نظرات کاربران درباره کتاب ستاره‌ی سینما

کتاب سطح پایینی بود و ارزش خواندن را نداشت

در عجبم از شما دوست عزیز که از چنین داستان زرد و آبکی و تینیجری به چنین نتایج مهم و گران بهایی رسیدید که اصلا در داستان وجود نداشت اگر رمان های مفاخر دنیا و نویسنده های برتر ایران و جهان را بخوانید واقعا به چه نتایجی می رسید؟

کتاب جالبی نبود

دوست عزیز این نکات قوت به نظرم اصلا در کتاب وجود نداشت اصلا به دوستان توصیه نمیکنم خیلی خیلی زرد و آبکی است

احساس کردم با خواندن کتاب وقتم را هدر دادم

کاملا درسته خیلی کتاب سطحی و بچه گانه ای بود

کتاب حاضر خیلی سطح پایین و زرد و آبکی است اگر به کتاب های نوجوان پسند علاقه دارید میتوانید از خواندن آن لذت ببرید

من کتابای دیگشونم خوندم قلم بسیار روان و دوست داشتنی دارند. مخصوصا این کتاب جدیدشون که توی کانال و اینستاشون دارند آنلاین میذارند به اسم منادی دل

منم با نظرتون موافقم👌

دوستش نداشتم و وقتم را هدر دادم

قابل باور رو واقعا خوب اومدی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! به قول یکی از دوستان در نقد همین کتاب اگر بازگشت دایناسورها را باور کردی اتفاقات این کتاب را هم باور کن

خیلی آبکی بود

واقعا نظرات دوستان درست است احساس میکنم نویسنده اصلا درک درستی از روابط آدم ها نداشته و فقط یک سری مسائل سطحی را مرتب تکرار میکرد خیلی کتاب سطح پایین بود به طوری که از ۱۰۰ زیر ۱۰ می گرفت

بعضی از مسایل مربوط به شعور و آداب اجتماعی و احترام به حریم خصوصی دیگران می شه. عدم رعایتش نشانه ی نداشتن شعور و ادبه. ربطی به راحتی نداره. کسی که نکته ی به این کوچیکی رو بلد نیست و رعایتش نمی کنه، اسم خودش رو نویسنده گذاشته. تبلیغ و ترویج دروغگویی، خوردن حق مردم، دور زدن قانون. دروغ گفتن به قانون، کمک و همکاری به مجرم برای فرار و پنهان سازی جرم. سپیده شخصیتی منزجرکننده، منفور، حال بهم زن و بی عزت نفس. تو عصر ارتباطات هنوز فرنچ ناخن و پاور بانک رو نمی شناسه و عرضه ی خریدن وسایل شخصی مثل سشوار رو برای خودش نداره. هیچ صحبتی از شخصیت و اخلاقش نیست و فقط از زیباییش تعریف می کنن. یه موجود پست و حقیر بی سواد و بی عرضه که با زیبایی ظاهر و جاذبه های جنسی سنجیده می شه. شخصیتی پوچ و تو خالی که فقط به زیبایی و جاذبه های جنسیش می نازه. هیچ حریم، عزت نفس و شعوری برای خودش قایل نیست و اجازه می ده مردان دیگه وارد حریمش بشن و مثل یه ابزار باهاش رفتار کنن. دایما در حال گریه و قهر و جلب توجه بود. به درد هیچی جز رابطه ی جنسی نمی خورد و فقط برای رابطه ی جنسی بود. شخصیت حقیر و بی عرضه ای که شوهرش به دردسر افتاده و به اندازه ی کافی ناراحتی داره ولی به جای امید و آرامش دادن و پیدا کردن راه حل، فقط زار زار گریه می کنه. عرضه ی وکیل گرفتن نداره و دیگران باید جمعش کنن. یه حرف امیدوار کننده به شوهرش نمی زنه که حداقل یه ذره آرومش کنه فقط زار زار گریه می کرد. پس چه ازدواجی؟ چه زنی؟ اصلا تصور شما در مورد زندگی مشترک چیه؟ وقتی به دردسر افتادم مادی و معنوی هر کاری از دستش برمیاد انجام بده تا کمکم کنه و اگر نمی تونه معنوی و روحی بهم آرامش بده، نه این که حالم رو بدتر کنه.

بی سواد، اطلاعات پایین و ایرادات حقوقی و پلیسی، کوته فکر و سطحی نگر. کتابی جنسی و زن ستیز، نگاهی ابزاری و جنسی به زن، احمقانه، بچگانه، کلیشه، بی منطق، پر از گاف و ایراد و توهم و هذیون. عدم رعایت آداب و شعور اجتماعی و حریم خصوصی. فاقد ارزش ادبی و فرهنگی. ترویج بی اخلاقی و نداشتن شعور لازم برای حضور در اجتماع. هر چی بیشتر پیش می رفت، در منجلاب بیشتری پیش می رفت و گستاخی و بی شرمی بیشتر می شد. بدون ایده و خلاقیت، بدون پردازش شخصیتی و داستانی. هیچ حرفی و هیچ دغدغه ای برای گفتن نیست. شخصیت های پوچ و توخالی شبیه هم که فقط جنسیت و ظاهرشون فرق می کرد. توهین به مقدساتی مثل زن و ازدواج. زن، ازدواج و کلا محرمیت فقط برای رابطه ی جنسی. حتی پدر و پسر خیلی راحت در مورد مسایل خصوصی و خلوتشون اظهارنظر می کردن.