نظرات کاربران درباره کتاب بابا لنگ‌دراز

این کتاب انیس روزهای تنهایی من در خوابگاه دانشجویی بود. خوندن بابالنگ دراز برای من چندماه طول کشید چون وقتهایی که دلتنگی و حال بد به سراغم میومد، به سراغش میرفتم و با خوندنش حالم خوب میشد. بابالنگ دراز رو دوست دارم چون جودی بهم امید به زندگی و شاد بودن حتی در سختی و دلتنگی میداد این کتاب جذاب رو بخونید و با جودی بلند بلند بخندید، گریه کنین، غمگین بشید و حتی به آسمون بپرین.

بابا لنگ دراز هیچ وقت تکراری نمیشه. همه دخترها مطمئنا ارزو داشتن یه بار جای جودی بودن!😊

بابا لنگ دراز عزیز! تمام دلخوشی دنیای من این است که تو ندانی و من دوستت بدارم،وقتی که میدانی و می رانی ام،چیزی درونم فرو میریزد،چیزی شبیه غرور.. سه سال پیش خوندمش و تنها قسمتی که ازش تو ذهنم مونده:-)

کیه که از داستان جذاب جودی ابوت خوشش نیاد :) واقعااا کتاب جالبی بود و مخصوصا سبک کتاب ، چون توش علاوه بر داستان ، نامه ها هم خودنمایی می کردند رنگ و بویی دیگه داشت دشمن عزیز هم که ۲ همین کتابه خیلی قشنگ تره و حتی قشنگ تر از بابا لنگ دراز

بیشتر از هر چیزی نوع نگاه جودی به زندگی واسم جالب بود. اینکه با هر چیز کوچیکی خوشحال میشد و خوشحال زندگی می‌کرد.

یه سلام به ، بابایی که لِنگادون دِرازِست : خواستم برای یکی نامه بنویسم ، آخه دلم ، حَوَسی نوشتن کرده بود ، گفتم اِگه برا مهفا بنویسم که نیمی شِد ! یه کاری کردم کارستون !! اِگه بخوام ، راستِشا بِدون بگم ، این که ، اِمرو ، یه امتحانانی آسون داشتم ! اما اِز شانس و اِقبالی خوبی من ، عدل اِز اونجایی که نخونده بودم، چهار تا سوالی یه نمره ای آمده بود ! منم آ تا چشَم بِشون افتادا ، چشام افتاد رو برگه امتحان !!!!! بابا ، باور نیمی کُنی حالم چَنقَدِ خُبِس ! بخدا اِگه سکته نکنما ، صد در صد ، دق میکنم۰ بابا من به مهفا قول داده بودم ، اون بد بخت بِخاطِری من ، عیِنِهو خر داره می خونِد ! حالا من اِگِ کارنامم ، نمره هاش کم بِشِد ، چه‌ گِلی به سرم بگیرما !!!! خلاصه که جَلدی آمدم خونمون ، آ بعد کلی گریه و زاری ، ٱمِدم سراغی کتابخونم ، کتابی تو رو پیدا کِردَم ، بابا دلم یه سورپرایز میخواد ، عِینِهو ، وقتی که جودی «شارلی» تو رو دید ! میگن، بابایی شوما وا انگاری لنگادون خیلی درازِست ، شوما که با این پاها ، اون بالا بالا سیر می کنیدا ، سفارشی ما را پیش خدا بکن ، آ یه رحمی به ما بکنِد ،به مولا گناهیم ! آبرو گِرو مهفا ست ، عرضی دیگه نیست ، عمر شوما مثلی پاها دون دراز ! « یه کُلوچی اشکم چیکید رو نامه دون ، ببخشین دا » مهیاس _ اصفهان۰ دی نود و هشت ۰

تا حالا چندین بار خوندم میشه گفت به اندازه ی تمام دفعاتی ک زندگی برام سخت شده و از جودی کمک گرفتم برا امیدوار و شاد بودن

چه قدر نامه نگاری زیباست !حیف که این روز ها کسی نامه نمی نویسد ...

کتاب مورد علاقه من 😍 کتابی که دوبار خوندمش و قطعا بار سومی هم در کاره😁 کتاب متن روانی داره و جذابیت پیچیده ای داره که در هیچ بخش کتاب این جذابیت کم نمی‌شه. قطعا همه با این کتاب آشنان ،اما اونایی که آشنان با جودی جان و بابالنگ‌دراز اما هنوز کتاب رو نخوندن ، بدونن که با کتاب فوق‌العاده ای مواجه می‌شن .😁🌻💐📚 و من با این ترجمه نخوندم و متن کتاب اون طور نیست که مترجم خیلی براش مهم باشه ، پس سخت‌نگیرید😁😉 این کتاب ادامه داره و کتاب دشمن عزیز ادامه اون هست ، دشمن عزیز رو خریدم اما هنوز نخوندمش و خیلی شوق و ذوق دارم براش😁🤭🧡 چیزی نمیگم دیگه اسپویل نشه🤭 متشکرم که نظرم رو خوندید.🙏🏻😁

من اول انمیشن بابالنگ درازو دیده بودم وبعدش کتابا خوندم خوب انیمیشنش جذاب تر بود کتاب فقط نامه های جودی بود و چندان به جزئیات نپرداخته بود ویه جاهای آدم خسته میشد از خوندن کتاب ولی خب منا یاد بچگی هام انداخت پس تا آخر خوندمش وخیلی تعجب کردم که اینهمه با انمیشنش تفاوت داشت😐

یادش بخیر این کتاب جز اون دسته از کتاباس که حتی دستت بگیری و نخونیش هم،حالت خوبه😍 برشی از کتاب بماند به یادگار: اگر شوهر و ۱۲ بچه ام در اثر زلزله در عرض یک روز زیر خاک بروند،روز بعد با قیافه باز و متبسّم دنبال شوهر دیگر میگردم..😁

خیلی خوبه،یه جورایی هم کتاب طنزیه هم اجتماعی. خیلی قشنگ تموم شد...این کتاب بهم یاد داد که چقدر زندگی ها متفاوته.چقدر چیزا هست که ما داریم و برامون عادیه اما بقیه واقعا تو حسرت داشتنشن.

به نظرم هر دختری باید این کتاب رو بخونه جودی یک دختر شاد و سرزنده،شاکر و دوست داشتنی بود با اینکه توی پرورشگاه بزرگ شده ولی مستقل بود و روی پای خودش بود شخصیتش خیلی جالب بود و میشه ازش الگو برداری کرد.شخصیتش اصلا دور از واقعیت نبود کتاب عالی بود

جودی عزیزم! باهات خندیدم ،باهات غصه خوردم، باهات به فکر فرو رفتم، باهات عشق رو تجربه کردم و باهات تا ته خوشبختی دویدم...از هر چه رنگ زندگی داشت گفتی و شنیدم☺

جروشا ابوت نام دختری یتیم هست که در موسسه ای زندگی میکنه. جروشا به خاطر اینکه جایی برای رفتن نداره، حتی با وجود رسیدن به سن قانونی ، تو یتیم خونه زندگی میکنه. تغییر زندگی یکنواخت جروشا از اونجا شروع میشه که یکی از اعضای هیئت امنای موسسه هزینه ی تحصیل جروشا ابوت رو تقبل میکنه به شرطی که جروشا هر ماه براش نامه بنویسه... پشتکار جودی ستودنی بود هم در مورد درس خوندنش در اون فضا هم در نامه نوشتن به بابالنگ دراز چون نامه نوشتن بدون انتظار جواب فکر کنم خیلی سخته😖 به نظرم وقتی اولین نامه ی بابالنگ دراز اومد جودی باید خیلی هیجان زده میشد ولی... در عوض توصیفات مربوط اولین دیدار بابالنگ دراز و جودی خیلی عالیه قیافه ی من وقتی فهمیدم بابالنگ دراز کیه:😵😢😢 نقطه اوج داستان همین جا بود عجب شوک بزرگی وارد شد... سرتاسر نامه بودن داستان شاید براتون تعجب آور باشه ولی این روش واقعا خلاقانه است فکر نمی کردم با این روش بشه داستانی به این قشنگی نوشت و اینقدر بسط داد طنز زیر پوستی و خیلی نمکینی تو داستان موج میزنه باعث میشه ناخودآگاه لبخند بزنید نثر داستان بسیار گیرا و روانه موقع خوندن کتاب همش این حس رو داشتم برم ببینم آخرش چی میشه بنابراین بسیار کشش دار! بود. در آخر من از این داستان درس پشتکار گرفتم این که باید برای رسیدن به هدف هات تلاش کنی حتی در سخت ترین شرایط

قشنگ‌ترین دورانِ زندگیِ یه دختر به زبانِ جین وبستر واقعا قشنگه، بخونیدش؛ جلدِ دومش به اسمِ "دشمنِ عزیز" که ادامۀ "بابا لنگ‌دراز" هست رو هم پیشنهاد می‌کنم.

واقعا کتاب خوبی بود ! تنها چیزی که میتونم بگم اینه : یک کتاب پر از حال خوب ! دراماتیک جالبی بود و زیبا تموم شد من انیمیشن این کتاب رو ندیدم و علاقه ای به دیدنش نداشتم اما از زمان شروع کتاب دنبال انیمیشن میگردم که ببینم ...! یک نکته دیگه اینکه کتاب غلط املایی های زیادی داشت اما جذبیت کتاب پوشوند اون غلط املایی ها رو با توجه به این کتاب از جین وبستر 100% ادمه داستان یعنی دشمن عزیز هم خواهم خوند و این کتابو به کسایی پیشنهاد میدم که خودشونو دور کتاب های خاکستری گم کردن و دنبال حال خوب هستن ...♡

بهترین کتاب . البته کارتون اش هم عالیه . کاش الان هم نامه نگاری داشتیم .

عااااااالی بوود

میگه میشِد کِسی این کتابا بوخونِد آ خوشش نیاد؟! آه جودی! تکراری غِریبونه ی روزهایت ... جان؟ اون یه چیزی دیگه بود؟ واو آره یادم اومِد مالی حنا بود😁 جودی ابوت تنها کارتونیِس کا من هَمِش پِیشا (‌دنبالش‌را) ‌میگرفتم آ همشم واسم تازگی داشت😃 من با نامه نوشتنای جودی دل بستم به نوشتن و با بزرگ شدنی جودی و خنده‌هاش و دعواهاش و چلمنگ بازیاش😂 ‌، ‌با تنا (‌تنها)‌ بودناش و با بحث کردناش با اون دختِر مو زرده که میدونم هَمِدون مثی من اِزِش لجِدون میگیرِد، ‌من با همه‌ی اینا بزرگ شدم❤😁😁 ِ