته که خودم کاملا هم‌نظر و هم‌عقیده با نظراتش نیستم و نقدهای بسیاری بر این اثر دارم، اما مواجهه با این نظرات و وارد شدن به این جهان‌بینی، قطعا باعث پرمایه‌تر شدن تحلیل ها خواهد شد. یکی از خوبی های این کتاب به نظر من، ارجاع به کتاب ها و مقاله های متخصصان بود که همین مورد باعث آشنایی من با برخی از نویسندگان و صاحب نظران این حوزه شد.